|

با پای خودت سر به بیابان بگذار

سعید نبی-ستندساز محیط زیست

بیش از 65 درصد دریاچه ارومیه، دومین دریاچه شور جهان با مساحتی در حدود پنج‌هزارو 500 کیلومترمربع را خشک می‌کنند که حاصلش می‌شود سونامی نمک با 10 میلیارد تن، دریاچه بختگان را با وسعتی معادل ۱۴۳ هزار هکتار با توسعه‌طلبی نابود می‌کنند که ماحصلش می‌شود تخریب و بلاسکونت‌شدن بیش از ۲/ ۱۲۳۱ کیلومترمربع بخش بختگان، زاینده‌رود را با طرح‌های بالادستی انتقال آب خشک می‌کنند که حاصلش می‌شود درگیری 10درصدی مساحت اصفهان با فرونشست زمین و خشک‌شدن تالاب گاوخونی با مساحت ۴۷هزارهکتاری و فرسایش 120 هزار هکتار زمین‌های کشاورزی سنتی شرق اصفهان، هامونی با وسعت کل پنج‌هزارو 660 کیلومترمربع را حقابه نمی‌دهند که نتیجه آن نیز می‌شود نابودی سه‌هزارو 820 کیلومترمربع سهم ایران از این تالاب در سیستان.

اول خشک می‌کنند بعد برای آن خشک‌کردن‌ها بودجه تعریف می‌کنند و سپس همان خشک‌کننده‌ها عاملی برای ستاد احیا می‌شوند. بودجه‌ای دوش تا دوش آب روان، جا خوش کرده پشت فشار سد، دو سه سالی جاری می‌کنند و در میان دسته‌ای تقسیم و هنوز اینجا احیا نشده، همچنان رودخانه‌ها، تالاب‌ها و دریاچه‌های دیگر را خشک می‌کنند اما این‌بار نه اینجا بلکه در جایی دیگر آن‌هم تا صدایش دربیاید مشغول‌اند، این‌بار در استانی دیگر، شهری دیگر و نقطه‌ای دیگر. می‌گویند برای ذخیره‌سازی آب در بالادست و رساندن آب شرب به میان‌دست و پایین‌دست، تولید انرژی و تأمین آب کشاورزی سنتی و صنعت و رشد سدسازی این غول بی‌‌شاخ‌و‌دم توسعه ناپایدار این‌گونه می‌کنند؛ غافل از اینکه تالاب، رودخانه و دریاچه‌ای بزرگ که در منطقه عامل مهم رطوبت‌زایی، بارش باران و تعادل آب‌های زیرزمینی و سطحی بوده، خشک شده، تبدیل به نمک شده و با اندک بادی میهمان ریه‌های مردم می‌شود، آن‌هم مردمی بی‌گناه که به جای سوق‌دادنشان به سمت اقتصاد و تجارت‌های دانش‌بنیان و کارآفرینی‌هایی منطبق با علوم روز و توسعه پایدار بر مبنای اقلیم، باید در بلندمدت هرآنچه از این تخریب‌های محیط‌زیستی ناآگاهانه درآمدزایی کرده‌اند حال که گرفتار خشک‌سالی منطقه‌ای شده‌اند، همه آنها را خرج درمان بیماری‌های لاعلاج کنند و مهاجرت و در اینجا باید پرسید چرا عدالت گریبان این عاملین و عامرین مخرب بشری را نمی‌گیرد؟ به هورالعظیم بنگریم! هورالعظیمی که در ایران 125 هزار هكتار وسعت دارد؛ مطالعات ارزش‌گذاری اقتصادی تالاب هورالعظیم که در سال 1392 انجام شده، نشان داد که ارزش اقتصادی و منافع سالانه هورالعظیم 748 میلیون دلار و ارزش آن به‌عنوان یك سرمایه زیست‌محیطی 173 میلیارد دلار است؛ به‌طوری‌که ارزش هر هكتار از این تالاب دو میلیون دلار قیمت دارد و اجاره سالانه هر هكتار آن هشت‌هزارو 500 دلار برآورد شده است. این مطالعات نشان می‌دهد شركت نفت برای فعالیت در تالاب باید اجاره‌بها پرداخت كند، همچنین هورالعظیم بدون هیچ هزینه‌ یا سرمایه‌گذاری، سهم 1.9درصدی در تولید ناخالص خوزستان دارد كه در مقایسه با اعتبار و تسهیلاتی كه برای صنایع یا آبزی‌پروری هزینه می‌شود بسیار حائز اهمیت است. اما چه شد که بخش بزرگی از هورالعظیم مأمن بزرگ گاومیش‌داران خوزستان خشک شد. ابتدا سد کرخه که یکی از بزرگ‌ترین سدهای خاکی دنیا و خاورمیانه است با حجم مخزنی هفت‌میلیاردو ۳۰۰ میلیون مترمکعب تا سال 1380 احداث می‌شود، بخش بزرگی از حقابه‌های این تالاب پشت سد دپو شده و سپس روند سدسازی‌های بی‌رویه‌ای در بالادست این تالاب روی سایر منابع تغذیه‌کننده آن آغاز می‌شود. در کنار این تغییر اقلیم انسانی و فشار‌های محیط‌زیستی عراق به این تالاب، وقوع جنگ استخراج نفت و خشک‌کردن دریاچه‌های 3، 4 و 5 با تکنولوژی‌های چینی و سایر شرکای نفتی که عموما بر خشک‌کردن به جهت استخراج نفت اعتقاد دارند، مزید بر علت می‌شود و بعد از آن‌ هم از‌بین‌رفتن نیزارها با آتش‌سوزی‌های بی‌رویه و نرسیدن حقابه‌ها. هم‌زمان نتیجه این آسیب‌ها کمبود رطوبت خاک و فقدان پوشش گیاهی می‌شود؛ بعد از آن هم خاک تالاب هورالعظیم تبدیل به نمک شده که همراه با ترکیبات سایر فعل و انفعالات شیمیایی حاصل از استخراج نفت در معرض وزش مستقیم باد قرار گرفته و از پتانسیل فرسایش‌پذیری بالایی برخوردار می‌شود و ماحصل آن تالاب و هوری می‌شود که خود در گذشته چشمه جلوگیری از گردوغبار و ریزگردها بوده اما با خشک‌شدن قسمت‌های وسیعی از آن، اکنون تبدیل به منشأ مهم ریزگردها می‌شود. البته ستادی در خوزستان تشکیل می‌شود، باران با بودجه‌ای سرازیر شده که ماحصل آن شروع آبگیری‌ها و دریافت حقابه هور از سال 93 می‌شود و خاک این تالاب کمی نفس می‌کشد. یک میلیارد مترمکعب در سال آبی ۹3- ۹4 و 8.1 میلیارد مترمکعب در سال آبی 94-۹۵ و ۲۱۵ میلیون مترمکعب آب از اول مهرماه تا ۱۵ آبان ۹۵ از طریق رودخانه کرخه به حوضچه‌های ۱، ۲ و ۳ و بخشی از طریق زهاب‌های کشاورزی به حوضچه‌های ۴ و ۵ وارد می‌شود. در کنار این موضوع با سیلاب سال 95 رودخانه كرخه، تعدادی از كالورت‌های (زیرآب‌گذرهای) جاده‌ها بازگشایی شده تا آب بیشتری در هور پخش شود و این روند ادامه داشت تا سال 1400 که باز چرخه بر همان روال 10 سال قبل از سال 93 چرخید و بازهم هورالعظیم امروز سهمی از حقابه ندارد؛ به‌طوری‌که تخمین زده شده که تا پایان تابستان 1400 آب حوضچه‌های 3، 4 و 5 مجددا یا خشک شده یا بسیار کم‌آب خواهد شد. 27 خرداد روز جهانی بیابان‌زدایی بر همه بیابان‌زدایان مبارک.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها