مادران فراموش نشوند
دو سال پیش که کرونا همه جهان را تحت سیطره خود درنیاورده بود، بر اساس گزارش مرکز آمار سهم زنان ایرانی از بازار کار و اشتغال زیر ۲۰ درصد بود و بیکاری زنان بیشتر از مردان و ۱۸ درصد و رتبه ایران در کارآفرینی زنان ۵۴ از ۵۸ بود. کرونا که آمد بسیاری بیکار شدند. در پاییز ۱۳۹۹ طبق گزارش مرکز آمار اعلام شد ۳۱میلیونو ۲۲۸ هزار نفر زن در ایران، بالای ۱۵ سال دارند؛ طبق برآورد سازمان آمار از این تعداد فقط چهارمیلیونو ۲۹۱ هزار نفر فعالاند (شاغلان و کارجویان). با این حساب، برای جمعیت زنان، «نرخ مشارکت اقتصادی» تنها ۱۴ درصد است. نگاهی دوباره به ارقام بالا نشان میدهد چرا میان «نرخ مشارکت اقتصادی» در ایران و میانگین جهانی چنین شکاف بزرگی وجود دارد. در واقع آنچه «نرخ مشارکت اقتصادی» را در ایران به ۴۱ درصد (۱۹ واحد پایینتر از میانگین جهانی) کاهش داده، سطح بسیار نازل این شاخص برای زنان ایرانی است، وگرنه درباره مردان «نرخ مشارکت اقتصادی» (۶۹ درصد) همتراز بسیاری از کشورهای جهان (توسعهیافته و درحالتوسعه) است؛ اما کار برای زنان تعریف متفاوتتری دارد و برای زنان در آزادی، استقلال و حضور در جامعه تعریف میشود. این روند در همه جای جهان، از ایران تا آمریکا یک شکل است. طبق تحلیل مرکز افکارسنجی گالوپ، کار زنان را قادر میکند از نقاط قوت خود بهخوبی استفاده کنند و یک تغییر پایدار به وجود بیاورند. درعینحال کار آنها میتواند تأثیر بسزایی در اقتصاد و رفاه بشری داشته باشد؛ اما این تأثیرات شخصی و اقتصادی برای عملکرد خوب، به کمی «بخشش» نیاز دارد و قرار نیست زنان همه هزینههای آن را بپردازند. کاملا مشهود است در همهگیری، زنان شاغل بهطور متوسط ساعات بیشتری را برای مراقبت از کودکان و کار خانگی در مقایسه با مردان صرف میکنند. تلاش برای حفظ کارهای عادی در خانه و محل کار، همراهی با والدین 24.7 درصد تمرکز آنان را کاهش میدهد. یکی از مادران شاغل میگوید: «احساس میکنم در همه جا شکست میخورم، دیگر نمیتوانم صد درصد تمرکز خودم را صرف چیزی کنم و این یک احساس افتضاح است». هرچند قرار است مدارس و مهدکودکها بهویژه در آمریکا و اروپا بازگشایی شود، اما طبق تجزیه و تحلیل گالوپ فقط در آمریکا مشخص شد که 28 درصد از مادران دارای کودک، شغل خود را رها کردهاند، درحالیکه خروج مردان به این دلیل 12 درصد بوده است. همانطورکه بسیاری تأکید دارند، اگرچه همهگیری همهچیز را تغییر داد، اما فرصتی را نیز ایجاد کرد تا سرانجام تغییرات واقعی در محل کار با انعطافپذیری معنادار و برنامههای ترکیبی برای همه ایجاد شود. گالوپ چند پیشنهاد برای حضور دوباره مادران شاغل در محلهای کارشان ارائه داده و درخواست کرده «کارفرمایان برای حفظ زنان شاغل، انعطافپذیر باشند». تیم تحلیل گالوپ معتقد است پس از این آزمون بزرگ برای زنان آنان قابلیت بیشتری برای هدایت و رهبری در محل کار به دست آوردهاند و این منجر به نتایج مالی و بهرهوری بهتری برای سازمانها و اقتصاد خواهد بود. گالوپ در سال 2014 نظرسنجیای داشت که در آن مشخص شد تنوع جنسیتی کارمندان 14 درصد سود بیشتر به همراه میآورد و همینطور رضایت از خدمات این واحدهای تجاری 19 درصد بیشتر از واحدهای تکجنسیتی است. با اشاره به آن نظرسنجی، گالوپ به مدیران پیشنهاد میدهد میتوانند با تأکید بر برنامههای سازگار و منعطف، سبب شکوفایی زنان شوند و فراموش نکنند زنان قادر به تعامل و عملکرد بهتر در برابر تغییرات شدید و فشارهای سهمگین هستند و درعینحال میتوان برای افزایش توانایی مادران شاغل، مدیرانی را استخدام کرد که بهطور طبیعی دلسوز هستند. مدیران دلسوز به کارمندان کمک میکنند تا از طریق نقاط قوت، رویکرد مثبت و تعامل، به اهداف دست یابند و تواناییهای بالقوه خود را توسعه دهند. همینطور میتوان به مدیران میانی کمک کرد تا در انتظارات و مسئولیتها، تغییرات درستی ایجاد کنند. این تغییرات میتواند برای رفع نگرانی و استرس غیرمولد و راههایی برای رفاه بیشتر باشد و همینطور میتوان با تیم مدیریت درباره حرکت به سوی آینده با کمک برنامههای تلفیقی برنامهریزی کرد. در این برنامهریزی باید شیوههایی را در نظر گرفت که استرس و فرسودگی شغلی را کاهش داد تا زنان نگران نباشند که چگونه میتوانند از کارها و خانه خود نیز مراقبت کنند و البته فضای اداری برای حضور کسانی که دوست دارند به سر کار برگردند فراهم شود. درعینحال نباید فراموش کرد که خلاقیت در برنامهریزی و پاسخگویی به نیازهای مشتریان در اولویت است.