سعید حجاریان در یادداشتی مطرح کرد
ترمز را بکشید!
مشق نو: سعید حجاریان در یادداشتی نوشت: «اهل اندیشه، یکی از سرچشمههای مارکسیسم را سوسیالیسم تخیلی میدانند. سوسیالیسم تخیلی بیشتر ریشه فرانسوی دارد و افرادی مانند اوئن و فوریه مبدع آن بودهاند. البته، تامس مور نیز با کتاب مشهور آرمانشهر به این موضوع ورود داشت که مباحث وی نزد خوانندگان ایرانی آشناتر مینماید. منظور از سوسیالیسم تخیلی که مارکس آن را جزء ذخایر تئوریک خود میدانست، آن است که میتوان روی زمین بهشتی جاودانه ساخت که در آن بیعدالتی، بیسوادی، بیکاری و... وجود نداشته باشد و همهچیز بهصورت اشتراکی تولید و مصرف شود. طرح این خواستههای حداکثری، کمابیش تخیلیبودن این ایده را نمایان میکند؛ بهشتسازان ناموفق!». او در این یادداشت ادامه داد: «پروژه آنها ناموفق بود؛ زیرا اولا امکانپذیر و ثانیا عقلانی نبود. اما به هر ترتیب مارکس تلاش داشت این ایدهها را بهبود دهد و به ساحت اجرا وارد کند. اما با گذشت زمان و برخی آزمونها ازجمله کامبوج، شوروی، چین و امثالهم محرز شد که این مسیر همچنان به ناکجاآباد رهنمون میشود؛ حتی اگر بخواهیم «سوسیالیسم تخیلی» را به سوسیالیسم علمی تبدیل کنیم. بنابراین، باید گفت وعدههای خالی از عقلانیت و بدون توجه به ابزارها، منتهی به جهنم است و هرچه وعده بزرگتر، جهنم عمیقتر و آتشینتر». او مطرح کرد: «غرض از طرح این مقدمه، تجزیهوتحلیل یک گره بنیادی در ایران پساانقلاب است... . به نظر میرسد میتوان وعدهها را، چه پیش و پس از انقلاب، با دو شاخص فوق، امکانپذیری و عقلانیبودن سنجید. میخواهم نتیجه بگیرم، فارغ از آنکه انتخابات سال ۱۴۰۰ معنادار/فاقد معنا باشد یا اساسا کاندیدایی ازسوی اصلاحطلبان پیشرو معرفی شود یا خیر، باید شعارها و برنامههای تمامی کاندیداها را براساس دو شاخص امکانپذیری و عقلانیبودن به تیغ نقد سپرد و سریعا از مدت تحقق وعدهها، امکانات، چگونگی تأمین مالی و همچنین رهیافت سیاسی داخلی و خارجی آن پرسش کرد. تاکنون، شرایط به نحوی بوده است که رئیسجمهور و هیئت دولت زیر بار سیاستهای تخیلی به رئیس اداره تبلیغات تغییر وضعیت دادهاند، بنابراین باید در آینده نزدیک ترمز کشورداری تخیلی را کشید!».