در هم تنیدهشدن زمانها
عبدالرضا ناصرمقدسی. متخصص مغز و اعصاب
فیلم «لیگ عدالت» محصول سال 2017 بود و در همان زمان نیز به نمایش درآمد؛ اما این فیلم با انتقادهای بسیاری روبهرو شد و در نهایت نسخه اصلاحشده آن در سال 2021 به نمایش درآمد که نهتنها از نظر جلوههای ویژه تحسینبرانگیز بود، بلکه داستان و فیلمنامهاش نیز بعد از اصلاح، شکلی بهتر و معقولتر به خود گرفته بود. من از دیدن این فیلم لذت بردم و مطمئنم برای کسانی که به ژانر ابرقهرمانی علاقهمند هستند، بیشک فیلم لذتبخشی خواهد بود. داستان اینکه چرا فیلم دوباره به نمایش درآمد خود بسیار جالب است و نشان میدهد که یک فیلم نیز میتواند مانند یک نظریه چکش بخورد، تصحیح شود و دوباره بازآفرینی و بازسازی شود. «زک اسنایدر» کارگردان ابتدایی فیلم «لیگ عدالت» بود؛ فیلمی که با تغییرات بسیار در سال 2017 به نمایش درآمد. در میانه راه «زک اسنایدر» به دلیل فوت دخترش پروژه را نیمهکاره رها کرد و «جاس یودون» جایگزین او شد. او تغییرات گستردهای در فیلمنامه اعمال کرد و مدت آن را کاهش داد و فضایی طنزآمیز به فیلم افزود. این نسخه از فیلم گرچه فروش خوبی کرد، اما با نقد بسیار منتقدان و بینندگان روبهرو شد تا جایی که کمپانی فیلمبرداری برادران وارنر تصمیم گرفت نسخه اصلی فیلم با کارگردانی «زک اسنایدر» را دوباره بازسازی کند. این نسخه جدید در نهایت با نام «لیگ عدالت زک اسنایدر» در سال 2021 به نمایش درآمد؛ نسخهای که امروز درباره آن صحبت خواهیم کرد. اولین نکته در مورد جلوههای ویژه در چنین فیلمهایی است که در مباحثمان تاکنون به آن نپرداختهایم. بیشک ساخت فیلمهای علمی-تخیلی وابستگی بسیاری به قدرت ما برای تولید جلوههای ویژه دارد. بدون شک این علم است که چنین امکانی را در اختیار سینما گذاشته تا بتواند صحنههای نفسگیری را به وجود آورد. علم در خدمت سینما قرار میگیرد و جهانی فانتزی اما کاملا معقول برای بیننده به وجود میآورد. ما در برابر صفحه سینما میخکوب میشویم و ابرقهرمانانی را میبینیم که کارهای خارقالعاده و محیرالعقولی را انجام میدهند اما ما با آنها همزادپنداری میکنیم و از این کارهای خارقالعاده متعجب نمیشویم. این علم است که در کنار سینما میتواند راههای عصبی ذهن ما را تحریک کرده و حتی واقعیت را تغییر و درعینحال آن را کاملا معقول کند. درباره جلوههای ویژه متخصصان امر باید بیشتر بنویسند، اما اینکه چگونه جلوههای ویژه میتوانند آگاهی ما را تحت تأثیر قرار دهند موضوعی است که نور و سینما باید درباره آن بررسی جامعی انجام دهد. موضوع بعدی که برای من خیلی جالب بود، وجود ابرقهرمانان بسیار آن هم از فنوتیپها و زمانهای مختلف در این لیگ بزرگ است. ما با زن شگفتانگیزی روبهرو هستیم که طبق شجرهنامه ابرقهرمانان به قبیله و مردمان آمازونی تعلق دارد. کسانی که وامدار رازهای باستانی هستند و از قدرت بسیار و فراطبیعی برخوردار هستند. از طرف دیگر با آکوامن روبهرو هستیم که از عمق دریاها و سرزمین آتلانتیس میآید. کسی که با نیزه پوزئیدون بر آبها و اقیانوسها کنترل دارد. او هم بسیار باستانی است. او هم از سرزمین آتلانتیس میآید که در افسانهها بوده و حالا از روی زمین محو شده و به عمق دریاها رفته است. از طرف دیگر با بتمن روبهروییم که حاصل بلافصل جهان امروزی است. با اینکه بتمن قدرت بسیاری دارد، اما حاصل اتفاقاتی است که در جهان مدرن میافتد. ستمها و انسانهایی که نمیتوانند با جامعه کنار بیایند و قدرت بسیاری دارند سبب شده تا شخصیتی به نام بتمن در فیلمهای درخشانی ساخته شود. سه شخصیت دیگر هم در این لیگ بزرگ عدالت وجود دارند که باید مورد توجه قرار بگیرند. اولین آن شخصیت «فلش» است که میتواند با سرعت نور و حتی فراتر از آن حرکت کند و قدرت و انرژی بسیاری را به اشخاص دیگر وارد کند. او از قوانین فیزیک عبور میکند. از دالانهای کوانتومی میگذرد و بهدلیل سفر با سرعت نور میتواند زمان را نیز متوقف کند. او مانند مردان ایکس حاصل جهشهایی در ذخیره ژنتیکی خود است. شخصیت بعدی ویکتور است که یک سایبورگ است. کسی که بهدنبال یک تصادف شدید توسط پدر دانشمند خود به شکل یک سایبورگ با تواناییهای خارقالعاده درآمده است. سایبورگها بحثی عمیق در مجامع علمی بوده و انسان در آیندهای نهچندان دور به چنین فناوریای دست خواهد یافت. پس ویکتور نمایندهای از آینده انسان به شمار میآید. در نهایت باید به سوپرمن اشاره کرد. این محبوبترین ابرقهرمان در فهرست ابرقهرمانان تاریخ برخلاف سایرین از سیارهای دیگر آمده تا مردمان زمین را نجات دهد، ازاینرو قدرت او هم فراتر از ابرقهرمانان زمینی است. حالا همه اینها دور هم جمع آمدهاند تا زمین را در برابر یک خطر حتمی که میتواند به ازبینرفتن کل حیات منجر شوند، حفظ کنند. داستان پرکشش و پرتلاطم فیلم نیز حول محور شکلگیری این اتحاد و بهدنبال آن تلاش برای نجات زمین میگردد. نکته بسیار مهم هم در تهدید زمین و هم در اتحاد ابرقهرمانان، در هم تنیدهشدن گذشته و آینده است. گذشتهای که مطرح میشود تکنولوژی آینده را دارد. آینده نیز انگار با چرخش گذشته هم شکل میگیرد و هم تغییر میکند. گذشته هم اینگونه است. گذشته ما نیز انگار به آینده ما وابسته است و چهبسا تغییر در آینده بتواند گذشته ما را نیز تغییر دهد. نوعی درک دوری از زمان که عملا با رفتوآمدی مفهومی، ماهیت خطی زمان را خدشهدار میکند. چنین چیزی بر جذابیتهای فیلم میافزاید. فیلم مملو از ناشناختهها و ندانستهها است. اینکه چگونه جهان میتواند در معرض آسیب قرار گیرد. معادله ضد حیات چیست؟ آیا ممکن است همانطورکه حیات به وجود آمد، به همان طریق نیز از بین برود؟ شاید به نظر برسد اینها بیشتر متعلق به فضای تخیلی و فانتزی است؛ اما همانطورکه بارها نوشتهام، جادو و فانتزی و علم دارند مرزهای خود را از دست میدهند. ازاینرو باید به حجم انبوهی از داده که در طول هزارهها تخیل برای ما به وجود آورده بهشکلی جدیتر نگاه کرد.