|

حق با عزيزي خادم است ولي...

«فوتبال ملی متعلق به هیچ گروه و جناح خاص سیاسی نیست و متعلق به مردم است. فدراسیون هم عاشقانه کنار مردم است»؛ این جملات بخشی از صحبت‌های شهاب‌الدین عزیزی‌خادم، رئیس فدراسیون فوتبال، در آستانه اعزام تیم ملی به بحرین برای پیگیری بازی‌های انتخابی جام جهانی است. عزیزی‌خادم در شرایطی می‌خواهد نگاه به فوتبال فراتر از جناح‌بندی‌های سیاسی باشد که اصولا درباره انتخاب خودش به‌عنوان رئیس و در سطحی بالاتر درباره رؤسای فدراسیون فوتبال، مباحث زیادی مطرح است؛ مباحثی که انگار طبق سناریویی عجیب‌و‌غریب، برخلاف اظهار‌نظر اخیر رئیس فدراسیون فوتبال، فقط جناح‌بندی سیاسی در آن دخیل بوده و خیلی اتفاقی(!) هم فقط چهره‌هایی به‌عنوان رئیس انتخاب شده‌اند که نزدیک به اصولگرایان، به‌ویژه محمود احمدی‌نژاد بوده‌اند. عزیزی‌خادم می‌گوید فوتبال ملی متعلق به گروه و جناح خاص سیاسی نیست، ولی آیا می‌شود این ادعا را درباره ریاست فدراسیون فوتبال هم کرد؟ می‌شود گفت فدراسیون فوتبال با رؤسای قبلی‌اش متعلق به گروه خاصی نبوده‌اند؟ برای بررسی مختصر این موضوع، می‌توان به جریانات بعد از فدراسیون محسن صفایی‌فراهانی و محمد دادکان رجوع کرد؛ این دو آخرین رؤسای فدراسیون فوتبالی بوده‌اند که به طیف مقابل جریان اصولگرا تعلق داشته‌اند. رفتاری که با این دو در جریان سیاسی رخ داده، خود نیاز به مطلبی مجزا دارد؛ اما از لحاظ مدیریت فوتبالی می‌توان این‌طور ادعا کرد که بعد از محمد دادکان، هر فردی که روی صندلی ریاست فدراسیون فوتبال نشسته، وابسته به جریان اصولگرایان و محمود احمدی‌نژاد بوده است. برکناری محمد دادکان در دوره محمود احمدی‌نژاد از سوی علی‌ آبادی، فوتبال ایران را به تعلیق کشاند تا از همان برهه تا همین حالا، مسیر انتخابات فدراسیون فوتبال عوض شود. بعد از تعیین کمیته انتقالی و رفع‌و‌رجوع‌کردن ایرادهای اساسنامه، نوبت به کیومرث هاشمی رسید تا به‌عنوان سرپرست موقت روی صندلی ریاست فدراسیون فوتبال ایران بنشیند. تمایلات سیاسی کیومرث هاشمی بر کسی پوشیده نیست و پست‌هایی که در دوره احمدی‌نژاد گرفته، از‌جمله معاونت سازمان تربیت‌بدنی و چند پست هم‌زمان دیگر، نشان‌دهنده ارتباط خوب او با اصولگرایان است. البته هاشمی در دوره نخست ریاست‌جمهوری حسن روحانی نیز پست داشت و رئیس کمیته ملی المپیک بود؛ اما ناگهان در آغاز دوره دوم ریاست‌جمهوری روحانی، به ستاد ابراهیم رئیسی پیوست تا برای نامزدی او تبلیغ کند. با آن اقدام، اگر کسی درباره گرایش‌های سیاسی کیومرث هاشمی شک و تردیدی داشت، این تردید برایش از بین رفت. بعد از اتمام سرپرستی کیومرث هاشمی، نوبت به انتخابات فدراسیون فوتبال رسید که آن اتفاقات عجیب‌و‌غریب را در پی داشت؛ علی آبادی، رئیس سازمان وقت تربیت‌بدنی دوره احمدی‌نژاد می‌خواست رئیس فدراسیون فوتبال هم شود که احکام فیفا مانع از این کار شد. پس از این، برای خالی‌نماندن عرصه، علی کفاشیان را به‌عنوان کاندیدا معرفی کرده و در یک‌طرفه‌ترین حالت ممکن، او را به‌عنوان رئیس فدراسیون فوتبال انتخاب کردند. مردی که خودش می‌گفت «اشتباهی» وارد فوتبال شده، زیاد تمایلات سیاسی‌اش را بروز نمی‌داد؛ اما با توجه به پست و مقام‌گرفتن در دوره احمدی‌نژاد، به‌ویژه اینکه او در همین دوره دبیر‌کل کمیته ملی المپیک هم شد و حمایت مدیران اصولگرا از او، به نظر می‌رسید از حلقه اصولگرایان فاصله چندانی نداشته باشد. پایان حکومت علی کفاشیان بر فدراسیون فوتبال با آغاز دوره مهدی تاج یکی شد. درباره گرایش‌های سیاسی مهدی تاج تردید زیادی وجود ندارد و او را در این عرصه به اصولگرایان می‌چسبانند. تابناک درباره او می‌نویسد: «‌تاج در انتخابات ۸۴ ریاست‌جمهوری همراه جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و حسین فدایی حامی محمود احمدی‌نژاد بود. تاج که زمانی مدیر فروش شرکت ذوب‌آهن اصفهان بود، بعد از انتخاب احمدی‌نژاد و با نظر مساعد علی آبادی، به‌عنوان نایب‌رئیس به فدراسیون وارد شد و نقش پررنگی در جلسات با او ایفا می‌کرد. در انتخابات ۹۲ نیز تاج از دکتر حدادعادل و سپس دکتر ولایتی حمایت کرد، ولی رفاقت نزدیک مهدی تاج با محمود اسلامیان باعث می‌شد او را جدا از قالیباف هم ندانند!». بعد از استعفای مهدی تاج نیز دوست دیرینه‌اش یعنی حیدر بهاروند که بسیاری او را هم‌مسلک خود مهدی تاج می‌دانند، به‌عنوان سرپرست فدراسیون فوتبال مشغول به کار شد. ریاست مدیران احمدی‌نژادی بر فدراسیون فوتبال اما انگار تمامی ندارد؛ چون با برگزاری دور جدید انتخابات فدراسیون فوتبال، مشخص شد قرار است از این به بعد شهاب‌الدین عزیزی‌خادم سکان فوتبال ایران را به دست بگیرد. عزیزی‌خادم که حالا می‌گوید فوتبال ملی از جناح‌بندی سیاسی جداست، اتفاقا یکی دیگر از همان رؤسایی است که از دل دوره احمدی‌نژاد سر بلند کرده و به صندلی ریاست فدراسیون فوتبال رسیده است. او دوست دارد بیش از آنکه نامش در ورزش و فوتبال مطرح شود، به‌عنوان یک مدیر اقتصادی معرفی شود. دلیل؟ ارتباطش با نهادهای اقتصادی از دوره احمدی‌نژاد تا به الان! شهاب‌الدین عزیزی‌خادم از نزدیکان «پرویز کاظمی»، وزیر رفاه و تأمین اجتماعی دوره محمود احمدی‌نژاد است. او معاون پارلمانی این وزارت بود و 12 روز بعد از استعفای کاظمی، از سمتش استعفا داد. اتفاقا ورودش به مدیریت ورزش هم به قراری مربوط به همان دوره است که وزارت مذکور عهده‌دار کارهای باشگاه استقلال شد و عنوان شد عزیزی‌خادم هم برای برنامه‌ریزی در این باشگاه دست به کار شده است. فعالیت‌های اقتصادی عزیزی‌خادم در آن برهه شدت بیشتری گرفت و رفته‌رفته لقب «مدیر احمدی‌نژادی» را برایش به ارمغان آورد. او پیش از این هم یک بار برای صندلی ریاست فدراسیون فوتبال اقدام کرده بود، ولی به دلیل نداشتن سابقه مدیریتی کافی از دور انتخابات کنار گذاشته شد تا به نفع مهدی تاج لابی کند. او آن لابی را نگه داشت تا در دوره اخیر جوابش را بگیرد! این‌بار حیدر بهاروند، دست راست مهدی تاج که از فدراسیون استعفا داده بود، لطف قدیمی عزیزی‌خادم به تاج را جبران و زمینه را برای نشاندن او روی صندلی ریاست فدراسیون فوتبال فراهم کرد. با این اوصاف، می‌توان گفت حق با عزیزی‌خادم است؛ فوتبال ملی متعلق به هیچ فرد و جناح سیاسی نیست، ولی آیا او می‌تواند ادعا کند که صندلی ریاست فدراسیون فوتبال هم متعلق به هیچ فرد و جناح سیاسی نیست؟

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها