|

مرز باریک خیال تا واقعیت

محمدرضا توكلى‌صابرى. نویسنده و مترجم کتاب‌های پزشکی و علمی

1- دویست سال است كه اطلاعات نادرست، بدفهمى و رمز و راز هیپنوتیزم را احاطه كرده است و در طى تاریخ عوامل متعددى را در هیپنوتیزم دخیل مى‌دانستند. در ابتدا تصور مى‌شد كه هیپنوتیزم یك نوع نیروى مغناطیسى است كه از موجودات زنده ساطع مى‌شود. سپس تصور مى‌شد كه بر اثر تسخیر ارواح، هیسترى یا یك نوع خواب است. بعدها تصور مى‌شد كه یك حالت خلسه است. در روزگار ما فكر مى‌كنند یك حالت تغییریافته آگاهى یا یك جدایى از واقعیت، مانند خواب و رؤیاست. بعضى‌ها هم فكر مى‌كنند كه چیزى جز حالت آرامش و استراحت نیست یا اثر تلقین است. بعضى‌ها مى‌گویند كه هیچ‌یك از حالات فوق نیست و بعضى‌ها مى‌گویند كه همه حالات فوق است. هزاران مقاله و صدها كتاب درباره این موضوع نوشته شده و هركسى چیزى در‌این‌باره گفته و نظریه‌اى داده است.

2- هیپنوز واژه‌ای یونانى به معنى خواباندن است و از نام خداى خواب یونانیان، «هیپنوز» گرفته شده است كه رؤیاهایى را درباره وقایع آینده براى افراد مى‌آورده است. هیپنوتیزم كه در فارسى به آن خواب‌گرى مى‌گویند، یكى از پدیده‌هاى جنجال‌برانگیز روان‌شناسى است. امروزه گفته مى‌شود كه هیپنوتیزم حالت تغییریافته آگاهى است كه در آن توجه شخص تمركز‌یافته، آگاهى او از اطرافش كاهش مى‌یابد و نسبت به تلقین‌پذیرى بسیار اثرپذیر مى‌شود. به نظر مى‌رسد شخصى كه هیپنوتیزم شده است، فقط از شخص هیپنوتیزم‌كننده دستور مى‌گیرد و حس شنوایى، بینایى، بویایى، چشایى و بساوایى‌اش تحت تلقین‌هاى اوست و خودش هیچ اختیارى ندارد. 3- در قرن بیستم هیپنوتیزم دوباره توسط پزشكان و روان‌شناسان مورد بررسى و پژوهش قرار گرفت. از هیپنوتیزم براى بررسى موضوع تناسخ (زندگى در گذشته)، بازیابى خاطرات گذاشته و دزدیده‌شدن توسط موجودات آسمانى استفاده شد؛ اما نتایج نشان داد خاطراتى كه توسط هیپنوز بازیافت شده، حتى از خاطرات معمولى غیرقابل اطمینان‌تر هستند. پرسش‌ها، تلقین و جعل وقایع هم توسط هیپنوتیست و هم كسى كه هیپنوتیزم شده، سبب ایجاد خاطرات كاذب شده و باعث مى‌شود كه فرد هیپنوتیزم‌شده و هیپنوتیزم‌كننده فكر كنند كه این خاطرات واقعى است. یكى از روان‌شناسان معروف به نام «مارتین اورن» مى‌گوید: «دادگاه‌ها تشخیص داده‌اند كه شهادت مبنى بر هیپنوتیزم به‌عنوان عامل ثبوت حقیقت قابل اطمینان نیست... یعنى شخص مى‌تواند وانمود كند كه هیپنوتیزم شده و حتى هیپنوتیزم‌کننده با‌تجربه را فریب دهد... . علاوه‌بر‌آن ممكن است شخصى كه كاملا هیپنوتیزم شده، آگاهانه دروغ بگوید». 4- فیلم‌هاى سینمایى، سریال‌ها و شوهاى تلویزیونى در تبلیغ واقعیت هیپنوتیزم در آمریكا و سایر كشورهاى جهان نقش زیادى داشته‌اند. در این برنامه‌ها مطالب زیادى درمورد هیپنوتیزم گفته شده یا به نمایش گذاشته مى‌شود كه غیرواقعى است و بیشتر براى جلب تماشاچى و فروختن آگهى‌هاى تجارى است. در این برنامه‌ها افراد برخلاف میل‌شان هیپنوتیزم مى‌شوند و فرد هیپنوتیزم‌کننده، افراد را به انجام كارهاى خلاف مجبور مى‌كند. بعضى جنایات در پیش چشمان شاهدان واقعه انجام مى‌شود كه چون هیپنوتیزم بودند، چیزى را ندیده و نشنیده بودند. فرد هیپنوتیزم‌كننده به قتل مى‌رسد و كسى نمى‌تواند فرد هیپنوتیزم‌شده را به حالت عادى برگرداند، جز فرد هیپنوتیزم‌كننده. در روى صحنه نمایش‌هاى تلویزیونى چندین نفر به دستور فرد هیپنوتیزم‌كننده هیپنوتیزم مى‌شوند و سپس با یك بشكن به دستور او از حالت هیپنوتیزم بیرون مى‌آیند. 5- در مطبوعات فارسى و در فضاى مجازى و رسانه‌ها هم مطالب زیادى درباره هیپنوتیزم منتشر مى‌شود كه هیچ واقعیتى ندارد. در اینترنت جایگاه‌هاى متعددى وجود دارد كه در آنها درباره هیپنوتیزم ادعاى دروغین و واهى تبلیغ شده است. كتاب‌ها و كلاس‌هاى متعددى در اینترنت معرفى شده و به علاقه‌مندان وعده درمان بیمارى‌هاى روانى و جسمى و كاهش وزن و ترك سیگار و كاهش فشار خون و بیمارى‌هاى دیگر را مى‌دهند. 6- گفته مى‌شود كه هیپنوتیزم خطرناك است و با هیپنوتیزم مى‌توان هر چیزى را از حافظه شخص پاك كرد یا خاطرات فراموش‌شده را به حافظه او بازگرداند. هیپنوتیزم‌كننده افراد را از فواصل دور هیپنوتیزم مى‌كند. بعضى افراد كم‌اراده و ضعیف پس از هیپنوتیزم به مدت طولانى در حالت خلسه مى‌مانند و نمى‌توان آنها را از خلسه درآورد و ممكن است همیشه در همین حالت بمانند. گفته مى‌شود هیپنوتیزم مى‌تواند نیروى غیب‌گویى یا روشن‌بینى یا اطلاع از حوادث و وقایع در فواصل و مكان‌هاى دور از زمان اتفاق آنها، پیش‌آگاهى یا پیشگویى از واقعه‌اى كه در آینده اتفاق خواهد افتاد و سایر نیروهاى ادراك فراحسى را افزایش دهد. 7- در برابر ادعاهاى بالا باید گفت هیچ‌كس را نمى‌توان برخلاف میلش هیپنوتیزم و وادار به كار خلاف كرد، مگر آنكه شخص خودش بخواهد هیپنوتیزم شود. افرادى كه هیپنوتیزم مى‌شوند، از آنچه در اطرافشان رخ مى‌دهد، آگاهى كامل دارند. فرد هیپنوتیزم‌شده نمى‌تواند ساعت‌ها در همین حالت بماند و اگر شخص هیپنوتیزم‌كننده در محل نباشد، بر اثر خستگى عضلات، نیاز به ادرار‌كردن، تشنگى و گرسنگى از هیپنوتیزم بیرون آمده و به كارهاى روزانه‌اش مى‌پردازد. هیچ‌كسى نمى‌تواند یك گروه را به‌سرعت در روى صحنه به حالت هیپنوتیزم ببرد و به‌سرعت آنها را از این حالت بیرون آورد. حافظه هیچ‌كس را نمى‌توان براى همیشه پاك كرد‌ یا خاطرات فراموش‌شده او را بازگرداند. فرد هیپنوتیزم‌كننده نمى‌تواند افراد را از فواصل دور هیپنوتیزم كند. ضعیف‌ترین افراد هم پس از هیپنوتیزم به حالت عادى برمى‌گردند. هیپنوتیزم نمى‌تواند سبب افزایش ادراك فراحسى شود. 8- «کرسكین» منتالیست و شعبده‌باز آمریكایى كه در نمایش‌هاى خود بیش از 35 هزار نفر را هیپنوتیزم كرده است و كتاب‌هایى هم در این زمینه منتشر كرده است، وجود هیپنوتیزم را انكار مى‌كند. او معتقد است كه هیپنوتیزم فقط اثر تلقین روى بعضى افراد است. «كرسكین» یك جایزه ‌صدهزار دلارى را براى كسى تعیین كرده است كه به شیوه علمى نشان دهد كه هیپنوتیزم وجود دارد. 9- «رابرت بیكر» نویسنده كتاب «آن را هیپنوز مى‌نامند» مى‌گوید: «با وجود این ادعا كه هیپنوز یك حالت خلسه‌مانند است، یا حالات تغییریافته آگاهى، تمركز و ادراك است، هیپنوزى را كه امروزه در آزمایشگاه و بیمارستان مى‌شناسیم، چیزى جز یك ارتباط میان شخصى كه نقش یك امركننده و صاحب‌اختیار را بازى مى‌كند و هیپنوتیست نامیده مى‌شود و شخص دوم كه تقاضاها و تلقین‌هاى او را اجابت مى‌كند و «مشترى»، «بیمار» و «شخصى كه هیپنوتیزم مى‌شود» نامیده مى‌شود، نیست. بااین‌حال از آنجایى كه به نظر مى‌رسد این فرایند چنان رفتارها و نیروهاى عجیبى را در شخصى كه ظاهرا تحت هیپنوتیزم است ایجاد مى‌كند، تعداد كمى از جنبه‌هاى فراروان‌شناسى است كه این همه علاقه و هیجان را ایجاد كرده و توجه جامعه و پزشكان و روان‌شناسان رفتارى را برانگیخته است. 10- با وجود علاقه‌مندى و توجه زیاد به هیپنوتیزم، فقط در چند دهه گذشته پدیده هیپنوتیزم مورد توجه و پژوهش دانشورزانه قرار گرفته است. علتش این است كه هیپنوتیزم از بعضى جهات مانند بعضى از پدیده‌هاى اسرارآمیز دیگرى است كه دانشورزان را در گذشته سردرگم و مبهوت كرده است، مانند فلوژیستین و اتر. هیپنوتیزم بیشتر با شعبده‌بازى، علوم خفیه، بیماران روانى و مسائل جنجال‌برانگیز مربوط بوده است. به همین علت روان‌شناسان از پرداختن به این موضوع به علت اثر بر روى كار و حرفه‌شان زیاد علاقه‌مند نبودند. به‌ویژه اینكه روان‌شناسان مرد همیشه در خطر این بودند كه بعضى از خانم‌هاى هیپنوتیزم‌شده به آنها اتهام تجاوز جنسى بزنند. 11- در یكى از آزمایش‌ها روان‌شناسى به نام «دیوید ماركس» سه منشى را از یك ایستگاه تلویزیونى به ناهار دعوت كرد. هنگامى كه خودروى آنها به نزدیكى رستوران رسید در طرف خیابان مقابل یك سرقت مسلحانه انجام شد. بعدها از سه منشى تحت هیپنوز پرسش‌هایى درمورد رنگ خودروى سارقین، توصیف جریان سرقت مسلحانه و تعداد سارقین مسلح پرسیده شد. هر سه منشى پاسخ‌هایى متفاوت، حتى درمورد مرد یا زن‌بودن سارقین دادند. این حادثه سرقت صحنه‌سازى بود تا ثابت كنند كه هیپنوز باعث تقویت یادآورى خاطرات گذشته نمى‌شود. 12- روان‌شناسى به نام «پیتر بلیت» در كتاب «خود-هیپنوتیزم» مى‌نویسد: «فرهنگى كه در روى میزم دارم، هیپنوتیزم را چنین تعریف مى‌كند: یك حالت خواب‌مانند كه در آن ذهن به تلقین‌هاى خارجى پاسخ داده و خاطرات فراموش‌شده را بازیابى مى‌كند. پس از ارائه این تعریف، كار بعدى فراموش‌كردن فورى آن است، زیرا حقیقت تكان‌دهنده این است چیزى به نام هیپنوز وجود ندارد. این حرفِ كسى مانند من كه سال‌ها هیپنوتیزم را به كار برده و استفاده از آن را براى صدها پزشك، دندان‌پزشك و درمانگر آموزش داده و به‌ طور وسیعى درباره آن نوشته است، ممكن است باورنكردنى به نظر برسد. خیلى‌ها ممكن است گمان كنند كه من به هیپنوتیزم‌درمانى فورى نیاز دارم تا بر این انحراف روانى كه به آن مبتلا شده‌ام، غلبه كنم. با‌این‌حال این حقیقت وجود دارد كه این به‌اصطلاح حالت هیپنوز هنگامى كه در زیر میكروسكوپ پژوهش‌هاى عینى قرار مى‌گیرد، وجود ندارد». 13- پدیده هیپنوز وجود ندارد، در گذشته وجود نداشته و در آینده هم وجود نخواهد داشت. آنچه‌ امروزه به آن هیپنوز مى‌گویند یك تصور غلط و كاذب است كه از زمان دکتر «آنتوان مسمر» توسط كسانى كه هیچ فهمى از اصول ساده روان‌شناسى ندارند‌ یا كسانى كه نظریه‌هاى شخصى‌شان آنها را نسبت به علل پدیده‌ها كور كرده است، از نسلى به نسل دیگر منتقل شده است. 14- هیپنوتیزم را مى‌توان استراحت، رعایت دستورهاى هیپنوتیزم‌كننده، نقش‌بازى‌كردن و حالت تغییریافته آگاهى، تلقین و بازسازى شناخت دانست. در واقع هیپنوتیزم را مى‌توان به علت‌هاى مختلفى نسبت داد و هركدام از این علت‌ها توضیحات متفاوتى دارند. این توضیحات را مى‌توان مانند داستان آن مرد كور و فیل تشبیه كرد كه در مثنوى رومى آمده است. 15- روان‌شناسان هیپنوتیزم را تشدید تلقین‌پذیرى مى‌دانند و تخیل نقش مهمى در آن بازى مى‌كند. هرچه قدرت خیال‌پردازى فرد بیشتر باشد، پاسخ بهترى به هیپنوتیزم مى‌دهد. در حدود شش درصد افراد چنان مهارت و نیروى تخیلى دارند كه در تمییز میان یك وضعیت واقعى یا تخیلى مشكل دارند. این افراد را مستعد خیال‌پردازى مى‌نامند و خصلت مشخص آنها این است كه به ‌راحتى هیپنوتیزم مى‌شوند. 16- آنهایى كه افراد را هیپنوتیزم مى‌كنند، مى‌دانند كه این پدیده را خود فرد هیپنوتیزم‌شده به‌ وجود مى‌آورد. وقتى او در حالت آرامش و استراحت قرار مى‌گیرد و به درون خود فرومى‌رود و از قدرت تخیل براى فكر‌كردن به جریان زندگى استفاده مى‌كند، دارد به بازى هیپنوتیزم مى‌پردازد. افراد زیادى چنان بازیكن خوبى در این بازى هستند كه گاهى در جدا‌كردن جهان درونى خیال‌پردازى‌های خویش و خاطرات روزمره جهان واقعى مشكل دارند. افراد زیادى در تمییز واقعیت از افسانه و خیال مشكل دارند و به عللى افسانه و خیال را بر واقعیت ترجیح مى‌دهند. وقتى این افراد تحت تأثیر هیپنوتیزم قرار مى‌گیرند از آن براى از میان بردن مرز میان واقعیت و افسانه و خیال استفاده مى‌كنند. 17- هرگونه روش درمانى كه بیمار به آن ایمان داشته باشد، سبب كاهش درد و اضطراب مى‌شود؛ اما درمان علامت بیمارى هیچ‌گاه سبب درمان عامل نهانى بیمارى نمى‌شود. درد دندان را مى‌توان با تلقین و آسایش بیمار متوقف كرد، ولى پس از آن آبسه و عفونت لثه‌ها پیش مى‌آید. جهل نسبت به دفاع طبیعى بدن و بهبود خودبه‌خودى بیمارى‌ها و نیز نشناختن اثر ذهن بر روى علامت‌های ذهنى بیمارى‌ها باعث سردرگمى هیپنوتیست‌ها در گذشته شده است. نشناختن رابطه علت و معلول سبب نتیجه‌گیرى‌هاى بسیار اشتباه مى‌شود. در گذشته وقتى كسى بیمار مى‌شد، یك روش درمانى مانند هیپنوتیزم، هومیوتراپى، حجامت، طب سوزنى یا گیاهى برایش تجویز مى‌شد. پس از مدتى سیر طبیعى بیمارى به پایان مى‌رسید و بیمار سلامت خود را بازمى‌یافت. در اینجا بود كه یك مغالطه به كار مى‌رفت؛ یعنى شخص بیمار بود، یك روش درمانى برایش تجویز مى‌شد و بنابراین تصور مى‌شد بهبود یافته است؛ پس نتیجه گرفته مى‌شد كه این روش درمانى مؤثر است. تا پیش از روش‌هاى دقیق كنترل‌شده و گنجاندن شاهد در آزمایش‌هاى پزشكى، بهبود را به آن روش درمانى نسبت مى‌دادند. متأسفانه امروز هم نه‌تنها در روان‌شناسى این شیوه ادامه دارد، بلكه در سایر روش‌هاى شبه‌پزشكى و حتى پزشكى این مغالطه به كار مى‌رود. 18- پژوهش‌هاى جدید نشان داده است كم‌كردن وزن، ترك سیگار و درمان عوارض دیگرى كه در روزنامه‌ها تبلیغ مى‌شود، نمى‌تواند بدون اراده و خواست هیپنوتیزم‌شونده انجام گیرد. در این حالت این اثرهاى درمانى را مى‌توان با روش‌هاى ساده‌تر و بى‌هزینه‌ترى مانند الهام از مذهب، خواندن نماز، دعا و گفت‌وگو با روحانیون و افراد مقدس مورد اعتقاد بیمار انجام داد. پژوهش‌هاى جدى درباره اثر ضد‌درد ناشى از هیپنوتیزم نشان داده است كه چنین ادعایى، مانند ادعاى ضد‌درد طب سوزنى، همیشه با استفاده از بیهوش‌كننده‌ها، مواد مسكن و بیهوشى موضعى همراه بوده است. 19- در دوران رقابت آمریكا با اتحاد جماهیر شوروى كه سازمان سیا درباره هیپنوتیزم بسیار پژوهش مى‌كرد، به افراد هیپنوتیزم‌شده دستور داده مى‌شد كه با رولور به یك نفر كه مى‌خواهد به آنها حمله كند، شلیك كنند. هیچ‌كسى این كار را نكرد، چون مى‌دانستند كه جان‌شان در خطر نیست. اسناد سال ١٩۶۶ مربوط به مطالعات هیپنوتیزم براى مقاصد نظامى كه در سال ٢٠٠٧ انتشار یافت، نشان داد نتیجه‌گیرى كلى این بوده است كه هیچ مدرك و سندى وجود ندارد که نشان دهد از این پدیده بتوان براى مقاصد نظامى استفاده كرد و هیپنوتیزم چیزى جز تلقین، ایجاد انگیزه و انتظارات شخص هیپنوتیزم‌شده نیست.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها