افسانه تبعید
«اختراع قوم یهود» تحقیقی است درباره تاریخنگاری قوم یهود نوشته شلومو زند، استاد تاریخ در دانشگاه تلآویو. «اختراع قوم یهود» در سال 2008 چاپ شد و بلافاصله در 2009 به زبان انگلیسی و بعد به زبانهای آلمانی، فرانسه، عربی، اسپانیایی، پرتغالی و سایر زبانها ترجمه شد. این کتاب بحثهای بسیار مناقشهانگیزی را بین مورخان به وجود آورد. زند كتاب را با مطالعهای در سایر پژوهشها و آثار ادبی، تاریخی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آغاز میكند كه تا پیش از این درباره مسئله قوم یهود انجام گرفته است. مسئله محوری مورد نظر او كه در سراسر تحقیقات او نیز وجود دارد، تبعید اجباری و اخراج یهودیان از منطقهای است كه امروز مرزهای اسرائیل و مناطق پیرامونی آن را تشكیل میدهد. اخراج یهودیان از منطقه بهعنوان یكی از منابع و اركان اساسی و اجزای تشكیلدهنده تاریخ یهود به شمار میرود، ولی زند میگوید علیرغم همه تلاشها و تحقیقاتی كه به عمل آورده، نتوانسته هیچگونه اثر، نشانه و ادبیاتی در اثبات این موضوع پیدا كند. البته او اشاره میكند كه گرچه در متون مقدس مثلا در عهد عتیق و در سفر خروج به این مسئله اشاره شده، اما این به معنای كاری تحقیقی و تألیفی در حوزه تاریخنگاری و واقعنگاری تاریخی نیست كه بتوانیم بر مبنای آن حقایق تاریخی، به تحلیل و واكاوی بپردازیم. او در نتیجهگیری از تحقیقات خود به سه نكته میرسد: 1- اساسا پدیده اخراج، تبعید، نفی بلد یا هر معنای دیگری از این دست به لحاظ یك امر واقع تاریخنگاری كه با حقایق مسلم و حتمی سروكار دارد، رخ نداده است. 2- هیچكس یا هیچ جریان یا هیچ دولت مستقری یهودیان را از این منطقه تبعید نكرده است. 3- پدیده یهودی سرگردان یا آوارگی قوم یهود اساسا یك اختراع دوران مدرن است. نكته بعدی درباره دلایل توجیهی برای حضور میلیونها یهودی در حوزه مدیترانه و اطراف آن است. یكی از استنادهای اساسی كه این منطقه را سرزمین مادری یهودیان میداند، كثرت جمعیت و تعداد نفوس یهودیانی است كه در این منطقه وجود دارند. زند چه دلیلی برای رد این مسئله ارائه میكند؟ دلیل او این است كه این پدیده بیش از هر چیز نتیجه یك تغییر كیش انبوه و تودهای در این منطقه در طول تاریخ است؛ تغییر كیشی كه توسط مردمان محلی و بومی آن منطقه از كیشهای دیگر اعم از پاگانیستی یا سایر كیشهای جادویی و آیینی صورت گرفته است. زند به این نكته نظر دارد كه آیین یهود نخستین حلقه یا جریان از آیین ادیانهای حنیفی و راستكیشانه و ارتدوكسی و بهاصطلاح ادیان ابراهیمی و توحیدی است كه روند تحول از حوزههای چندخدایی بهطور تاریخی را طی كرده و بهگونهای تكاملی از چندخدایی به سهخدایی، دوخدایی و نهایتا به تكخدایی و آیین توحیدی رسیده است. او میگوید دلیل اینكه این تغییر كیشهای انبوه رخ داده، این است كه برخلاف تصور رایج، دین یهودیت در ادوار گذشته در سطحی بسیار وسیع دین تغییر كیشی محسوب میشده و بسیاری از اقوام و مردمان بهراحتی این دین را میپذیرفتند. همه مفاهیمی كه زند مطرح میكند نتیجه تحقیقات میدانی و مراجعه او به منابع متعدد و متنوع ازجمله منابع انسانی (مصاحبهها، مراجعه به آرشیوها و...) است. به اعتقاد زند، به احتمال بسیار زیاد ریشه و تبار اكثر یهودیان معاصر نه به سرزمین كنونی اسرائیل بلكه به مناطق و سرزمینهای خارج از سرزمین اسرائیل فعلی بازمیگردد. بعد بلافاصله به یك نكته اشاره میكند كه آن هم بهعنوان یكی از كلیدهای اساسی فهم و درك این كتاب است: ما چیزی بهعنوان نژاد-ملی یا نژاد-ملت نداریم آنچنان كه دولتشهر یا دولت-ملت داریم. مفاهیم تاریخی و گفتمانی در پیوندی اجتنابناپذیر با اندیشه و فلسفه سیاسی قرار دارند. بر این مبنا بخشی از نظریهپردازان حوزه نظریه سیاسی و تاریخنگاران قوم یهود، با گزارههایی كه از دل گذشتههای عمیق و ژرف درمیآورند، به پدیدهای به نام نژاد-ملت باور دارند. زند این تز را اساسا بیپایه و غیرعلمی میداند و معتقد است ما چنین چیزی نداریم كه ملتها بر اساس نژاد شكل گرفته باشند. بنابراین مفهوم ملت-نژاد واحد یهودی با خاستگاه مشتركی كه بهاصطلاح سرزمین كنعان یا سرزمین اسرائیل باشد، هرگز وجود خارجی نداشته است. همچنین همانگونه كه همه مسیحیان و مسلمانان اولاد و اعقاب و اخلاف مردمان تغییركیشداده هستند و نه لزوما برآمده از مسیحیان و مسلمانان صدر، یهودیان نیز به طریق اولی از افراد تغییركیشداده هستند. فراموش نكنیم كه حتی كسانی كه به مسیحیت و اسلام گرویده بودند نیز مشرك یا كافر یا از ادیانی دیگر بودند. زند بر همین اساس نتیجه میگیرد كه نژادی كه بهطور ناب و خاص یهودی باشد و نیای واحد و مشترك داشته باشد و واجد سرزمین واحد یا خاستگاه اولیه باشد، نداریم. او با ارجاع به منابع مختلف نشان میدهد در همان دوران كلاسیك هم در بخشهای مختلف شاهد حضور یهودیانی هستیم كه اساسا اسرائیلی یا كنعانی نیستند بلكه تغییر كیش دادهشده هستند.