|

كارنامه نمایشی سیما در رمضان امسال

پیش‌بینی‌های وارونه

مازیار معاونی

پیش از آغاز ماه رمضان، وقتی اخبار سریال‌های نمایشی ماه رمضان منتشر شد از میان چهار مجموعه، دو سریال جلب توجه بیشتری كرد، «احضار» به كارگردانی علیرضا افخمی و «رعد و برق» ساخته برادر بزرگ‌تر یعنی بهروز افخمی. دلیل این قرارگرفتن در كانون توجهات هم روشن بود. علیرضا افخمی كه نامش بیننده را به یاد خاطرات نوستالژیك «تب سرد»، «او یك فرشته بود»، «زیرزمین»، «پنجمین خورشید» و «پنج كیلومتر تا بهشت» می‌انداخت و مخاطب را به روكردن یك برگ برنده جدید عادت داده بود در بازگشت مجدد به آثار مناسبتی آغاز ناامیدكننده‌ای داشت، «احضار» با وجود دستمایه نسبتا بكر احضار و فراخواندن روح درگذشتگان به دنیای مادی كه تا به حال به عنوان سوژه سریال‌های رمضانی مورد استفاده قرار نگرفته بود به دلیل پرداخت بد و كش‌دار و نقش‌آفرینی فوق‌العاده بد بازیگران تازه‌واردش از همان قسمت افتتاحیه انگیزه بیننده برای دنبال‌كردن داستان را تا حدود بسیاری گرفت. در ادامه هرچند روایت كمی بهتر پیش رفت و حضور بازیگران باتجربه‌تر اوضاع را قابل‌تحمل‌تر كرد اما در مجموع آخرین ساخته علیرضا افخمی حتی نتوانست به كیفیت بسیار خوب مجموعه‌های دهه‌هشتادی او نزدیك شود چه برسد به اینكه قابل قیاس با آنها باشد تا این كارگردان مطرح مدیوم تلویزیون، قرن جدید را با ناكامی آغاز كند. با ناامیدی از برادر كوچك‌تر، همه منتظر بودند تا برادر بزرگ‌تر جنجالی (كه مخصوصا در ماه‌های اخیر با اظهارنظرهای غیركارشناسی‌اش درخصوص بیماری كرونا انتقادات تندی را متوجه خود كرد) كمی جبران مافات كند اما در یك عدم برنامه‌ریزی آشكار و غیرقابل دفاع، پس از دو شب منتظر نگه‌داشتن مخاطبان و وعده پخش سریال در شب‌های آتی، در نهایت اعلام شد كه به دلیل سنگینی تولید مجموعه امكان آماده‌سازی آن برای پخش رمضانی نیست و به جای آن یك سریال چینی روی آنتن می‌رود. این اعلام روابط‌عمومی شبكه پنج عملا آب سرد دومی بود كه پس از آب سرد اول (ضعیف و ناامیدكننده از آب درآمدن ساخته افخمی كوچك‌تر) بر سر بینندگان نه‌چندان پرتعداد این سال‌های قاب شیشه‌ای ریخته شد. راستش توضیحات شبكه‌ای با 26 سال قدمت هم مبنی بر سنگین‌بودن كار و آماده‌نشدن آن هم اصلا قانع‌كننده نبود و بیشتر بر ضعف متولیان گروه فیلم و سریال شبكه و گروه برنامه‌ریزی و حتی عوامل تولید آن صحه می‌گذاشت. با كناررفتن افخمی‌ها از دور رقابت، میدان برای دو مجموعه «یاور» و «بچه مهندس 4» باز شد، مجموعه‌هایی كه تا پیش از آغاز ماه رمضان شانس كمی از نظر امكان جذب مخاطب برای آنها قائل بودند. «بچه مهندس» یك سریال دنباله‌دار است كه ماجرای زندگی شخصیتی به نام «جواد جوادی» را از كودكی تا بزرگسالی روایت می‌كند و نگارنده چون بیننده پیگیر آن نبوده از اظهار نظر قطعی درباره كیفیت این مجموعه اجتناب می‌كند، هرچند می‌توان ادعای سیستم نظرسنجی تلویزیون درباره پیشی‌گرفتن این سریال از رقبای ناكارآمدش در جذب و رضایت بینندگان رمضانی تلویزیون را پذیرفت اما بدون تردید در این اندازه می‌توان اظهار نظر كرد كه این مجموعه و فصل‌های پیشین آن در حد و اندازه‌ای نبوده و نیستند كه بتوان از آنها به عنوان یك اتفاق خاص و متمایز در سریال‌سازی قاب شیشه‌ای نام برد. سریال رمضانی شبكه سوم سیما یعنی «یاور» هم یك «ستایش» دیگر است، باز هم همان نقش‌آفرینی تكراری و بارها امتحان‌شده داریوش ارجمند در نقش مردان سنتی قلدرمآبی كه حرف حرف خودشان است و از اعضای خانواده جز حرف‌شنوی و اطاعت صرف انتظار دیگری ندارند، كاراكترهایی كه البته از منظر مناسبات اجتماعی بامعرفت و مردم‌دار و دست به خیر هم هستند ولی وجه غالب شخصیت آنها را باید در همان یك‌دندگی و ارباب‌مسلك بودنشان خلاصه كرد. این قبیل آثار قاعدتا همیشه در میان مخاطبان عام‌تر تلویزیون كه توقعات كمی از آثار نمایشی دارند طرفدارانی دارد، مخاطبانی كه جاهلی حرف‌زدن حشمت فردوس و یاور و.. راضی‌شان می‌كند و از تماشای سریال‌ها، برداشت‌های عمیق دیگری را انتظار نمی‌كشند ولی برای گروه خاص‌تر و عمیق‌تر بیننده، مطمئنا این شخصیت‌پردازی‌ها، این درون‌مایه‌های آبكی و این پرداخت‌های كلیشه‌ای و مبتنی بر همان كلیشه لوطی بامعرفت اخموی خوش‌قلب، راضی‌كننده نیست، همان گروهی كه از مجموعه‌های نمایشی رمضان امسال اثر چشمگیری عایدشان نشد و اگر باز به سمت شبكه نمایش خانگی یا مجموعه‌های چندفصلی خارجی تغییر مسیر بیشتری دهند جای هیچ گلایه‌ای نخواهد بود.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها