نمایش چهرهای بزککرده از طالبان به بهانه صلح
اواخر سال ۲۰۰۴ میلادی، وقتی دوباره سروکله طالبان در گوشه و کنار افغانستان پیدا شد، یک مسئله به صورت دقیق و مداوم در ادبیات رسمی دولت افغانستان مراعات میشد: استفادهنکردن از کلمه «طالب» بهعنوان نماد تروریسم و دهشت و آدمکشی. در آن سالها، دولت افغانستان به صورت سازمانیافته، هرگاه که طالبان جنایتی مرتکب میشدند، از واژههایی مانند «دشمنان مردم»، «گماشتگان بیگانه» و در شدیدترین حالت از «نوکران بیگانه» استفاده میکردند.
با این حال، این مسئله در رسانههای افغانستان، برعکس بود. در رسانههای مستقل افغانستان، بیهیچ هراس یا فشاری، «طالبان» بهعنوان تنها مرجعی که همه جنایتها و اعمال غیرانسانی به آنان ارتباط دارد، معرفی میشدند. گردانندگان برنامههای سیاسی در رسانههای مستقل افغانستان، تلاش میکردند تا چهرههایی را به برنامههای خود دعوت کنند که از بردن نام طالب بهعنوان مسئول جنایتها در افغانستان، ابایی نداشته باشند. این روند تا یکی، دو سال اخیر همچنان ادامه داشت. از آغاز دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ، رئیسجمهوری پیشین آمریکا، پایان جنگ آمریکا در افغانستان و خروج نیروهای این کشور از افغانستان، بهعنوان بنیادیترین بخش سیاست خارجی ترامپ مطرح شد. ترامپ پا را از این هم فراتر گذاشت و با طالبان توافق صلح امضا کرد که باعث شد سطح اعتمادبهنفس و توقع طالبان به حدی بالا برود که کمکم از ادامه مذاکرات با دولت افغانستان هم صرفنظر کنند. در روند مذاکرات برای توافق صلح میان آمریکا و طالبان، عنصر اساسی غایب، دولت افغانستان بود. دولت آقای غنی تقریبا به صورت کامل از جزئیات مذاکرات صلح به دور مانده بود، بههمیندلیل دولت افغانستان فکر میکرد که یک اجماع عمومی برای کنارزدن دولت فعلی و ایجاد یک حکومت مشارکتی با پایههای وسیع که حتی طالبان را هم در بر بگیرد، شکل گرفته است و این اجماع، دولت فعلی را دور میزند. بنابراین دولت افغانستان هم کمکم مصلحتاندیشی را کنار گذاشت و برای نخستین بار از زبان مقامهای دولتی به صراحت گفته شد که مسبب همه بدبختیهای افغانستان، گروه طالباناند. دولت حتی حوادثی را هم که گروه طالبان مسئولیت آن را بر عهده نمیگرفت، کار این گروه میدانست. بااینحال، حالا تغییر دیگری شکل گرفته است. رسانههای مستقل دیگر مانند سابق طالبان را مسبب همه بدبختیهای افغانستان معرفی نمیکنند. رسانهها تلاش دارند که در میزگردهایشان حتما بهعنوان یکی از کسانی که به نحوی نسبت به طالبان خوشبینی دارند، حضور داشته باشد. قباحتزدایی از طالبان و عملکردشان که در گذشته بارها واکنش رسانهها را برانگیخته بود و مقالههای زیادی در این زمینه منتشر شد، حالا بهعنوان راهبرد تعدادی از رسانههای مطرح و جاافتاده افغانستان شکل گرفته است. دلیل این تغییر رفتار، شکلگیری باور «بازگشت طالبان» است. بخش عمدهای از افکار عمومی به این باور رسیدهاند که طالبان دوباره به قدرت بازمیگردند و این باور چنان عمیق است که برخی معتقدند که افغانستان دوباره مانند اواسط دهه ۹۰ میلادی، سلطه وحشتناک طالبان را تجربه خواهد کرد. با اینکه در شش ماه گذشته، دولت افغانستان با قدرت و صلابت بیشتری طالبان را سرکوب کرده و نهتنها اجازه نداده است جغرافیای بیشتری به دست طالبان بیفتد؛ بلکه بعضی مناطقی را که سالها زیر کنترل طالبان بود، از این گروه بازپس گرفته است، بااینحال باور افکار عمومی به قدرت و توان نظامی دولت، کاهش یافته است. دلیل اصلی شکلگیری این باور عمومی، تبلیغات گسترده سیاسی دستگاههای اطلاعاتی کشورهای منطقه است. این بخشهای انتشار پروپاگاندا، از تأثیر عمیق شبکههای اجتماعی در افغانستان بهخوبی آگاهاند و از همین ابزار برای تبلیغات سیاسی خود استفاده میکنند. گفته میشود که تنها در فیسبوک، صدها هزار صفحه جعلی وجود دارد که کار آنها ایجاد اختلاف و دشمنی میان اقوام مختلف افغانستان است. رسانههای افغانستان نیز که بقای خود را در برخورد مصلحتگرایانه با طالبان میبینند، تلاش میکنند رویکرد ضدطالبانی را تقویت نکنند و برعکس، آنان را با عنوان یک واقعیت کتمانناپذیر و لازم برای ورود به قدرت مطرح کنند. با اینکه به جز گروه طالبان هیچ کشوری جز پاکستان، کشور اصلی حامی این گروه، باور ندارد که طالبان بتوانند دوباره با همان هایلکسهای قدیمی خود به شهرهای مهم افغانستان وارد شوند؛ اما تبلیغات این گروه و حامیانش و ضعف دستگاه ضدپروپاگاندا و شایعهپراکنی دولت افغانستان، وضعیت را برای افکار عمومی به صورتی تصویر کرده است که مردم باور میکنند طالبان پشت دروازههای شهر، منتظر ورود به شهرها هستند. منبع: ایندیپندنت