۱۰ درس فرید زکریا برای جهان پس از کرونا
در این ایام پرکسالت و کلافگی کووید۱۹ هیچچیزی بهتر و معنادارتر از تفکر و نوشتن در باب این همهگیری فلجکن نیست، بهویژه آنکه نویسندگان مورد علاقه ما قلم برمیدارند و نظرات خود را مینویسند. خالد خسرو، یكی از تحلیلگران بینالمللی، در یادداشتی برای وبسایت ایندیپندنت مینویسد که فرید زکریا نویسنده محبوب من است. من همیشه یادداشتهای هفتگی او را در روزنامه واشنگتنپست میخوانم. نگاهش به مسائل آمریکا و جهان، معقول، متوازن و عملگرایانه است و ارجاعاتش به رویدادها و تصمیمهای تاریخی آموزنده و آگاهیبخش است.این کتاب هم از این قاعده مستثنا نیست. کووید۱۹ وضعیت عادی جهان را به هم ریخته است و برخی باور دارند که بازگشت به وضعیت قبلی ممکن نیست و انسانها باید در سبک زندگی و نگاه خود به جهان و طبیعت تجدیدنظر کنند. این نگاه در جهانی که بخش زیادی از مردم کرونا را توطئه چینیها یا تمهیدی برای کنترل جمعیت رو به افزایش دنیا میپندارند، شاید زیاد دقیق نباشد. مردم هم دلشان برای چیزهای زندگی عادی قبلی، از سفرکردن و دیدار دوستان و خانواده تا صرف بیدغدغه غذا در رستوران تنگ شده است. همین که برخی از محدودیتهای کرونایی برداشته میشود، بزن و بشکن راه میاندازند. زکریا نیز جزء کسانی است که وضعیت قبلی را بیشتر ترجیح میدهد؛ زیرا در یک سال گذشته اتفاقات ناخوشایندی روی داده است که از اعتماد ما به تحولات و رفتارهای مثبت دولتها و جوامع کاسته است. همانطور که او در کتاب خود نشان میدهد، خودخواهی فردی و بیتوجهی به سلامت همنوعان بیشتر از هر زمانی به چشم میخورد. دولتها به جای همکاری با یکدیگر روی طبل ملیگرایی و انحصار منابع میکوبند. همهگیری کرونا نژادپرستی، خشونت سیاسی و جنسیتی و نابرابری اقتصادی را افزایش داده است. زکریا میگوید که «اقتصاد بسیاری از کشورهای در حال توسعه با دشواریهای زیاد روبهرو شده است... مثلا اقتصاد هندوستان به علت قرنطینه پنج درصد در سال ۲۰۲۰ کوچکتر شد». او نگران آن است که با فرار صد میلیارد دلار سرمایه خارجی از این کشورها و کاهش فعالیتهای اقتصادی، دولتهایشان مجبور به دریافت وامها با بهره بالا شوند که «بدون بخشش قسمتی از این بدهیهای خارجی [در چند سال آینده] به احتمال زیاد دچار تورم بالا یا معضلات ناشی از نپرداختن قروضشان خواهند شد». البته، برخی از این دولتها نتوانستند برای محافظت از شهروندان خود قرنطینه کامل را اجرا کنند؛ زیرا به گفته نویسنده «اگر آنها اقتصاد را تعطیل میکردند، مردم از گرسنگی میمردند و وقتی این کار را نکردند، ویروس در کشورشان گسترش یافت». عکس آن، دولتهای ثروتمند با کمکهای مستقیم مالی به شهروندان و کسبوکارها، در مهار ویروس کرونا موفقتر عمل کردند. نویسنده باور دارد که این همهگیری سرعت برخی تغییرات را بیشتر خواهد کرد. یکی از این تغییرات، مربوط به سبک زندگی و توسعه اقتصادی است. همهگیری کرونا «قسما انتقام طبیعت از ما است. سبک زندگی ما عملا راه ورود ویروس حیوانی را به زندگی ما باز کرده است». واقعیت این است که جز برخی از دولتهای آسیایی مانند کره جنوبی و تایوان، دیگر کشورها نیز در برابر شیوع کرونا غافلگیر شدند؛ اما موفقیت سریع چین، آلمان و کره جنوبی در مهار موجهای اول و دوم کرونا کیفیت و کارآمدی دولتها را به نمایش میگذارد. به گفته فرید زکریا، موفقیت چین و ناکامی آمریکا در مهار کرونا، بحث برتری نظامهای سیاسی دو کشور را به میان آورده است. در تئوری، آمریکا کشوری ثروتمند با بهترین نهادهای تحقیقاتی و فناوری در حوزه بهداشت است؛ اما کاهش بودجه نهادهای بهداشتی، فقدان رهبری و هماهنگی مؤثر در سطح فدرال، نشان داد که نظام بهداشتی و مدیریتی آمریکا چقدر آسیبپذیر است. به گفته زکریا، با اینکه چین بهتر از آمریکا در این عرصه عمل کرد؛ اما این به معنای مزیت سیستم رهبری دیکتاتوری بر دموکراسی نیست؛ زیرا «این کاستیها ضعف دولت آمریکا بوده است تا نظام دموکراسی. در این عرصه، بسیاری از کشورهای دموکراتیک بهتر از کشورهای دیکتاتوری عمل کردند». او نتیجه میگیرد که در بحث مهار بحران همهگیری، کیفیت یک دولت مهمتر از بزرگی و کوچکی آن است. تنها دولتهای شایسته، مورد اعتماد و مدیر و مدبر از پسِ اینگونه بحرانها برمیآیند. نویسنده مینگارد که «امروز گوش فرادادن به کارشناسان و اعتنا به فاکتها نه یک عمل طبیعی، بلکه سیاسی است». گروهگرایی و بیاعتمادی سیاسی جای عمل به واقعیت را گرفته است. بیاعتمادی به اطلاعات علمی و توصیههای کارشناسان نه ناشی از فقدان دانش و قوه داوری، بلکه ناشی از بیاعتمادی به نهادها و نخبگان مسلط است. زکریا به این نکته مهم در کتابش اشاره میکند که در ضدیت با کارشناسان و مقامات دولتی که بیشتر در مناطق روستایی و حومه بزرگ شهرها ملموس است، مسئله قدرت نهفته است. برای بسیاری از مردم «توصیههای متخصصان بخشی از استراتژی سلطه طبقه جدید حاکم، یعنی نخبهسالاران است». این گروه که عمدتا در شهرهای بزرگ زندگی میکنند، قدرت و ثروت اصلی را در دست دارند و روستاها و شهرهای کوچک بار اصلی نابرابری اقتصادی و معضلات اجتماعی را به دوش میکشند. زکریا به روشنفکران و تحصیلکردههای شهری توصیه میکند که به این بیاعتمادی و خصومت روستایی-شهری بیشتر توجه کنند.