نگاهی به موسیقی 24
حمید فرید: موسیقی جنوب ایران چونان طبیعت گرمش، پرحرارت و سرشار از شور و نیرو است. موسیقیای که در گستره جغرافیایی استانهای هرمزگان، بوشهر و خوزستان به گوش میرسد. آنچه بیش از همه براى مطالعه این موسیقى حائز اهمیت به نظر مىرسد، ترکیب جمعیتى این منطقه است. در این منطقه به سبب موقعیت جغرافیاییاش با سه نوع تقسیمبندی همراه هستیم؛ نخست شهرهای باستانی خوزستان با فرهنگی كهن و آداب و رسومی غنی مانند «شوشتر»، «دزفول» و «شوش». سپس شهرهای نسبتا نوبنیاد كه حاصل گسترش صنعت نفت در این منطقهاند، مانند اهواز، آبادان، خرمشهر و ماهشهر، که در این شهرها و روستاها البته از دیرباز طوایفی از اعراب و گروههایی از مهاجرین آفریقایی زندگی میكنند كه موسیقی و آداب و رسوم مخصوص به خود دارند. بهطوریکه برخی از کارشناسان این منطقه معتقدند موسیقی سواحل جنوب ایران با موسیقی بومیان آفریقا، پیوندی عمیق و ریشهدار یافته است. گروه سوم شهرهایی چون اندیمشك و مسجدسلیمان كه بیشتر فرهنگ «بختیاری» در آنها جاری است و از طرفی موسیقی شوشتر و دزفول در دسته اول را میتوان در محدوده معینی با ردیف دستگاهی موسیقی ایران مقایسه كرد. و همانطور که در شمارههای پیشتر این مجموعه عنوان شد؛ به مجموعه آوازها، گوشهها و تصنیفهایی كه در مقامهای مختلف در شوشتر اجرا میشود «آواز شوشتری» میگویند. موسیقی بختیاری نیز در حد محدودی در شوشتر و دزفول رایج است. همچنین در اهواز، آبادان، خرمشهر و اروندكنار از دیرباز طوایفی از اعراب ساكن بودهاند كه موسیقی آنها همان موسیقی سنتی عرب است. در این مناطق آیینهای زار و مشایخ كه جنبه موسیقیدرمانی دارند نیز متداول است که كولیهای عربزبان این منطقه نیز در اجرا و نقل و انتقال موسیقی سنّتی عرب نقش بسزایی داشتهاند. شکلهای موسیقی جنوب ایران عبارتاند از «بندری»، «سبالو»، «یزله»، «لیوا»، «زار»، «شروه»، «چاووشی»، «نیمهخوانی»، «لالایی» و علاوه بر اینها در عزاداری مذهبی و نوحهسرایی، خود دارای آواز و شیوههای متمایزی است. نوع اجرای موسیقی در گستردگی این ناحیه مختلف است و میتوان گفت؛ موسیقی شوشتری معمولا با «نی» و گاهی «تار» همراه است و موسیقی عرب و کولیها با «رباب»، «کاسوره»، «تمپو» اجرا میشود و در منطقه بختیاری معمولا از «کرنا»، «سرنا»، «دهل» و «نی» استفاده میشود، همچنین در موسیقی عزاداری جنوب از سازهای «سنج» و «دمام» استفاده میشود. مناجات و شاهنامهخوانی، رباعیخوانی، مثنویخوانی و دوبیتیخوانی (شروه) همه اشکال متمایزی از این نوع موسیقی هستند. فرم موسیقی محلى «سبالو» آوازی است که با دایره همراهى مىشود و به وسیله خوانندگانى که دایرهوار کنار هم مىنشینند، اجرا مىشود. خوانندگان همزمان با اجراى سبالو، شانههاى خود را به طرف راست و چپ منظما حرکت مىدهند. رقص و موسیقى سبالو متأثر از موسیقى آفریقایى است. دیگر فرم رایج موسیقی محلی «یزله» است، یزله به وسیله گروهى از خوانندگان غیرحرفهاى اجرا مىشود و فقط با دستزدن همراه است. در این موسیقى، ملودى بیش از همه حائز اهمیت است و به متن چندان اهمیتى داده نمىشود. علاوه بر موسیقى محلى (سازى و آوازى)، موسیقى مذهبى نیز در استان بسیار رایج است که معمولا با سینهزنی همراه است. از نظر ساکنان این منطقه، موسیقى مذهبى و به خصوص آن نوع موسیقى که در ماه محرم نواخته مىشود، اهمیت بیشتری نسبت به سایر اشکال موسیقى محلى دارد. رقصهاى محلى استان هرمزگان نیز همچون موسیقی بومى، ریشه در فرهنگ عامه مردم این منطقه دارد. رقصها، به مناسبتهاى مختلف، از جمله اعیاد مذهبى و ملى و عروسىها اجرا مىشوند و در بین آنها، «رقص اوزا» به لحاظ شیوه اجرا، مضمون و نقشهاى اجراکنندگان آن، درخور توجه ویژه است. این رقص که عمدتا توسط صیادان انجام مىشود، از مراسم دیدنى مردم استان است و در آن، رقصندگان دایرهوار مىچرخند و همراه حرکات موزون خود، شعرهایى را مىخوانند. «زار» نیز یکی از معروفترین فرمهای موسیقی و رقص در جنوب ایران است. زار اساسا مراسمی درمانی است که برای خارجکردن جن از بدن فرد جنزده به باور مردم آنجا اجرا میشود. در این مراسم که با نام «سار» در سومالی نیز وجود دارد، فردی به نام «بابازار» یا «مامازار» هدایت مراسم را بر عهده دارد. در موسیقی زار از ساز تنبوره، سازهای کوبهای دهل، دمام و دیره و همچنین آواز استفاده میشود. لیوا نیز نوعی دیگر از موسیقی، که در هرمزگان رایج است، برای شادمانی نواخته میشود و با رقص همراه است. لیوا ریشه عربی و آفریقایی-زنگباری دارد و در اجرای آن از دهلهای بزرگ و کوچکی به نامهای پیپه و جُفه و... استفاده میشود و «نیمه»؛ موسیقی صیادان و دریانوردان است. در نیمه که به هنگام کار در دریا اجرا میشود، یک تکخوان با گروهی از همسرایان آوازهایی را در ستایش دریا میخوانند. و در آخر «شروه» گونهای از خوانندگی از اشکال موسیقی لری مخصوص دو استان بوشهر و هرمزگان است که به آن «شهری» نیز میگویند. شروه بهعنوان آواز دشتی و دشتستانی، نغمهای غمگین در مایه دشتی است و معمولا با اشعار دوبیتی که بیشتر سروده «فائز دشتی» است استفاده میشود که گاها به آن «فائزخوانی» نیز گفته میشود.