روزهای سیاه «کرونا» و حق دسترسی آزاد به «اطلاعات»
پژمان موسوی
کرونا دوباره جان گرفته، سهمگینتر از یک سال و اندی گذشته. شهرها یکییکی قرمز شدهاند و در عرض چند روز، آمار مبتلایان و فوتیهای بیماری، از دو برابر هم فراتر رفته است. در این روزها که هر ساعتش، هم برای مردم و هم برای کادر درمان سخت میگذرد، همه یک پرسش واحد دارند: چه شد که اینگونه شد؟ چگونه ناگهان کرونا رشدی تصاعدی کرد و این همه خانواده دیگر را داغدار و عزادار کرد؟ طبیعتا در این شرایط، انتظار افکار عمومی از روزنامهنگاران و خبرنگاران، پیداکردن پاسخی صریح به این پرسش اساسی است؛ اما تقریبا هیچ رسانهای را نمیتوان پیدا کرد که پاسخ این پرسش را بهروشنی و دقت بدهد؛ میدانید چرا؟ به یک علت ساده: مقامات و تصمیمگیران وزارت بهداشت و ستاد ملی کرونا، بهعنوان منبع اصلی پاسخ به این پرسش، برخلاف تمامی استانداردهای عُرفی، اخلاقی و حرفهای، تمام یا بخشی از حقیقت را پنهان میکنند. واضحترین اظهارنظر در این پنهانکاری را ایرج حریرچی، معاون کل وزارت بهداشت عیان کرد؛ او در پاسخ به پرسشی با این مضمون که «چرا تعطیلات نوروز هیچ محدودیتی اعمال نشد تا ما شاهد افزایش فزاینده آمار فوتیها و مبتلایان کرونا نباشیم»، به صراحت گفت: «ستاد ملی کرونا مانع استفاده از فرصت طلایی عید برای خاموشکردن شعلههای کرونا شد». وقتی خبرنگار-مجری در ادامه این گفتوگو از او خواست مشخصا بگوید چه کسی؟ از این موضوع طفره رفت و در کمال تعجب گفت: «نمیتوانم اسامی این افراد را بگویم!». خودداری مرد شماره دو وزارت بهداشت از ارائه اطلاعات در این خصوص، نهتنها صراحتا مخل مبانی اصل شفافیت و تمامی تبصرههای مرتبط با آن است، بلکه مغایر حق روزنامهنگاران برای دسترسی آزادانه به اطلاعات هم هست. فصل سوم «آییننامه کار حرفهای روزنامهنگاری»، روزنامهنگار را دارای حقوق گسترده و مسئولیتهای حرفهای مشخص معرفی میکند و در بین این حقوق، مهمترین حق روزنامهنگار در این آییننامه «حق جستوجو، بررسی و دسترسی آزاد به اطلاعات و اخبار و انتشار آن» دانسته شده است. ازدستدادن فرصت طلایی تعطیلات نوروز برای خاموشکردن شعلههای کرونا از یک سو و فراهمکردن زمینه برای افزایش تصاعدی آمار مبتلایان و فوتیها از سوی دیگر، نهتنها هزینههای مادی و معنوی زیادی را برای کشور فراهم آورد، بلکه مهمتر از آن عزیزان زیادی را هم از خانوادههایشان گرفت و بسیاری را راهی تخت بیمارستان کرد. طبیعی است در موضوعی با این اهمیت و در این سطح گسترده و همهگیر، افکار عمومی از مطبوعات انتظاری جز روشنشدن ریشههای این موضوع ندارد و روزنامهنگاران هنگامی در جلب توجه مردم به «روایت اصلی» موفق خواهند شد که بتوانند با ارائه اطلاعات بیشتر درباره زمینه و پیشینه و تحلیل کارشناسانه آن، به خوانندگان کمک کنند تا بهجای غافلگیرشدن، با آن برخورد آگاهانه و فعال داشته باشند؛ اما وقتی مقامات مسئول بهراحتی از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکنند و واقعیات را با خبرنگاران و روزنامهنگاران در میان نمیگذارند، طبیعی است که رسانهها هم نمیتوانند مخاطبانشان را از «اصل موضوع» باخبر کنند. این موضوع هم چیزی نیست که روزنامهنگاران حرفهای که همواره «دقت» را مهمتر از هر عامل دیگری میدانند، بتوانند با حدس و گمان و منابع دست دوم سراغ آن بروند و مجبورند نهایت تلاش خود را برای انتشار حقیقت از زبان مسئولان مرتبط و مطلعان آگاه داشته باشند؛ اما اگر آنها آگاهانه تلاش برای سرپوشگذاشتن بر حقیقت داشته باشند، تنها کاری که میتوان کرد، اعلام صریح این رفتار غیرمسئولانه به مردم و تلاش برای تغییر آن است. امروز هم باید امیدوار بود و هم تلاش کرد که مدیران مسئول وزارت بهداشت و ستاد ملی کرونا، نص صریح اصل شفافیت و تمامی قوانینی را که آنها را مجبور به انتشار اطلاعات میکند، رعایت کرده و مقصران این روزهای سیاه را به مردم معرفی کنند. تنها در این صورت است که شاید زخمها اندکی التیام یابد... .