خطر محدودترشدن نمایش خانگی
محمدجواد لسانی . پژوهشگر
قاعده بر این است که اگر کاری با یک رویه مناسب، به خیر و خوشی پیش برود، بهطور معمول و عرفی، بهتر است که آن روش با همان شرایط ویژه ادامه یابد؛ زیرا این روند مبارک، امتحانش را در صحنه عمل پس داده و تغییر وضعیت آن، جفا به مسیر طیشدهای است که رنجها برایش کشیدهاند. این نهال شبکه خانگی که شاخ و برگش بهتازگی سبز شده و نوید درختی تناور را میدهد و در این چند سال، زیر نظارت سازمان سینمایی نمره مثبتی گرفته؛ یعنی توانسته با مخاطبان انبوهش ارتباط خوب و محکمی برقرار کند و در کشتیبانی این امر، توفیق چندانی به دست آورد؛ چنان که یک علاقهمند، تقریبا با اطمینان از آنچه در یک فیلم خانگی میخواهد، این محصول را از بازار خریداری کند و در کنار خانواده یا حلقه دوستانش به تماشای آن بنشیند. اکنون شاید راحتتر بتوان به تحلیل قضیه این نظارت خاص پرداخت؛ نظارتی که در اتاق فکر ساختمان بهارستان و با متر و معیار سازمان سینمایی توانسته آثاری بیرون دهد که چرخه اقتصاد آن بچرخد و امنیت خاطری هم برای سینماگران و صاحبان مشاغل در این حرفه به کف آورد. حال که نغمههایی به گوش میرسد که قرار است سکان هدایت سینمای خانگی از مدیران فرهنگ و ارشاد به دست متولیان صداوسیما بیفتد، خودبهخود و بنا بر عادت پیشین، موجد یکسری نگرانیها شده که چندان هم بیراه نیست؛ چون اگر به تحقیق و تجربه علمی و آماری به وضعیت کارگزاران اکنونی تلویزیون نگریسته شود، نتیجهای که عاید میشود این است که در وضع فعلی از نظر پوشش بینندگان برنامهها، متأسفانه کارنامه قابل دفاعی وجود ندارد؛ زیرا برنامههای تولیدی عادی یا مناسبتی، کیفیت مطلوب خود را تقریبا از دست دادهاند و به همین سبب، ریزش مخاطبان نسبت به دورههای پیشین مدیریت سازمان، شدت بیشتری گرفته است. با مطالعه این افت محسوس در پیوند مخاطبان، آیا سزاست که سینمای خانگی هم به شکلی در زیر این چتر قرار گیرد و ناظران سختگیر و محافظهکار سازمان، نقش مصلحتجویانی را ایفا کنند که میخواهند برای نمایش اینگونه آثار مجوز صادر کنند؟ آیا از این نشاط فعلی که بر قامت سبز آن حاصل شده، چه در فضاسازیها و چه در فیلمنامههای مخاطبپسند، تداوم و نشانی باقی خواهد ماند؟
اما اگر هدف خیرخواهانه باشد تا معیشت لرزان آحاد سینماگران آسیب جدی نبیند، دستنزدن به این نهال، عاقلانهتر به نظر میرسد. اهل این حرفه به جایی رسیده که گاهی در سینما ایفای نقشی میکنند و جبران مافات را در شبکه نمایش خانگی میجویند. پس برای هر تصمیمی که گرفته میشود، باید به ورشکستگی و ناخوشی این سینما در آینده نزدیک فکر کرد و به شکل آشکاری دغدغه منفی این آسیب را پیشبینی کرد. از یک زاویه دیگر میتوان در حالت فعلی سینمای خانگی به حضور بازیگران محبوب سینما در این بخش اشاره کرد که با هدایت فیلمسازان معتبر سینما، به ایفای نقش میپردازند؛ اما حساب کنید اگر مجوز صدور محصولات این بخش، به دست کسانی بیفتد که به اتمسفر صداوسیما عادت دارند، ماجراهای داستان شاید دیگر نتوانند آن بالندگی پیشین را احیا کنند و در نهایت با تجدیدنظرهای هیئت نظارت جدید، کار به جایی برسد که آثار تولیدی در دوره دوم خود، شبیه مجموعههایی شود که اینک بر صفحه تلویزیون خودنمایی میکنند، ولی بینندگان چندانی برای خود ندارند. حال این وضعیت پیشرو را با تصمیم دستاندرکاران و بازیگرانی بسنجید که مدتهاست از جامجم کوچ کردهاند. نتیجه آنکه ممکن است مخاطبان قرصومحکم پیشین شبکه نمایش خانگی، شاهد تنزل در سطح کیفی و جذابیت این محصولات شوند. به این اندیشیده شود که مدتزمانی طول کشیده تا این سینما توانسته نزد بینندگان خانگی اعتباری کسب کند. قطعا این مسئله پیشرو میتواند با رایزنی و همفکری مدیران سینما و تلویزیون به نحو خردمندانهای رفع و رجوع شود و پاسخی درخور و منطقی به نگرانی اهالی سینما و علاقهمندان بدهد.