نگاهی به فیلمهای «یدو» و «آبادان یازده، ۶۰»
2 فیلم در یک نما
مهدی حجوانی
بهتازگی دو فیلم جنگی در سینمای ایران دیدهام که عبارتاند از «یدو» و «آبادان یازده، 60» که هر دو محصول سال 99 هستند.
«یدو» که تازهتر است، فیلمی با کارگردانی مهدی جعفری و محصول سال 99 کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که در سیونهمین جشنواره فیلم فجر برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم شد. فیلم که براساس داستان «زخم شیر» از صمد طاهری شکل گرفته، به روزهای اول جنگ مربوط است که مردم آبادان در مقابل حمله بعثیها بیدفاعاند، عدهای در حال ترک شهرند و عدهای در حال دفاع. مادر خانواده بههیچوجه حاضر نیست شهر را ترک کند؛ اما پسر بزرگش اصرار دارد که خانواده هرچه زودتر از شهر خارج شود. در گیرودار این کشمکش خانوادگی، اتفاق داستانی شکل میگیرد. «آبادان یازده، 60» با کارگردانی مهرداد خوشبخت هم براساس کتاب مستندی با عنوان «فرکانس یازده شصت» نوشته فضلالله صابری ساخته شده است. در این فیلم هم مردم بیدفاع آبادان در جنگ گرفتار شدهاند. تنها وسیله ارتباط جمعی که اخبار را به گوش عموم مردم میرساند، رادیو نفت آبادان است. در جایی از فیلم، صدایی به گوش میرسد که مستند است: «مردم غیور آبادان... شهر در آستانه سقوط قرار گرفته است». در این فیلم هم مانند فیلم «یدو» نوعی دوراهی مطرح است. از یک طرف ضرورت تخلیه رادیو و نجات جان کارکنان و از طرفی حفظ سنگر رادیو و بهکارگیری آن مانند ابزاری برای اطلاعرسانی. سرانجام با تدبیری مبتکرانه، نقش خاص یک رسانه در جنگ ایران و عراق ترسیم میشود. در هر دو فیلم، جبهه و پشت جبهه یکی هستند و آن شهر آبادان است. هر دو فیلم آثاری مستقل به شمار میروند و درواقع تماشای یکی، ما را از تماشای دیگری بینیاز نمیکند. با اینهمه هر دو به نکاتی مشابه توجه کردهاند که تأثیرشان را افزایش داده است. اول اینکه هر دو فیلم به «داستان» اهمیت دادهاند. بعضی آثار سینمایی به نقل خود واقعه تاریخی بسنده میکنند. تجربه نشان داده است که نقل عین واقعیت، معمولا به خلق اثری هنری ختم نمیشود. بعضی آثار مکتوب یا سینمایی روی دوش «تاریخ» سوار میشوند و خود را از سوژه داستانی معاف میکنند. از باب نمونه فیلم «تنگه ابوقریب» برای وفاداری به تاریخ، «خود واقعه تاریخی» را به فیلم تبدیل کرده است. به این جهت آنگونه که انتظار میرفته، داستانی و دراماتیزه نشده و بیشتر نقل یک واقعه با اتکا به بازیگری جواد عزتی و صحنههای اکشن است. راه میانه این است که فیلمنامهنویس در کلیات به تاریخ وفادار بماند؛ اما در جزئیات از تخیل و داستانپردازی بهره بگیرد. دومین ویژگی دو فیلم «یدو» و «آبادان یازده، 60» این است که بازیگرانشان اغلب آبادانی هستند و دستکم بازیگران نقش اول از چهرههای قدیمی و شناختهشده عرصه بازیگری به شمار نمیروند. ازاینرو ما را به یاد نقشهای دیگرشان در سینما نمیاندازند. این موقعیت باعث شده است که مشکلی به نام تقلید ناشیانه لهجه آبادانی هم پیش نیاید. البته استثنائا «ستاره پسیانی» در فیلم «یدو» متولد تهران است؛ اما لهجه آبادانی را خوب درآورده است. سوم اینکه هر دو فیلم از افراط در جلوههای ویژه، صحنههای اکشن و انفجارهای مهیب پرهیز کردهاند. به باور بنده، این دو فیلم از این نظر نسبت به فیلمهای پرخرج، پرستاره و پرتکنیکی مانند «دوئل» در جایگاه بالاتری ایستادهاند.