نگاهی به موسیقی ۲۵
حمید فرید: بلوچستان سرزمین وسیعی با تنوع فرهنگی و موسیقایی فراوان است. موسیقی بلوچی که بخش جداییناپذیر مردم این خطه است، یکی از غنیترین موسیقیهای نواحی ایران است. موسیقی مقامی بلوچستان در میان تمام موسیقیهایی که در نواحی مختلف ایران وجود دارند، از ماهیت و کیفیت ویژهای برخوردار است. تنوع ملودیک و ریتمیک آثار و نوازندگان صاحبنام و وجود سازهایی با بافت و ساخت متفاوت با سازهای دیگر مناطق ایران جلوهای خاص به موسیقی این سرزمین از کشورمان داده است. از طرفی وجود کویرهای مرکزی ایران و کوههای کرمان ارتباط موسیقایی بلوچستان را با سایر نقاط ایران کمرنگتر کرده است و از سویی دیگر مجاورت این منطقه با پاکستان و افغانستان و دادوستدهای فرهنگی باعث تأثیر بیشتر موسیقی بلوچ از موسیقی هند و پاکستان و تا حدی افغانستان شده و میتوان به وجود سازهایی مانند «بنجو»، «دونلی»، «هارمونی» که از هند و پاکستان وارد شده است، اشاره کرد. اگر ملودی را یکی از ارکان اصلی تشکیلدهنده هر نوع موسیقی مورد بررسی قرار دهیم، به این نتیجه میرسیم که ملودی در موسیقی بلوچستان قابلیت تغییرپذیری دارد؛ یعنی در فضای بداههگونه و سیال همراه با تغییرات موزاییکی و جزئی در حرکت است. به بیان دیگر موسیقی بلوچ توسط نوازندگان و خوانندگان این موسیقی که آشنایی کامل به چارچوب ملودی و ریتم این موسیقی دارند، با یک طرح مشخص اجرا میشود؛ اما در اجرا از ارکان تکرار همراه با تغییرات موزاییکی، سیال و بداههگونه استفاده میشود. سیستانوبلوچستان را میتوان از نظر فرهنگ موسیقایی به دو ناحیه «سرحد زمین» و «مَکُّران» تقسیم کرد. سرحد زمین شهرهایی نظیر زاهدان، خاش، نصرتآباد، میرجاوه و بخشی از سیستان را در بر میگیرد. مَکُّران نیز مناطق مرکزی و جنوبی بلوچستان مانند ایرانشهر، بمپور، دلگان، دشتیاری و چابهار را در خود جای میدهد. با اینکه این دو منطقه منشأ واحدی به لحاظ زبان، موسیقی، ادبیات و آداب و رسوم دارند تفاوتهای آنها نیز چشمگیر است. موسیقی سرحد زمین بهویژه در تکنیک و شیوه اجرای سرنا و دهل اشتراکاتی با منطقه سیستان دارد. بااینهمه موسیقی جنوب بلوچستان (مکران) نسبت به شمال آن از تنوع بیشتری برخوردار است. موسیقی سیستانوبلوچستان انواعی دارد که نسل به نسل در حال انتقال است و هریک مربوط به بخشی از زندگی مردم میشود. در فرهنگ بلوچ موسیقی مردان و زنان را از تولد تا مرگ همراهی میکند؛ مانند «شپتاکی» که زنان شش شب متوالی پس از تولد کودک میخوانند و «موتک» آواز سوگواری که زنان در مراسم تدفین میخوانند. موسیقی کودک را میخواباند (لیلو)، به مراسم ختنهسوران و مراحل گوناگون مراسم عروسی (سالُنک، نازینک، لَهرو، هالو و...) رسمیت میدهد. در مراسم «گوآتی»، درمان میکند، در مراسم «دَمال»، عبادت را تعالی میبخشد، شادی میآورد و اندوه را با ساز و آواز به شکل (الحان) در فرمهای مقامی (زهیریک؛ به معنی اندوه) بیان میکند. تقریبا هیچ مراسمی در بلوچستان نیست که موسیقی در آن نباشد و کمابیش، موسیقی جزء دارایی همگانی مردمان این خطه به حساب میآید. به نقل از محمدتقی مسعودیه در کتاب «موسیقی بلوچستان»، «لارو» را بعد از استحمام داماد و در مراجعت او به جایگاه مخصوص و همچنین در شب ششم زایمان میخوانند؛ به این علت دومین، لارو را «ششگانی» هم میگویند. عنوان «لارو» ظاهرا از این نظر انتخاب شده که متن این آواز معمولا دارای ترجیعبندی است که فقط از تکرار هجاهای بدون معنای «لارو لی لارو» تشکیل میشود. «لیوا» آیین دیگری است که از آفریقا به مرزهای خلیج فارس و عمان وارد شده و در بندر چابهار و کراچی یافت میشود. لیوا را تحت عنوان «رقص جنگی آفریقایی» شرح میدهند. این آیین در هوای آزاد و مکانهای عمومی برگزار میشود؛ از عصر تا غروب ادامه دارد و با صدای یک سُرنا و یک ساز کوبهای همراهی میشود. در این مراسم، هر کسی که دچار هر نوع «باد» یا «دلتنگی» باشد شرکت میکند و شمار شرکتکنندگان آن گاه به شصت نفر هم میرسد. طبق گفته بلوچها، موسیقی در این مراسم ملودی خاصی ندارد و تنها تکرار یک موتیف ساده در طی یک رقص با ریتمِ ششوهشت است و صدای آن گاه تا آبادیهای دورتر هم میرود؛ اما نباید از یاد برد که در طول سالها، این مراسم به دلیل سختگیریهای رایج در سواحل ایران به فراموشی سپرده شده است. امروزه، لیوا تنها یک رقص برای شادمانی در شبهای عروسی و پنجشنبههاست. سازهای موسیقی سیستانوبلوچستان تنوع زیادی دارند و شامل کوبهایها، زهیها و بادیها میشوند؛ از این میان «سرود» یا «قیچک» ازجمله اصلیترین سازهای سنتی موسیقی بلوچ به شمار میآید. این ساز زهی-آرشهای، کاسهای بزرگ و دستهای کوتاه و معمولا دوازده سیم دارد. به آرشه سرود «کمانگ» میگویند و موهای آن از دم اسب است. هنگام نوازندگی، کاسه سرود بر روی زانوی چپ (در حالت نشسته) و به طور عمود قرار میگیرد. قیچک معمولا با «تنبورک»، که سازی زهی- زخمهای و فاقد پردهبندی است، همراهی میشود. در واقع، تنبورک در این ترکیب، نقش اجرای ریتم را برعهده دارد. در بلوچستان به این ساز، به دلیل داشتن سه سیم، سهتار هم میگویند و نوازنده این ساز را «تنبورگی» یا «چنگی» میخوانند. سرنا، نَل (نی)، شیدی و دونَلی سازهایی بادی و سِماء (دف)، دهل بزرگ، دُهلک، دُرُّکُر، و تشتک و کوزه هم کوبهای هستند. از هنرمندان نامی بلوچ باید به استادان شیرمحمد اسپندار، دینمحمد زنگشاهی، محمد بخشدری، تاجمحمد جنگیپور اشاره کرد و از نمونههای شنیداری این موسیقی میتوان مجموعه آلبوم مجموعه موسیقی بلوچستان نشرماهور را نام برد.