|

چرا پیام خاتمی به معنای حمایت از هیچ‌یک از نامزدها نیست؟

بحران فراموشی تشکیلاتی

علی صوفی: می‌خواهند علاوه‌ بر پیروزی خود، جبهه اصلاحات را بی‌اعتبار و بی‌آبرو کنند

مهرشاد ایمانی : مناظره‌های انتخاباتی پایان یافت و حالا دیگر باید مشخص شود که جریان اصلاحات از کاندیدایی حمایت می‌کند یا خیر؟ در روزهای اخیر برخی احزاب و فعالان سیاسی هر نشانه‌ای را به معنای دعوت اصلاحات برای حمایت از یکی از دو نامزد اصلاح‌طلب دانستند؛ شاهد مثالش مواضعی است که متعاقب پیام سیدمحمد خاتمی خطاب به حزب جوانان ایران اسلامی، گرفته شده است؛ از روز گذشته که این پیام منتشر شد، آنهایی که تمایل به حمایت از همتی دارند، در رسانه‌های خود و البته در فضای مجازی چنین عنوان کردند که خاتمی دعوت به حضور در انتخابات کرده است، اما با خواندن متن پیام او چنین برداشت می‌شود که رئیس دولت اصلاحات نفیا یا اثباتا موضعی نگرفته است و پیامش وجهی کلی خطاب به یک حزب اصلاح‌طلب دارد. او در پیام خود نوشته است: «با سلام و درود به اعضای محترم حزب جوانان ایران اسلامی و همه شرکت‌کنندگان در کنگره سراسری این حزب. در این فضای سرد و فسرده درحالی‌که جامعه ما نیاز به نشاط و امید و اشتیاق به شرکت در عرصه سرنوشت دارد، امیدوارم این حزب و همه تشکل‌ها و احزاب و جریان‌های سیاسی و مدنی بتوانند در این برهه حساس، مسئولیت خود را نسبت به میهن و مردم به‌درستی بشناسند و در انجام آن مسئولیت موفق باشند». خاتمی در این پیام صرفا می‌گوید که احزاب مسئویت‌های خود را نسبت به کشور و مردم بشناسند و آنها را انجام دهند. افزون بر این اگر بناست موضع انتخاباتی خاتمی استنباط شود، کافی است به بیانیه چند روز پیش مجمع روحانیون مبارز رجوع شود؛ تشکیلاتی که رئیس‌ آن شخص خاتمی است و حتما بیانیه رسمی‌اش نظر خاتمی تلقی می‌شود. در بخشی از بیانیه مجمع روحانیون آمده بود: «مجمع روحانیون مبارز مخالفت شدید خود را با هر اقدامی که بر اعتبار نظام جمهوری اسلامی لطمه وارد می‌کند، اعلام می‌دارد. همچنین مجمع بر تصمیم نهاد اجماع‌ساز مبنی‌ بر عدم معرفی نامزد انتخاباتی از طرف این جبهه، صحه مى‌گذارد و آن را اقدامى سنجیده و در جهت پرهیز از افتادن در دامى که تدارک دیده‌اند، می‌داند». از سوی دیگر، باید دید ملاک تصمیم‌گیری چیست؟ آیا جبهه اصلاحات است یا افراد؟ نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان به‌روشنی در بیانیه‌ای که بعد از مشخص‌شدن نتایج بررسی صلاحیت‌ها منتشر کرد، آورد که جبهه اصلاحات ایران هیچ نامزدی برای معرفی ندارد و هنوز هم بیانیه دیگری از سوی این نهاد منتشر نشده است. نکته مهم در‌این‌بین آن است که در ابتدای شکل‌گیری نهاد اجماع‌ساز همه شخصیت‌های حقیقی (افراد) و حقوقی (احزاب) تعهد دادند که به جمع‌بندی این تشکیلات انتخاباتی متعهد باشند و خود خاتمی هم گفته بود که از تصمیم جمعی این نهاد حمایت می‌کند. با دانستن این موضوع می‌شد انتظار داشت که تمام احزاب و اشخاص اصلاح‌طلب از بیانیه حمایت کنند اما بعد از بیانیه نهاد اجماع‌ساز چنین نشد و به‌سرعت حزب کارگزاران سازندگی از عبدالناصر همتی که حتی در لیست نامزدهای مطرح‌شده در نهاد اجماع‌ساز هم حضور نداشت، حمایت کرد. علاوه بر این بارها مطرح شده است که ارائه‌ندادن نامزد لزوما به معنای تحریم انتخابات نیست و در این چند وقت اخیر بیش از اصولگرایان، اصلاح‌طلبانی که قصد حمایت از یک نامزد خاص را دارند، منتقدان ارائه نامزد را متهم به تحریم انتخابات کردند؛ درصورتی‌که اگر اصل بر استصحاب باشد، آن احزاب و افرادی که بنای حمایت از کاندیدایی را دارند باید بدون استفاده از صفت اصلاح‌طلبی از نامزد دلخواه خود حمایت کنند، زیرا در انتخابات مجلس نیز وقتی نامزدهای اصلاح‌طلبان ردصلاحیت شدند، شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان اعلام کرد که اگر احزاب می‌خواهند لیست بدهند، باید بدون استفاده از نام اصلاحات، اصلاح‌طلبی و عناوین مشابه این کار را انجام دهند. حالا ممکن است حتی فردی مانند مصطفی تاجزاده هم صراحتا اعلام موضع نکند و در کلاب‌هاوس بگوید یکی از راهکارها، رأی‌دادن به یکی از دو نامزد است؛ حتی اگر نیرویی با صراحت تاجزاده هم به فرض مدافع این نظر شود، باز هم در اصل قضیه، یعنی ضرورت تمکین تشکیلاتی اصلاح‌طلبان، فرقی ایجاد نمی‌شود و اگر در نهایت نظر احزاب و اشخاص بر نظر تشکیلاتی صائب شود، دیگر نمی‌توان امیدی به فعالیت تشکیلاتی جبهه اصلاحات داشت و بعد از این هرگونه ادعای تصمیم جمعی در قالب یک تشکیلات، چه تحت عنوان نهاد اجماع‌ساز یا شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان و حتی با نام پارلمان اصلاحات، به یک شوخی می‌ماند. علی صوفی: می‌خواهند ما را بی‌اعتبار و بی‌آبرو کنند علی صوفی، وزیر دولت اصلاحات، نیز باور دارد که اولا نظر خاتمی صرفا یک پیام کلی است و توصیه‌ای عام به احزاب است و ثانیا در شرایطی که نهاد اجماع‌ساز بیانیه‌اش کاملا روشن است، دیگر جای بحثی باقی نیست. او به «شرق» گفت: «از پیام اخیر آقای خاتمی نفیا یا اثباتا چیزی احراز نمی‌شود و یک پیام عام و کلی است و نمی‌دانم چرا برخی آن را به معنای حمایت از ارائه نامزد تلقی می‌کنند؟ علاوه بر این موضع جبهه اصلاحات روشن است و نهاد اجماع‌ساز به‌صراحت در بیانیه خود اعلام کرد که هیچ نامزدی ندارد و از هیچ نامزدی هم حمایت نمی‌کند. تاکنون وضع همین است و هیچ بیانیه دیگری هم از سوی این نهاد منتشر نشده است. حالا آقای خاتمی پیامی کلی داده است و خطاب به یکی از احزاب اصلاح‌طلب گفته است که احزاب باید وظایف خود را به‌درستی انجام دهند؛ این چه ربطی به حمایت از نامزدهای موجود دارد؟». او ادامه داد: «ما سال‌هاست کج‌دارومریز با انتخابات مدارا می‌کنیم. دیدیم بعد از انتخابات سال 88 بسیاری از اصلاح‌طلبان بازداشت شدند و همین آقای نبوی به پنج‌ سال، آقای تاجزاده هفت سال و آقای میردامادی هم به هفت سال حبس محکوم شدند و مسئله حصر هم به وجود آمد. بعد از آن در سال 92 آقای هاشمی که گزینه اول اصلاح‌طلبان بود، ردصلاحیت شد تا ما به آقای روحانی راضی شویم و بعد از آن نیز در سال 96 باز هم گزینه اصلاحات یک نیروی غیراصلاح‌طلب به نام روحانی بود. این وضعیت در انتخابات مجلس یازدهم در اسفند 98 هم ادامه داشت و عمده نیروهای اصلاح‌طلب ردصلاحیت شدند. در آن مقطع اصلاح‌طلبان یک تصمیم مهم گرفتند که دیگر اگر نامزدهای اصلی‌مان ردصلاحیت شدند، برای حفاظت از هویت اصلاح‌طلبی‌مان نامزدی ارائه نکنیم. همین تصمیم بود که شورای سیاست‌گذاری در بیانیه‌ای اعلام کرد که لیستی نداریم و هر حزبی هم اگر خواست لیست بدهد، نباید از نام اصلاحات و اصلاح‌طلبی استفاده کند. این تصمیم اکنون هم گرفته شده است و وقتی مشاهده شد که همه نامزدهای مد‌نظر جبهه اصلاحات ردصلاحیت شدند، نهاد اجماع‌ساز تصمیم گرفت در بیانیه‌ای اعلام کند که نامزدی نداریم». صوفی درباره پیامدهای حمایت از مهرعلیزاده و همتی گفت: «اکنون به‌زور می‌گویند از میان آقایان همتی و مهرعلیزاده یکی را انتخاب کنید. ما می‌گوییم بحث حمایت از این یا آن نیست؛ اکنون باید تکلیف ما با مقوله شیوه نظارت شورای نگهبان مشخص شود. حالا دیگر همه و همه از این شیوه گلایه دارند و باور دارند شکل احراز صلاحیت‌ها عملا یک جبهه سیاسی را حذف می‌کند. افزون بر این چرا باید در یک بازی که نتیجه‌اش از پیش مشخص است، شرکت کنیم؟». او در پایان بیان کرد: «جناح رقیب در مواجهه با اصلاح‌طلبان دو استراتژی را پی گرفته است؛ نخست آنکه اگر تصور کنند حتما می‌بازند، با حذف اصلاحات از رقابت در بازی‌ای که فقط یک شرکت‌کننده دارد، خود را برنده انتخابات معرفی می‌کنند. اما اگر بدانند که اصلاح‌طلبان با نامزدهای موجود نمی‌توانند رأی بیاورند می‌خواهند برنده بازی‌ای باشند که اصلاح‌طلبان در آن شرکت کنند؛ در واقع یک حریف نحیف، ضعیف و بی‌کاندیدا جلوی خود قرار دهند و با برد او علاوه ‌بر پیروزی، جبهه اصلاحات را بی‌اعتبار و بی‌آبرو کنند. آنها در این دوره از انتخابات فقط راضی به حذف اصلاح‌طلبان نیستند؛ آنها می‌خواهند آبرو، اعتبار، هویت و هرچه را که از سال 76 تا‌کنون جمع کرده‌ایم، نابود کنند؛ آنها می‌خواهند ما را بی‌حیثیتِ سیاسی کنند اما اگر ما با دانستن استراتژی رقیب، حربه آنها را بشناسیم و وارد این بازی نشویم و بگوییم این نامزدهای موجود مطلوب ما نیستند، می‌توانیم دوباره سرمایه اجتماعی خود را ترمیم کنیم و باز هم قدرت اجتماعی به دست آوریم».

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها