اول آب بوده یا بیبرنامگی
سعید نبی. دارنده جایزه ملی محیط زیست
آب کم است و امنیت محیطزیستی در خطر!!! و از همه بدتر شرایط و شعارهایی است که همه چیزش به اقتصاد و خط فقر گره خورده آنهم با بیتوجهی به طبیعت، مدیریت جامع آب و این مهم که اقتصاد درونزا و پویا همه چیزش در تاروپود محیط زیست سالم تنیده شده.
بیآبی نه؛ اما بسیار کمآبیم! و شگفتا که بسیار هم بیبرنامهایم! اما اول آب بوده یا برنامه که آبمان به این روز افتاده و مستعد بحرانهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ناشی از آن شدهایم. کارشناسان معتقدند برنامهای برای ادارهکردن این مسئله نداریم؛ چراکه اگر هست، در اجرا و قوانین مصوبشده و شوهای تبلیغاتی سیاسی و انتخاباتی جدید دیده و شنیده نمیشود و نه برنامهای برای مهار برنامههای توسعهای تخریبی فعلی! وقتی بیش از دوسوم آب حیاتی کشور تبخیر شده، بخش اعظمی هم به طرق مختلف هدر میرود و هیچ برنامهای از سوی دولتها و مجلسها برای مهار آن متناسب با علم روز در دنیا طراحی نمیشودT آیا رسیدن به این نتیجه دور از ذهن است؟ کشورهای توسعهیافته موسوم به جهاناولیها آب را فهمیدهاند و به قول سهراب که قبلتر از آنها فهمیده بود؛ اما دستی بر آتش سیاست نداشت، آب را گل نکردند. این کشورها مانند فرانسه و بلوک غرب که از خصوصی و گرانکردن منابع آبی نتیجهای نگرفته بودند، جز بدهیهای کلان و ازدسترفتن آبهای حیاتیشان، بعد از صد سال آزمون و خطا تلاش کردند با برنامه به تطبیق داشتههای آبی و مصارف خود بپردازند و سپس با علوم روز جلوی تبخیر آب از سطح دریاچهها، مزارع کشاورزی، کانالهای آب، سطح خاک، بخش خنککاری صنایع و نیروگاهها را گرفتند. به تالابها و دریاچههایشان بها دادند و حتی مصنوعی آنها را نیز تولید کردند؛ چراکه ابتدا درک کردند مصرف خانگی هفت تا 10 درصد کل منابع آبی است و بعد از این درک بود که به این باور رسیدند به مردمشان راست بگویند و به جای گرانکردن انرژی بیش از توان مالی مردم و برهمزدن سطح رفاه آنهم با حرفهای پوپولیستی و شعارهایی درباره برقراری عدالت در مصرف انرژی خانگی که همه و همه به فقر بیشتر دامن میزد و سیاستهای ضدمحیطزیستی ناشی از این فقر، باید در مدیریت مصارف کشاورزی با مصرف 70 تا 80 درصدی منابع آبی و صنعت با مصرف دو تا 12 درصدی تحول ایجاد کنند و برای این تحول هم باید برنامه بدهند، نه شعار؛ چراکه معتقد بودند نمیتوان مردم فقیری داشت و همزمان به حفظ جنگل، درخت، تالاب و منابع سهلالوصول آنها فکر کرد. کشاورزیشان را با سرعت بالا در پیشرفت تکنولوژی، مدیریت علمی و متعهدانه و فرهنگسازی مدرن کردند تا آب کم مصرف کند، تبخیر به صفر نزدیک شود؛ آنهم از منبع تا مقصد، آب مجازی در محصولات کم شود و افزایش محصول با کاهش یا حفظ مساحت زمینهای کشاورزی در محدوده کشت به همراه بهرهگیری از استارتآپهای دانشبنیان در روند توسعه پایدار مدیریت شود. از طرف دیگر برای حفظ آبهایشان برنامه دادند و هزینه کردند، آنهم با پوشش شبکهای با قابلیتهای جابهجایی، لایههای محافظ الکلی و پلیاتیلنی در ابعاد نانو، پوششهای ششضلعی ثابت، استفاده از توپهای پلاستیکی، بادشکنهای گیاهی، استفاده از سقفهای متحرک و سلولهای خورشیدی، استفاده از پوششهای شناور در مناطق گرم و خشک، تغییر در ساختار ظاهری سدها تا ازبینبردن آنها و پوششهای گنبدی و ورقهای. و اینگونه بود که هم توانستند امنیت ملی خود را با فروکشکردن اعتراضات ناشی از نارضایتیهای آبی حفظ کنند، هم امنیت غذایی و هم امنیت محیطزیستی را. اما آیا در ایران هم روند اینگونه است؟ و آیا سیاستمداران حتی فردی که با شعارهای محیطزیستی میخواهد بر مسند اجرا و قانونگذاری بنشیند، قدرت و توان دارد که بگوید برای اجرای سیاستهای محیطزیستی خود میخواهد مشاغل پرخطر در محیط زیست را تا زمان اصلاح، تعطیل یا تعلیق کند؟ کارشناسان معتقدند متأسفانه وقتی در کشور صحبت از مدیریت منابع انرژی خصوصا آب میشود، ازآنجاییکه بخش اعظمی از اقتصاد و صنعت دولتی است یا خصولتی، عموما مصرف خانگی هدف قرار داده میشود و تلاش میشود با جملههای کلیشهای برقراری عدالت با سهم مصرف و گرانکردن انرژیها با شعار عدالت در مصرف فقرا و ثروتمندان صورتمسئله عوض شده و مدیریت و حفظ منابع آبی که احتمالا در اولویت هم نیست، به حاشیه رانده شود که البته برنامهای مدون هم با نظام جامع آب برای مدیریت آن تقدیم نمیشود. این کارشناسان معتقدند همین موضوع سبب شده تا چرخهای باطل شکل بگیرد، از یک طرف چون کشاورزی سنتی آنهم با سهم 60 تا 78درصدی مصرف آب کل کشور به طبقات پایین اجتماعی و کمدرآمد تعلق دارد، سخت میتوان آن را اصلاح کرد و از طرف دیگر چون کشور درگیر موضوعات خاص تحریمی و اقتصادی و مشارکتهای مردمی است، سخت هم میتواند از سرمایهگذاری در حوزه تکنولوژی و بهبود روند تولید در کشاورزی به سمت مدرنشدن حمایت کند. بههرحال موضوع آب است و برنامه بلندمدت میخواهد. مناظرههای کاندیداهای ریاستجمهوری در کشور برگزار شد؛ اما دریغ از ارائه و تطبیق برنامههای اقتصادی کاندیداها با موضوعات محیطزیستی. ظریفی میگفت تنها کسانی میتوانند به محیط زیست و آینده منابع فکر کنند که نیازهای اولیه آنها در حوزه غذا، مسکن و رفاه برطرف شده باشد. بههرحال محیط زیست چالشی است که فهم میخواهد و درک بلندمدت، اما آیا طبیعت به ما این مهلت را میدهد؟ آب را گل نکنیم/ مردمان سر رود آب را میفهمند گلش نکردند، ما نیز آب را گل نکنیم.