شیرچای و آب انار داغ
زهرا مشتاق
در مندنی بارها و بارها، صورتتان چشم به چشم گوشتهای سفید و نمکسودشده میشود و غذافروشهای خیابانی؛ روی یک گاری چرخان و شعلهای روشن برای داغ نگهداشتن یا پختن سریع غذاها. اینجا خبری از ساندویچ سوسیس و کالباس و همبرگر نیست؛ غذاها و خوردنیها محلی و بومی است؛ مثل قابلیپلو که حرف پ، با فتحه غلیظ تلفظ میشود و هر وقت روز قابل خوردن است؛ چه برای صبحانه، چه نیمچاشت که همان ناهار خودمان باشد. قابلیپلو برنج که گاه رب دارد و گاه بدون رب، با گوشت گوسفند یا مرغ پخته میشود و نوارهای باریکی از هویج و رشته و انواع مغزهای تازه مثل پسته و بادام و البته ادویههای بسیار تازه و خوشمزه سرو میشود. مغازهدارها صبحانه و نیمچاشت خود را از همین غذافروشهای دورهگرد میخرند. چند نفر دور یک سینی مینشینند و با دست شروع به خوردن قابلیپلوی خوشمزه میکنند؛ یا نخود پختهشده، آبدوغخیار با سبزیهای معطر یا ذرت نیمپزشده در آب که میان ظرفی شبیه استانبولی بنایان که پر از نمک داغ است، کباب شده و داغ داغ خورده میشود. فرنی و حبههای چغندرقند که با انواع چای سبز تازه خورده میشود و البته رنگ به رنگ ادویه. برای هر چیزی ادویهای وجود دارد، با طعم و رنگ مختلف. از دیگر نوشیدنیهای خیلی خوشمزه، شیرچای و آبانار داغ است. شیر را میجوشانند و در حالی که شیر در حال قلقلکردن است، به آن چای مخصوصی که شبیه چای کلهمورچهای است، میافزایند. وقتی چای در دل شیر دم کشید، آن را از یک صافی ریز عبور میدهند و به آن اندکی نبات، هل و زعفران اضافه کرده و مینوشند. آبانار را نیز داغ میکنند، اما نه آنقدر که بجوشد. وقتی حسابی داغ شد، به آن نبات، هل و قدری دارچین اضافه کرده و همانطور داغ داغ مینوشند. هر دو نوشیدنی بسیار خوشمزه بوده و طعم متفاوتی دارد. کابل انباشته از غذاهای بسیار متنوع و خوشمزهای است که به ذائقه ما بسیار نزدیک است. گوشت نقش مهمی در غذاهای محلی ایفا میکند و مغازههای قصابی به وفور در تمام محلات شهر دیده میشود؛ البته همه بضاعت خرید گوشت را ندارند، اما فراوانی انواع گوشت، بهخصوص گوسفند و بز کاملا قابل مشاهده است.
کابل و چهبسا افغانستان، بهشت علاقهمندان عتیقه، آنتیک، پارچه و لباسهای بسیار زیبای دستدوز است. در شهرنو که حرف «ن» با تلفظ غلیظ فتحه ادا میشود، انبوهی از مغازههای آنتیکفروشی است که میشود ساعتها در هرکدامش وقت گذراند. فرشهای دستبافت زنان، ظرفهای عتیقه از مس و برنج، تپانچههای خیلی قدیمی و قوریهای مسی و انواع زیورآلات از نقره و جهانی از پارچههای سوزندوزیشده زیبا از ابریشم. شهرنو زیبایی محض است. به هر طرف که نگاه کنید، جز رنگ و زیبایی هیچ چیز دیگری دیده نمیشود و صندلی و میز و درهای چوبی معرق با قدمتهایی زیاد که با هنرمندی تمام رجبهرج با شکوهی خیرهکننده تبدیل به یک اثر هنری شده است. در شهرنو با تاجری که سوزندوزیهای قشنگی داشت، صحبت میکردم. میگفت شما میتوانید برای من دعوتنامه بفرستید من به ایران بیایم. ظاهرا چند باری سعی کرده و موفق نشده بود. به هر حال صادرات این دستدوزهای زیبا و محصولات دیگری ازجمله زیورآلات دستساز نقره و عتیقهجات میتواند نقطه قوتی در صادرات افغانستان باشد. خلوتی بازارها فقط و فقط به دلیل امنیت بسیار ضعیف این کشور است که هر آن میتوان با خطر مرگ روبهرو بود و البته سقوط ارزش ریال در برابر پول رایج این کشور، یعنی افغانی، توان خرید را برای مسافران ایرانی بسیار محدود میکند؛ بهخصوص آنکه در این بازار بسیاری با دلار خرید و فروش میکنند.