مهاجراني از جنگ عراق و ايران نوشت
نقد «تحریف مدرن» امام خمینی (جنگ ایران و عراق) كتابی است كه بهتازگی از سیدعطاالله مهاجرانی در نشر «امید ایرانیان» منتشر شده است.
كتابی كه با تعریف خاطرهای از امام خمینی (ره ) و گریزی به چگونگی نوشتن كتاب «نقد توطئه آیات شیطانی» آغاز میشود و با تحلیل كلمه تحریف به یك خاطره مشترك همه ما ایرانیها از امام خمینی و بازخوردها و تحلیلهای متنوع از آن ادامه پیدا میكند. همه ما آن صحنهای را كه امام (ره) از پنجره كوچك ایرفرانس به آسمان و افق ایران مینگریست، در روز 12 بهمن 57 به یاد داریم، هنگامی كه خبرنگاری پرسید: «اكنون كه پس از سالها دوری به ایران بازمیگردید، چه احساسی دارید؟» امام پاسخ میدهد: «هیچ» و این هیچ از منظر عسگراولادی، عباس میلانی و افراد مختلف معانی و تعبیرات متنوعی داشت. با این مقدمه نویسنده به سراغ موضوع جنگ هشتساله عراق و ایران میرود. موضوعی فراموشنشدنی كه سرفصل مهمی درتاریخ این دو كشور و منطقه و مردم در دهه هشتم قرن بیستم است. جنگی كه بین دو كشور با اكثریت شیعه شكل گرفت و بدیهی است كه هر حزب و جمعیتی در این دو كشور سعی میكرد جنگ را از زاویه دید خود تفسیر و نتیجهگیری كند.
این كتاب درصدد است به دو پرسش اساسی درباره جنگ بپردازد: «چرا عراق جنگ علیه ایران را آغاز كرد؟ چرا تحریف درباره آغاز جنگ انجام شده است؟». عطاالله مهاجرانی در این كتاب با استناد به اسناد سری دولت عراق و اظهارات تعداد زیادی از مقامات سیاسی و چهرههای مطرح سعی كرده به این پرسشها پاسخ دهد.
براساس تحلیل مهاجرانی در این كتاب اگر داوریها را فشرده و محدود كنیم، دو نگاه باقی میماند: یكم) جنگ را عراق شروع كرد و صدام آغازگر جنگ بود. دوم) ایران میتوانست مانع آغاز جنگ شود و نشد. برای این دو دیدگاه و داوری، میتوان ادعاها یا شواهد متعدد و متنوعی را بررسی كرد. مهاجرانی نوشته است: «نخستین اشاره سند بسیار مهمی است كه مؤسسه ویلسون منتشر كرده و سند متن مذاكرات به كلی سری جلسه صدام بهعنوان معاون حسن البكر، با تعدادی از افراد شورای رهبری حزب بعث در تاریخ اول اسفند 57 است و به صراحت میگوید «هر مقدار اسلحه و پول و نیازهای تبلیغاتی و سیاسی كه اعراب عربستان و اكراد در كردستان نیاز دارند، به آنها بدهید».
اما نویسنده در فصل دوم به نظریات و تحلیلهای افراد مختلف اشاره كرده است و مجموعهای از رویكردهای افرادی نظیر: میشل عفلق، طارق عزیز، صلاحالدین عمرالعلی، حسن العلوی، سرلشكر وفیق سامرایی و شاپور بختیار كه به شكلهای مختلف با صدام حسین همكاری كرده و گفتهها و تحلیلهای ابوالحسن بنیصدر، حسین زاهدی، عبدالعلی بازرگان، سیدمحمود دعایی و محمدعلی رحمانی را بررسی و ارزیابی كرده است.
مهاجرانی سعی كرده است در فصل سوم كتاب به این سؤال مهم جواب بدهد كه دلایل و انگیزههای عراق از حمله به ایران چه بوده است و همچنین به نقش كشورها و دولتهای پشتیبان عراق یعنی آمریكا، شوروی، چین و انگلستان و فرانسه در مقاطع مختلف این جنگ پرداخته است.
اگر كمك و همراهی عربستان، مصر، اردن، كویت، یمن و سودان و دیگر كشورهای عربی منطقه نبود، عراق نمیتوانست به این جنگ ادامه دهد. عجیبتر البته سازمان آزادیبخش فلسطین به رهبری عرفات بود كه با زبان چاپلوسانه خود همواره از صدام امتیازاتی دریافت میكرد. یكی از جملات مشهور او این بود: «ما عرب هستیم و درجنگ یك كشور و ملت عربی علیه دیگری، در كنار كشور و ملت عرب قرار میگیریم. ما در كنار عراقیم».
دراینمیان، ایران نیز یارانی داشت، نظیر سوریه و الجزایر كه برای خرید اسلحه یا كمكهای اندك مالی تلاشهایی انجام میدادند.
مهاجرانی در سخن آخر كتاب یادآوری كرده است: «جنگ تحمیلی با مدیریت آمریكا با حمایت شوروی و چین و اروپا و كشورهای عربی، علیه انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی، تمامیت سرزمین ایران و با هدف تجزیه ایران از بعد سرزمینی و ملی و سقوط نظام طراحی شده بود»؛ اما درنهایت به هیچیك از اهداف خود نرسید؛ بلكه انقلاب و نظام از توفان جنگ سربلند درآمد و تبدیل به گنجینهای از تجربه شد. «استقلال و استواری نظام و سربلندی ملت ایران، بیتردید ریشههایش در حماسه مقاومت جنگ هشتساله است». مهاجرانی این كتاب را 12 بهمن 1399 به پایان رسانده است و در 358 صفحه با قیمت 98 هزار تومان منتشر شده است.