|

نقدی به تصمیمی تازه درباره صنعت چاپ

سعید کلاری . فعال صنعت چاپ

چندی پیش در خبرها مطلبی از مسئول اتحادیه چاپخانه‌داران تهران منتشر شد مبنی‌بر لغو فروش و صادرات ماشین‌آلات دست دوم چاپ به خارج از کشور و در آن به رایزنی و توافق برای تسهیل این امر با دو وزارتخانه ارشاد و صمت اشاره شده بود. اقدامی که در شرایط زمانی فعلی، مطمئنا کارشناسی‌شده نبوده و نیست و در کوتاه‌ترین زمان، مشکلات زیادی برای صنعت چاپ ایجاد خواهد کرد. باید دید چه کسانی و در راستای چه منافعی، چنین تفکری را به مسئولان اتحادیه القا کرده‌اند و چرا مسئولان وزارتخانه‌های ارشاد و صمت با چنین تصمیم اشتباهی موافقت کرده‌اند. جای کارشناسان آنها در این تصمیمات کجا و چه بوده است؟ با توجه به اینکه چنین تصمیمی قبلا و در حدود دو سال پیش نیز تجربه شده و نتایج منفی آن مشخص است، لازم است نسبت به عواقب چنین کاری مجددا تذکری تلنگرانه به مسئولان اتحادیه و دو وزارتخانه ارشاد و صمت داده شود، بلکه از زیان بیشتر صنعت چاپ در شرایط حاد فعلی جلوگیری شود. این اتفاق در نگاه اول شاید حرکتی عادی و خوب به نظر برسد و اشکالی بر آن وارد نباشد، کما‌اینکه در شرایط اقتصادی ایدئال نیز واقعا حرکتی روتین و طبیعی است؛ اما زمانی که شرایط به سمت اقتصاد جنگی تغییر می‌کند، دیگر نه‌تنها اقدام خوبی نیست، بلکه در جهت تخریب منابع و منافع داخلی است. در شرایط اقتصادی سالم و بدون فشار و تحریم، واردات و صادرات کالا به دور از تنش‌های سیاسی و بر پایه تعاملات بین‌المللی، جریان‌بخش حرکت قطار تولید در کشور بوده که چند سالی است این روند به‌شدت مختل شده است. به‌طور خیلی خلاصه، اگر مسیر صادرات را یک طرف جریان اقتصادی درنظر بگیریم، واردات طرف دیگر آن بوده و هر دو مکمل یکدیگرند که اگر یکی فعال و دیگر غیر‌فعال باشد، اقتصاد داخلی دچار عدم تراز و توازن و در نتیجه درگیر چالش‌های متعددی خواهد شد. بنابر‌این در شرایط اقتصاد جنگی که این مسیر روال طبیعی خود را ندارد، حفظ داشته‌ها و منابع موجود از اولویت بالایی برخوردار است. نکته جالبی در این بین وجود دارد؛ شما ماشین چاپی از برند... و سال ساخت مثلا 2000 میلادی را در نظر بگیرید که سال‌ها پیش به کشور وارد شده و فعال است، اگر اکنون بخواهید مشابه همان برند و سال ساخت را وارد کنید، اختلاف قیمت بسیار زیادی بین آنها هست که البته بی‌دلیل هم نیست؛ اما همین تفاوت قیمت، مصرف‌کننده را به خرید از بازار داخل سوق می‌دهد. نتیجه حاصل از چنین تصمیمی را می‌توان در چند بند عنوان کرد: اول آنکه در نتیجه صادرات، باعث از‌دست‌رفتن ماشین‌آلات در داخل کشور و در نتیجه افزایش قیمت دستگاه‌های چاپ موجود در داخل شده که چنین اتفاقی صنعت چاپ کشور را دچار کهنگی بیشتر کرده و چالش‌های مزمنی از‌جمله افزایش هزینه تولید، مقرون‌به‌صرفه‌نبودن چاپخانه‌داری و عدم سرمایه‌گذاری در حد ماشین‌آلات دست دوم و در انتها تعطیلی گسترده را شاهد خواهیم بود. دومین نتیجه حاصل‌شده، سود سرشاری است که به جیب دلالان ماشین‌آلات دست دوم سرازیر می‌شود، بدون آنکه به عاقبت این صنعت فکر کنند. بنابراین لازم است در راستای حفظ منافع صنعت چاپ کشور، مسئولان دو وزارتخانه ارشاد و صمت نسبت به تصمیمات اتخاذ‌شده بازنگری مجددی داشته باشند. در انتها لازم است به این نکته هم اشاره مؤکد داشته باشم که به‌هیچ‌وجه از ورود و ایجاد قبرستانی از ماشین‌آلات دست دوم در کشور حمایت نمی‌کنم و عمیقا معتقدم باید از ایجاد شرایطی در راستای تسهیل در واردات و تجهیز چاپخانه‌ها به ماشین‌آلات نو حمایت همه‌جانبه کرد. با وجود تمام مشکلات ریز و درشت و به‌روز‌نبودن قسمت سخت‌افزاری، اگر صنعت چاپ در کشور همچنان و به‌سختی سر‌پا بوده، تنها تکیه بر مدیران لایق چاپخانه‌ها و منابع انسانی‌اش بوده است.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها