فرمول شخصی خلاقیت
جلال حسنخانی . معمار، پژوهشگر و منتقد
خلاقیت ذاتی است یا اکتسابی؟ هنرمندان بزرگ در طول تاریخ چگونه آثار خلاقانهای ایجاد میکردند؟ خلاقیت و نبوغ هنرمندانی مانند داوینچی، میکلآنژ و... محصول چه بود؟ آیا خلاقیت حاصل فرایندی مستمر و نگاهی متفاوت به مسائل است یا نتیجه قرارگرفتن هنرمند در شرایط مکانی و زمانی خاص؟ از تعدادی از معماران پرسیدم اصلا خلاقیت حاصل چیست؟ و چه فرمول شخصی را دنبال میکنند:
- مهرداد ایروانیان: هنگامیکه تحت فشار بودم، خوب فکر کردم. وقتی تاریخ تحویل کار داشته باشید، دچار عارضه تنبلی میشوید. من هنگامیکه Turbo کار میکنم، درست فکر میکنم؛ اما اگر بخواهم در روزمرگی و حالت ریلکس فکر کنم، این موضوع هیچگاه اتفاق نمیافتد! ظاهرا تنها باید محدودیت و تنش نسبی وجود داشته باشد. شما کتابخانه را محلی آرام تلقی میکنید؛ اما پشت آن، یک امتحان وجود دارد و آن امتحان شما را وادار کرده در یک کتابخانه ساکت بنشینید. سکوت کتابخانه مخرب است؛ اما پشت آن، استرس امتحان است که شما را به سمت درست فکرکردن هدایت میکند. - کاترین اسپریدنف: در زمینه تفکر خلاقانه کتابی به نام «انگیزش و هیجان» وجود دارد که جالب است. برای این کار تکنیکی را معرفی میکند و میگوید یک دیکشنری را به صورت رندوم باز کنید و یکسری لغات را بدون اینکه بدانید لغت بعدی چه خواهد بود، بخوانید. ذهن ما هنگامی که لغات جدید به آن وارد میشود، خالی میشود؛ زیرا متوجه نمیشود که منظور دقیق چیست و به همین سبب شما را به حل مسئله نزدیک میکند. حتما تجربه کردهاید که در موقعیتی خاص سؤالی برای شما به وجود آید و که ذهن شما جواب آن را در جایی دیگر پیدا کند. این نشان میدهد که ذهن مدام در حال پردازش است. در ضمن، افرادی مانند ابن سینا و لئوناردو داوینچی، تسلا و ادیسون همگی گیاهخوار بودند و سعی میکردند که از ذهن خود مراقبت کنند. - کامران افشار نادری: خلاقیت یعنی حرکتکردن در ناشناختهها و این کار نیاز به مطالعه عمیق در رشتههای مختلف مرتبط با خلاقیت و مقدار زیادی تمرین دارد. خلاقیت تنها یک عمل بزرگ درباره یک پروژه مشخص نیست. کسی که خلاق است، حتی در مسائل کوچک هم این خلاقیت را دارد. فرد خلاق نمیتواند کارهای ساده زندگی خود را به صورت کلیشهای و سطحی انجام دهد. کسی که نتواند احساس خود را به نحو درستی بیان کند و حالت روحیاش را ابراز نکند، خلاق نیست. - سام طهرانچی: من در زمانهای ریلکسبودن این موضوع برایم اتفاق نمیافتد. اتفاقا در زمانهایی که در اوج کار به سر میبرم یا فکرم مشغول موضوعاتی است، با خواندن یک مطلب علمی یا دیدن یک ایده یا فیلمی را در اخبار میبینم یا اینکه در ساختمانی حرکت میکنم که نوری از جایی آمده است. حال ممکن است در موزه گوگنهایم یا در بازار اصفهان باشد؛ ناگهان ذهنیتی شکل میگیرد و ایدههایی به وجود میآید. -کورش رفیعی: من سؤال شما را برعکس جواب میدهم. زمانی که اشتیاق زیادی دارید و زمانی که میل و رغبتی ندارید، کار خوب درنمیآید. بهترین زمان حالتی است که شما به صورت منطقی و نه به صورت حسی کار کنید. احساسات کار را خراب میکنند؛ چون در اکثر مواقع کاذب هستند. - علیرضا شرافتی: خلاقیت ملزم به مکان و شرایط نیست. هرچه ذهن شما درگیرتر باشد، آن را به سمتی ببرید که تولید مسئله کند. باید برای هر چیزی سؤالی و برای هر سؤالی ایدهای داشته باشید. ایده به معنی دستاولبودن نیست. ایده همیشه بسط داده میشود؛ زیرا در خلأ هیچگاه خلاقیت به وجود نمیآید. هرچه شما با ایدههای دیگر بیشتر در تماس باشید، قدرت اینکه ایده جدیدی به وجود بیاورید یا مواردی را به ایدههای قبلی اضافه کنید، بیشتر است. - سارا کلانتری: برای من شناخت کامل یک موضوع و پاسخ درست و مناسب به آن، موضوع خلاقیت است. دیدگاهی لازم است که در جای مناسب به سؤالی که ایجاد شده، پاسخ داده شود و همین معنای خلاقیت است. خلاقیت از یک شناخت کامل و درست به وجود میآید. -فیروز فیروز: درباره شخص من خلاقیت مراحل مختلفی دارد. بدیهی است که در مکانهایی فکر آزادتر حرکت میکند و برای من این مکان طبیعت است. من بسیار طبیعتگرد هستم و در طبیعت چادر برپا میکنم و اتراق میکنم. فکرهای کلیام در آنجا شکل میگیرد و وقتی میخواهم آن فکرها را برای پروژه خاصی روی کاغذ بیاورم، آن وقت ترجیح میدهم در فضایی باشم که آشناست و در آن احساس تمرکز بیشتری دارم. این فضا کارگاهی است که شما در آن هستید. - بهروز منصوری: در واقع نتیجه یک اثر هنری مهم نیست! آن چیزی که مهم است، فرایند شکلگیری یک اثر هنری است. این فرایند، القاکننده حس آنی هنرمند است. یک هنرمند سنتی خلاقیت برایش معنی ندارد؛ چراکه همان الگوهای گذشته را اجرا میکند. برای من این اتفاق نمیافتد که به صورت فیالبداهه چیزی را خلق کنم. از نظر من معماران دوست دارند برای خودشان محدودیت تعریف کنند و هرچه محدودیت بیشتر باشد، زودتر به جواب میرسند. مهم این است که برای طراحی از کدام استراتژی استفاده شود. هرچه سؤالات بیشتر باشد، در ابتدای کار با یک منطق عقلی حرکت انجام میشود.