|

پول و سواد و سلیقه

تورج صابری‌وند

ما فقط پول به ارث نمی‌بریم، سلیقه هم به ارث می‌بریم. اما اگر ارثی از سلیقه نرسد راه‌هایی برای به‌دست‌آوردنش وجود دارد.

راه به‌دست‌آوردن آن،‌ پس‌اندازکردن نیست، مصرف‌کردن است؛ مصرف فرهنگی. موسیقی‌ای است که گاهی می‌شنویم، فیلمی که می‌بینیم و کتابی که می‌خوانیم. این سیاهه ادامه دارد تا لباس و شوخی و لطیفه‌ای که تعریف می‌کنیم یا به لطیفه‌ای که می‌شنویم و می‌خندیم یا لطیفه‌ای که می‌شنویم و نمی‌خندیم می‌رسد و از آن ‌هم می‌گذرد و سیاهه‌ای‌‌ است که تمامی ندارد. نسبت دیگری بین سرمایه اقتصادی و سلیقه وجود دارد. همان‌طوری‌که سرمایه اقتصادی می‌تواند از بین برود، سلیقه هم از بین می‌رود. به چه طریقی؟ با فیلم بد، با موسیقی بد، با کتاب بد، محیط بد و با شهر بد. بوردیو گفته سرمایه فرهنگی بر سه پایه طبقه فرهنگی خانواده، مصرف فرهنگی شخص و البته سطح تحصیل هر کسی ساخته می‌شود. در آن مطالعه طبقه فرهنگی را از جمله بر اساس شناخت از اسامی کارگردان‌ها، بازیگران‌شان، موسیقی‌دانان، نویسنده‌ها، آلبوم‌های موسیقی می‌سنجند، از اینکه چه کسانی را می‌شناسند و چه کسی را نمی‌شناسند. گاهی نشناختن بعضی‌ها سبب ارتقای جایگاه فرهنگ و سلیقه است. مطالعه او نشان داده مصرف‌های فرهنگی ما نظامی به هم پیوسته است که همه مصرف‌هایمان را به هم پیوند می‌دهد. موسیقی و فیلم و کتابی که مصرف می‌کنیم، ارتباط مستقیمی دارد با آنچه می‌پوشیم، می‌خوریم، می‌سازیم و حرف می‌زنیم. لباس و غذا و کلمه‌هایمان هم تأثیر می‌گذارند بر انتخاب ما برای دیدن فیلمی، شنیدن موسیقی و خواندن کتابی. هر غذایی، مناسب هر موسیقی‌ای نیست. هر موسیقی‌ای هم مناسب هر غذایی نیست. اما بدون نیاز به تحلیل فرهنگی و فرمالیستی، همه انتخاب‌های متناسبی می‌کنند. حتی آدم‌ها شیوه رانندگی‌شان با موسیقی‌ مطلوب‌شان در تناسب است. اما اینکه در حساب بانکی چقدر موجودی داریم، ربطی به انتخاب موسیقی ندارد. آنکه همیشه موسیقی بد می‌شنود، در موقع شادی موسیقی بدتری می‌شنود. پس تمام نمودهای سلیقه‌ یک نفر در هر مدیومی و در هر حالی شهروند یک سلیقه است. نمی‌شود کسی به موسیقی رقیق و فیلم گیشه عادت داشته باشد اما به موسیقی فاخر هم عادت داشته باشد. همه نمودهای سلیقه به هم ربط دارند اما این الزاما ربط بسیاری به سرمایه اقتصادی ندارد. بوردیو در کتاب تمایز مفصل‌تر توضیح داده است. سرمایه هر کسی ترکیبی از سرمایه اقتصادی، فرهنگی و سرمایه اجتماعی او است. اگرچه سرمایه‌ها گاهی قابل تبدیل به هم‌اند اما نه الزاما همیشه و نه لزوما به‌سادگی. کسی که سرمایه فرهنگی دارد، اجبارا سرمایه اقتصادی ندارد و بر عکس. ورنه بسیارند خانه ارزان‌قیمت بد‌سلیقه و بسیارند برج‌های بلند پر‌زرق‌و‌برق بدسلیقه در بالای شهرها. بالا اینجا فقط معنای صوری دارد. کم نیستند آدم‌هایی که خانه‌هاشان پر از سنگ و مبل‌ و موسیقی بد است و کم نیستند آدم‌هایی که لباس چند سال پیش‌شان را اتو کردند و روی میز کهنه سوخته‌رنگ‌شان، آباژور کرم‌رنگی گذاشته‌اند و در کنج آن با ضبط صوتی که صدایش از ته چاه می‌آید، موسیقی خوب می‌شنوند. پس، تا اینجا‌‌ همه مدیوم‌های سلیقه به هم ربط دارند. اما به پول ربط ندارد. به سواد چه ربطی دارد؟ خبر اندوهناک‌ اینجاست. بوردیو نشان می‌دهد که هر‌چه سطح تحصیلات بیشتر، سطح سلیقه هم بالاتر است. این یعنی آیا می‌توان‌ انتظار داشت پس از اینکه کسی در دانشگاهی آزاد مهندسی بخواند و تحلیل سازه و مقاومت مصالح یاد بگیرد، موسیقی بهتر از قبلی هم خواهد شنید؟ گویا آنجا که بوردیو مطالعه و تحقیق میدانی کرده چنین است؛ چرا‌که در دانشگاه‌های آنها فضای دیگری حاکم است. اما شنیدم از استادی که می‌گفت همان تحقیقات میدانی بوردیو را در ایران انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که تحصیل در دانشگاه‌های ایرانی هیچ تأثیری در طبقه فرهنگی دانشجویان نمی‌گذارد. در آن جلسه بسیاری گفتند «دانشگاه‌های ایران، سلیقه را بدتر نکند، بهتر‌کردنش را انتظار نیست». این اندوهناک هست‌ اما عجیب نیست. اندوه بنیادین این نیست که کسی موسیقی خوب نمی‌شنود، اندوه از این است که سیستم آموزشی‌ای ساختیم که توان تکنیکی را بالا می‌برد، بی‌آنکه توان فرهنگی‌اش را متناسب با آن ارتقا داده باشد. نتیجه می‌شود نسلی از مدیران، مهندسان و تحصیل‌کرده‌هایی که به‌واسطه درسی که خوانده‌اند، امکان و اجازه‌ تأثیر و تصمیم در جامعه پیدا کرده‌اند؛ بی‌آنکه آدم‌های بافرهنگ‌تری شده باشند. حاصل می‌شود وکیل‌هایی که قراردادهای توهین‌آمیز می‌نویسند، معلمان ادبیاتی که بد حرف می‌زنند، مهندسانی که شهرهای خفه‌کننده می‌سازند و طراحانی که کارت‌های ملی بی‌هویت طراحی می‌کنند. خواستم بگویم که دانشگاه‌های ایران به فرهنگ کاری ندارند و سلیقه هم به تحصیل ربط ندارد. یادداشت بعد درباره این است که آیا به‌راستی باید به همه سلیقه‌ها احترام گذاشت؟

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها