درخواست مهلت قاتل برای جلب رضایت اولیای دم
شرق: جوانی که دست به قتل زد، چون دوستش عاشق خواهرش شده بود، از دادگاه درخواست کرد تا به او وقت بدهند رضایت اولیایدم را جلب کند. به گزارش خبرنگار ما، این مرد جوان وقتی متوجه شد دوستش با خواهرش رابطه عاشقانه برقرار کرده است، با واردکردن ضربات پتک مرد جوان را به قتل رساند. رسیدگی به این پرونده از بعدازظهر هفدهم آذر سال 99 بهدنبال کشتهشدن مرد 38سالهای به نام رحمان در زیرزمین ساختمانی نیمهکاره در حوالی میدان امام حسین(ع) آغاز شد. مأموران کلانتری ۱۰۶ نامجو وقتی به ساختمان نیمهساز رفتند، با جسد خونین مرد جوان روبهرو شدند که شواهد نشان میداد با ضربههای جسم سخت به سرش از پا در آمده است. جسد با دستور قضائی به پزشکی قانونی منتقل شد و پلیس برای رازگشایی از جنایت به تکاپو افتاد. شواهد نشان میداد همزمان با کشتهشدن این مرد همکار 29ساله او به نام سعید بهطرز مرموزی ناپدید شده است. فرضیه دستداشتن سعید در این جنایت قوت گرفته بود که او ردیابی و درحالیکه در کانال کولر خانه یکی از بستگانش پنهان شده بود، بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد. متهم درباره انگیزه جنایت گفت: من و رحمان سالها بود دوست بودیم و با هم کار میکردیم؛ اما مدتی بود رحمان مدام با من شوخیهای ناموسی میکرد. من چندبار به او تذکر داده بودم دست از شوخی بردارد، اما گوشش بدهکار نبود. او ادامه داد: آخرینبار حرفهایی زد که از شنیدن آن عصبانی شدم. رحمان میگفت مدتی است با خواهرم رابطه دوستانه برقرار کرده است. من همان موقع کنترل اعصابم را از دست دادم و با پتک چند ضربه به سرش زدم. وقتی رحمان خونین روی زمین افتاد، ساختمان نیمهساز را ترک کردم. این متهم گفت: رحمان مستحق مرگ بود، چون به من و خانوادهام خیانت کرده بود. اگر رحمان بار دیگر زنده شود، او را میکشم و از قتل او پشیمان نیستم. به دنبال بازسازی صحنه جرم برای سعید کیفرخواست صادر و پروندهاش برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و او پای میز محاکمه ایستاد. در ابتدای جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و گفت: اولیایدم شناسایی نشدهاند و ازاینرو رئیس قوه قضائیه درخواست دیه را مطرح کرده است؛ اما اگر متهم توان پرداخت دیه را ندارد، رئیس قوه قضائیه برای او حکم قصاص خواسته است. سپس سعید روبهروی قضات ایستاد و گفت: من خانواده رحمان را در کابل شناسایی کردهام و قصد دارم رضایت آنها را جلب کنم. من حاضرم دیه را به آنها بپردازم تا قصاص نشوم. او درباره انگیزه قتل گفت: رحمان با حرفهایش من را تحریک کرد و موجب شد کنترل اعصابم را از دست بدهم. من ناخواسته او را کشتم و حالا پشیمان هستم. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.