طیبه سیاوشی در گفتوگو با «شرق»
کمدی سیاه مسائل زنان در انتخابات سیزدهم
سه مناظره انتخاباتی و چندین و چند برنامه تلویزیونی و سخنرانیهای متعدد پر بود از وعدههای کاندیداها درباره مسائل زنان؛ از سبقتگرفتن در تعداد وزرای زن در کابینه تا پرداخت مستمری به زنان خانهدار و مسائل دیگر. با این حال، به نظر میرسد عمده این حرفها در حد وعدههای انتخاباتی است، چراکه با استقبالی از سوی جامعه زنان مواجه نشده است. با طیبه سیاوشی درباره وضعیت مطالبات زنان در انتخابات سیزدهم به گفتوگو نشستیم. خانم سیاوشی معتقد است جامعه زنان بعد از روزهای پرشور اوایل دهه 90 در مطالبهگری اکنون دچار یک سرخوردگی شده و برای همین چندان به وعدههای کاندیداها توجه نمیکند.
اظهارات کاندیداها درباره مطابات زنان و مسائل مربوط به زنان در مناظرههای اخیر حتی سویههایی از طنز داشت. تلاش آنها برای پیشیگرفتن در تعداد وزرا و مسائل دیگر را تا چه میزان واقعی میدانید؟ زنان نیمی از جامعه هستند و اگر به دنبال توسعه متوازن هستیم باید نقش زنان را هم در جامعه جدی بگیریم. درصورتیکه زنان مشارکت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در جامعه داشته باشند ما به یک توسعه متوازن در جامعه دست پیدا میکنیم. مسئلهای که میتواند بخش بزرگی از چالشهای ما را در موضوعات توسعهای و همچنین زنان حل کند. اگر کاندیداهای ریاستجمهوری به درک عمیقی در این حوزه رسیده باشند میتوانند در این خصوص اظهارنظرهای تأثیرگذار داشته باشند. اما آنچه دیدیم این بود که به دلیل فقدان درک کاندیداها از شرایط جامعه آنها به جای یک تصویر درست از وضعیت جامعه، صورتی کاریکاتوری و طنزی سیاه از جامعه زنان را به تصویر کشیدند. بحث این است که زنان هم تا چهار، پنج دوره قبل ریاستجمهوری تمام تلاششان فقط رأیدادن بود و مطالبهای در برابر این رأیدادن نداشتند. اما در دورههای اخیر نقش زنان و مطالباتشان در پیروزی کاندیداها بسیار پررنگتر شد. در انتخابات سال ۹۶ اعلام شد که بیش از نیمی از آرای آقای روحانی متعلق به زنان بود. وعدههایی که آقای روحانی به جامعه زنان داد و این جامعه را تهییج کرد. زنان احساس کردند نقشی بیشتر از یک رأیدهنده دارند و میتوانند بخشی از این انتخاب باشند. همین مسئله موجب شد تا با بارش مطالبات زنان در جامعه مواجه باشیم. متأسفانه به این شور، احساس و مطالبهگری بهخوبی پاسخ داده نشد. شاید بتوان گفت که در سطوح میانی مدیریت در کشور در این دوره شاهد حضور چندین برابر زنان بودیم، ولی از آنجایی که بروز و ظهور این مسئله در سطح کلان وجود نداشته، یک سرخوردگی را به وجود آورده است. با این پیشزمینه، وقتی کاندیداهای فعلی میگویند که چهار یا پنج کاندیدای زن انتخاب میکنند چندان تحرکی در جامعه زنان ایجاد نمیکند؛ چراکه زنان به این آگاهی رسیدند که آنها به چنین مسئلهای در سطح کلان اعتقادی ندارند. یکی از کاندیداهای همین دوره بود که اشاره کرد چند وزیر زن در کابینهاش قرار میدهد، ولی اجازه آن را از قم میگیرد. خب طبیعتا جامعه زنان میداند که نتیجه چنین استعلامی چیست. برای همین است که همه این وعدههایی که در این دوره داده میشود برای زنان اهمیتی ندارد، چراکه میدانند کاندیداها آن را عملی نخواهند کرد. چرا در یک رقابت انتخاباتی هفتنفره و جایی که کسب حتی یک رأی هم باید برای کاندیداها مهم باشد، کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری تلاشی واقعی برای جذب آرای زنان ندارند؟ جامعه ما یک جامعه مردسالار است. فرهنگ و قانون این جامعه مردسالارانه است. اصلا در ذات و فرهنگ این چهرهها این مسئله وجود ندارد که آن را اعلام کنند. درواقع ما در عرصه قدرت ایران هنوز کسی را نداریم که واقعا و ذاتا به آن اعتقاد داشته باشد و چنین فردی را در صحنه قدرت کشور نمیبینیم و شاید هم خیلی کم ببینیم. علاوه بر اینکه این اعتقاد وجود ندارد آنها میدانند که این فرصت هم به آنها داده نمیشود. نکته دیگر این است که به هر حال آنها به رأی زنان احتیاج دارند، ولی وقتی پرداختنشان به مسائل زنان در موضع دفاعی است دیگر کسی باور نمیکند که آنها واقعا به مسائل زنان اهمیت میدهند. مثل موضع آنها درخصوص برجام در مناظره سوم که وقتی در موقعیت دفاعی قرار گرفتند، گفتند که آن را قبول دارند ولی به هر حال ما در همه این سالها مواضع و سیاستهای آنها را درخصوص برجام میدانیم. برای همین است که اظهارنظرهای آنها درباره مسائل زنان هم به دل جامعه زنان نمینشیند و میدانند که اظهارات و وعدهها واقعی نیست. به هر حال ما در اول انقلاب شاهد یک رشد در تحصیل و فعالیتهای اجتماعی زنان بودیم چون وقتی امام در اول انقلاب فرمودند که زنان هم باید همپای مردان در جامعه فعال باشند، واقعا به آن اعتقاد داشتند و آن اعتقاد باعث شکوفایی شد. ولی درحالحاضر من در صحبتهای هیچکدام از این چهرهها اعتقاد واقعی برای پرداختن به مطالبات زنان را نمیبینم. چه وعدههایی از سوی کاندیداها میتوانست رأی واقعی زنان را جذب کند؟ اگر این نامزدها قول میدادند که لوایحی را در دولت تهیه میکنند که به چالشهای بزرگ زنان مثل حق حضانت، حق خروج از کشور، حق اشتغال و حق تحصیل پاسخ دهد، قطعا موضوع قابل بحثی بود. یا اینکه لوایحی را در برنامههای کاندیداها میدیدیم که به مسئله خشونت خانگی و آسیبهای اجتماعیای مربوط بود که زنان به آن مبتلا هستند، قطعا وضعیت فرق میکرد. علاوه بر این، اگر کاندیداها به دنبال ساختارسازی واقعی در دولت برای پیگری امور زنان بودند هم میتوانست یک مزیت بزرگ برای هر کاندیدا باشد؛ یعنی کسی این تعهد را برای خودش ایجاد کند که معاونت امرو زنان را در حد سازمان ارتقا دهد. این سازمان میتواند در جهت حقوق زنان تلاش بیشتری کند. چون بودجه و تشکیلات گستردهتر میتواند نهتنها در سطح سیاستگذاری بلکه در سطح اجرا هم دخالت کند و امور زنان را که به صورت خردخرد به سازمانهای مختلف واگذار شده، یکجا متمرکز کند. همچنین زنان را به صورت واقعی در سمتهای مهمتری مثل معاون وزیر یا استاندار تعیین کنند. ضمن اینکه اگرچه میدانیم مجلس یا مراکز دیگر تأیید نمیکنند که زنان در پست وزارت حضور داشته باشند، ولی خوب بود که آنها واقعا وزیر زن خودشان را معرفی میکردند تا به هر حال این مسئله به صورت واقعی در جامعه هم مطرح شود و هم عزم واقعی آنها عیان شود.