|

دوستانی که از نان شب واجب‌ترند

دوستان پناهیان و طبری کجا هستند؟

دوستانی خوبی که از نان شب واجب‌ترند! پاسخ علیرضا پناهیان، واعظ معروف صداوسیما و صاحب تریبون، به‌جای اینکه مشکل را حل کند، هزاران پرسش جدید ایجاد کرد. کاربران شبکه‌های اجتماعی، پاسخ او را با اظهارات طبری مقایسه کرده‌اند. چندی‌پیش سندی رو شد که نشان از شراکت او با مالک تک‌ماکارون در یک ساختمان چندمیلیاردی می‌داد؛ حالا او گفته فقط یک طبقه از این ساختمان به او تعلق دارد و بعد هم مدعی شده هرچه دارد، هبه و بخشش دوستان است و زندگی‌اش از راه هدایای دوستان می‌گذرد.

دوستان پناهیان و طبری کجا هستند؟

سؤالی که برای کاربران شبکه‌های اجتماعی و مردم ایجاد شده، این است که چرا آنها از این دوستان ندارند؟ یا چرا چنین بذل‌و‌بخشش‌هایی میان دوستان معمول و جاری نیست؟ این دوستان را چطور و کجا می‌توان پیدا کرد؟ پناهیان اصولا سخنرانی جنجالی است؛ اظهاراتش در ماجرای عدالت یا حمله‌اش به استاندار خوزستان نیز واکنش‌برانگیز بوده است. او در خوزستان گفته بود باید استاندار را به گاری بست؛ استانداری هم در واکنش او را به عوام‌فریبی متهم کرده که قصد فرافکنی و لاپوشانی دارد.گفته شده او با برخی اصولگرایان مشهور به عدالت‌خواه هم به مشکل خورده است. او اخیرا گفته بود: «امسال دوستان گفتند نمی‌خواهید درباره عدالت‌گرایی صحبت کنید؟ دوران عدالت‌خواهی گذشته؛ عدالت‌خواهی معمولا معطوف به این است که کسی دزدی نکند، آنکه ماشاءالله قوه قضائیه فعال شده ان‌شاءالله دزدها را هم می‌گیرد و بیشتر هم می‌گیرد و دزدی جمع می‌شود از مملکت؛ بالاتر از دزدی، امتحان دیگری داریم که مواسات است». سخنانش اما بین خود اصولگرایان هم واکنش‌برانگیز بود؛ تا جایی که خبرگزاری تسنیم به دنبال برخی چهره‌ها رفت تا این ادعای پناهیان را رد و تصحیح کنند. عماد افروغ گفته بود «ما کی واقعا عدالت را اجرا کردیم که حالا دوره آن گذشته باشد!» یا دیگران خرده گرفتند که دوگانه‌‌سازی عدالت با ولایت یا مواسات، جعلی است یا تأکید کردند که وظیفه حاکمیت عدالت است.سه سال قبل هم طلبه‌ای فاش کرد‌ که پناهیان اعمال سلیقه می‌کند و سؤالات را گزینش می‌کند. هشتگ معروفی به نقل از جمله‌ای از پناهیان آن زمان از سوی فعالان اصولگرای توییتری باب شد ‌ و انتقادهای تند و صریحی به پناهیان شد. سایت رجا‌نیوز مدعی شد آن طلبه درست ماجرا را نقل نکرده است. اخیرا هم ویدئویی از سخنان زائری، روحانی معروف و همچنین جعفریان، رئیس کتابخانه دانشگاه تهران و از تاریخ‌دانان برجسته جهان اسلام، رسانه‌ای شده که به‌شدت منتقد رفتار پناهیان هستند. زائری گفته چند سال پیش در نماز جمعه شرکت کرده که روحانی معروفی که در صداوسیما او را همه استاد خطاب می‌کنند، به ریشخند و کنایه از او پرسیده تو هم به نماز جمعه می‌آیی و زائری هم در پاسخ گفته خوبه شما خدا نیستید، وگرنه به ما اجازه نفس‌کشیدن هم نمی‌دادید حاج‌آقا و پناهیان هم پاسخ داده که اگر خدا بودم، می‌دانستم با شما چه کنم. زائری در ادامه با عصبانیت می‌گوید که امثال این افراد در همه سطوح قدرت هستند که فکر می‌کنند حق دارند با زور چوب، مردم را به بهشت ببرند.رسول جعفریان، 10 سال قبل در گفت‌وگویی با بازتاب، نسبت به انحرافات فکری پناهیان انتقاد صریحی کرد که با قدردانی مراجع تقلید و علمای حوزه مواجه شد. انتخاب، گزیده آن مصاحبه را این‌طور روایت کرده است: «متأسفانه به‌جای آنکه متفکران و اندیشمندان از روحانی و دانشگاهی رشته ‌فکر را در دست گرفته و باب اندیشه و اندیشیدن را باز نگه دارند، ‌نوعی انحطاط فکری کشور را فرا‌گرفته است؛ اینکه کسانی در همه فنون و علوم اظهار‌نظر کرده، کشور را با لاطائلات ‌‌خود که هیچ سنخیتی با افکار اصیل شیعی ندارد و مراجع دینی هم آنها را تأیید نمی‌کنند، پر کرده‌اند و سیما هم به آنها میدان داده، همه اینها نشان می‌دهد ما در حال فرو‌رفتن در باتلاقی از انحطاط فکری هستیم که به‌سادگی از آن بیرون نخواهیم آمد.داستان تفکر طوری است که جامعه‌ دیر و در یک تدریج طولانی وارد آن می‌شود، اما وقتی در جامعه جاگیر شد، عوارض و تبعاتش تا دیرهنگام حتی تا قرن‌ها خواهد بود و جامعه را از جاده علم، دانش، پیشرفت و نوعی تمدن اسلامی به‌روز باز‌می‌دارد.با این حرف‌ها که نمی‌شود برای کشور راهبرد درست کرد و آینده‌نگری کرد. اینها مشتی بافتنی است که به درد اداره مملکت نمی‌خورد.این قبیل افکار درباره ظهور که برای آن قاعده درست می‌کنند و نمودار می‌کشند و وقت ظهور تعیین می‌کنند و هشدار‌باش آمادگی برای همین نزدیکی‌ها می‌دهند، در‌حالی‌که نه علم غیب دارند و نه دانش درست دینی و نه شرایط عالم را می‌شناسند، به راحتی می‌تواند زمینه ظهور فرقه‌هایی شبیه بابیت را در ایران فراهم کند.در‌این‌باره شک نباید کرد و بدون مجامله باید گفت احتمال دارد که در وقت خطر، گروهی از کسانی که در‌حال‌حاضر با پول‌های بادآورده علیه جریان‌های سیاسی و افرادی فعال هستند، یک‌مرتبه تحت هدایت یکی از این افراد که خیلی هم مجهول نیستند، راهشان را کج کرده، بدعتی در شیعه بگذارند که قابل جبران نباشد. اگر چنین شد، مسئولیت آن با افرادی است که الان سکوت کرده یا حتی به این قبیل افراد میدان می‌دهند.افرادی مثل پناهیان به‌ راحتی فرصت می‌یابند که مدام در سیما مطالب و افکار و اندیشه‌های بی‌اساسشان منتشر شود. این شخص در کجا درس خوانده؟ چقدر فقه می‌داند؟ چقدر با مبانی فلسفی اسلام آشناست؟‌ چقدر تاریخ اسلام خوانده؟ کجا تحصیل کرده که در هر بابی نظر می‌دهد؟ آیا واقعا قرار است هر‌کس خوش‌صحبت است و چند جمله را به هم وصل می‌کند و حرف‌های درشت و تازه می‌زند که هیچ‌کدام محک خود را نزد علما پس نداده، بتواند از وقت سیما که متعلق به تمام مردم است، استفاده کند؟بیم آن می‌رود تا مدتی دیگر، آن‌قدر این حرف‌ها زده شود که جزء مسلمات شود و دیگر کسی نتواند از آنها انتقاد کند. البته اینکه این افراد در محضر رهبری این مطالب را می‌گویند، معنایش این نیست که آن مطالب از نظر ایشان درست است. بارها شده که رهبری بعد از سخنرانی از آنها انتقاد کرده‌اند».پناهیان در واکنش گفته بود: «بنده 20 سال است سخنرانی می‌کنم، در 20 هزار سخنرانی یک بار هم از کلمه ظهور صغری استفاده نکرده‌ام. نور و صدا و تصویر آن هم هست. مورخ این مملکت آن را به من نسبت می‌دهد و به من فحش می‌دهد. آقا شما تاریخ زمان خودت را بلد نیستی بگویی، من چطور به تاریخ اسلام 1400 سال پیش که نوشته‌ای، اطمینان کنم؟ آدم نباید عصبی باشد و اگر از کسی خوشش نمی‌آید، دروغ بگوید. می‌گویم ان‌شاء‌الله ظهور نزدیک است، نه به سال و ماه و روز، این نه به سال و ماه را می‌گذارد کنار، می‌گوید آدم می‌تواند پیش‌بینی کند. با تاریخ هم تو همین کار را می‌کنی؟ پدر تاریخ در می‌آید این‌جوری. زمان خودت را تحویل بگیر، حالا بعدا برو تاریخ را بررسی کن. بر اساس مطالعاتی که روی اسناد برج مراقبت داشتم، خدا این انقلاب را در دستگاه امتحانش اجازه داد، بلکه کمک کرد تا قومی مقدمه‌ساز ظهور امام زمان باشند».علیرضا پناهیان متولد ۱۳۴۴ است. سال ۱۳۸۹ در سمت‌های نایب‌رئیس قرارگاه عمار و عضو هیئت‌امنای دانشگاه هنر انتخاب شد. معاونت فرهنگی نهاد رهبری در دانشگاه‌ها و مسئول نهاد رهبری دانشگاه هنر از دیگر مسئولیت‌های وی بوده‌اند. مواضع سیاسی و اظهارات او بارها در محافل خبری داخلی ایران جنجال‌آفرین بوده ‌است. در یکی از نظرهایش به‌عنوان سخنران پیش از خطبه نماز جمعه تهران، درباره انتخابات گفت: «مُرِّ حقّ»؛ یعنی شورای نگهبان بتواند وسط انتخابات مثل یک داور کارت قرمز نشان دهد؛ بگوید آقا! شما دروغ گفتید که پیاده‌روها را می‌خواهند دیوار بکشند!

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها