گوشهای کودکان خود را بگیرید
پریسا پیرخندان . مددکار اجتماعی
کودکان بخش درخورتوجهی از جامعه را تشکیل میدهند و حفاظت از سلامت جسم و روان آنها امری ضروری است. امروزه خبرهای ناگوار بهسرعت در فضای عمومی منتشر میشوند و کودکان نیز به دلیل دسترسی به ابزارهای ارتباط مجازی و حضور در جمع بزرگسالان به طور گسترده در معرض این اخبار ناگوار قرار میگیرند. این در حالی است که ذهن کودکان توانایی تجزیه و تحلیل و تفکیک امور پیچیده را ندارد و تفسیرهای آنان از دلایل، عوامل و شرایط اتفاقات و آسیبهایی که در اخبار منتشر میشوند، متفاوت از بزرگسالان است. افزون بر این، کودکان به دلیل شرایط سنی، ادراکی و توان فیزیکی و روانی، بهتنهایی توانایی مراقبت از خود و حل مشکلاتشان را ندارند. هراس اجتماعی، عدم احساس امنیت، ازبینرفتن اعتماد، گرایش به خشونت بهعنوان مکانیسم دفاعی و محافظت از خود و... تنها بخشی از آسیبهای روانی ناشی از مواجهه با اخبار ناگوار هستند که نهفقط دوره کودکی بلکه فرایند رشد و بزرگسالی افراد را نیز تحت تأثیر قرار میدهند. این نگرانی نهفقط متوجه فرد بلکه متوجه جامعه است؛ زیرا سلامت جامعه در گرو سلامت افراد آن است و چنانچه صیانت از حقوق کودکان و ایجاد فضای ایمن برای رشد آنان مورد غفلت قرار گیرد، سلامت جامعه در آینده نیز مورد تهدید واقع میشود. قتل بابک و آرزو خرمدین به دست پدر و مادر از آن دست خبرهای ناگواری است که حتی بزرگسالان را نیز در بهت و تشویش فرو برده است. اخبار این جنایت که هر روز جزئیات دردناکتری به آن اضافه میشود، در فضای مجازی به صورت عمومی برای همه اقشار اجتماعی ازجمله کودکان در دسترس است. کودکان در هنگام مواجهه با چنین خبر هولناکی، علاوه بر ترس و اضطراب عمومی از موضوع قتل، با ترسها و سؤالات زیادی درباره احتمال خطر برای خود آنها و بدگمانی به مراقبان اصلیشان که قاعدتا باید امنترین افراد زندگی کودک باشند، روبهرو میشوند؛ زیرا کودکان بیش از بزرگسالان مسائل را برای خود شخصیسازی و با آن همذاتپنداری میکنند. آنها جهان را به گونهای دیگر میبینند و درک میکنند و تابآوری در برابر اینهمه اخبار ناگوار برای کودکان مسئلهای حیاتی است که ارتباط مستقیم با سلامت جسم و روان آنها دارد. بدونشک انتشار اخبار مربوط به آسیبهای اجتماعی و روانی، در آگاهیبخشی و حساسسازی جامعه نسبت به واقعیتهای اجتماعی تأثیر بسزایی دارد؛ اما باید توجه داشت که هدف انتشار چنین خبرهایی نباید فقط اطلاعرسانی باشد؛ بلکه باید همسو با این آگاهیبخشی و حساسسازی، برای توانمندسازی روانی و اجتماعی افراد جامعه نیز اقدام کرد. نهادهای اجتماعی باید با چابکی و سرعتی بیش از سرعت این اتفاقات، بستر حمایتهای اجتماعی و روانی از افراد جامعه بهویژه کودکان را فراهم سازند. آموزشهای لازم با هدف پیشگیری در زمینههای خودمراقبتی، ارتقای مهارتهای فردی و اجتماعی، تابآوری، بهرهگیری از منابع اجتماعی برای افراد بهویژه کودکان میتواند تا حدی آسیبهای روانی ناشی از مواجهه با اخبار ناگوار را کاهش دهد. همچنین آموزشهای محافظت و مراقبت از سلامت روانی و اجتماعی کودکان به مراقبان اصلی و سایر بزرگسالانی که با کودکان در ارتباط هستند، میتواند کودکان را از قرارگرفتن در معرض اخبار ناگوار دور و ایمن نگه دارد. نهادهای اجتماعی حوزههای رفاه کودکان نیز میتوانند از طریق ایجاد منابع اجتماعی و تسهیل دسترسی به این منابع برای افراد، پیامدهای منفی ناشی از مواجهه با اخبار ناگوار را در کودکان کاهش دهند. همچنین نهادهای متولی در سطح کلان با سیاستگذاریها، قانونگذاریها و تدوین طرحهای اجرائی میتوانند افراد فاقد سلامت روان در جامعه، بهویژه افرادی دارای نقشهای کلیدی مانند والد، معلم، پزشک و... را شناسایی کنند و با الزام به تمهیدات درمانی، از بروز فاجعه و گسترش آسیبهای روانی و اجتماعی پیشگیری کنند. فراهمکردن امکان صحبت کودکان با بزرگسالان آگاه به مسائل روانی و اجتماعی کودکان درباره اخبار ناگوار و افکار منفی و آزاردهنده ناشی از آن و در ادامه تقویت مهارتهای تابآوری، خودمراقبتی و ارتباطات سالم تأثیر بسزایی در تأمین سلامت جسمی و روانی کودکان دارد. فراموش نکنیم که صیانت از حقوق، امنیت و سلامت کودکان وظیفه هر فرد بزرگسال در جامعه است. دوستی، امنیت و رفاه، حق کودکان و مسئولیت ما است.