به بهانه یک نامگذاری و حواشی آن
اوست گرفته شهر دل
عطا نویدی. پژوهشگر موسیقی
درج نام مشاهیر فرهنگ و هنر بر تارک معابر شهری، همانقدر مهم و تأثیرگذار است که نامگذاری کوی و برزنها به نام شهدای راه وطن و بزرگان تاریخ و سیاست. در دهههای گذشته به خاطر تغییر و تحولات سیاسی و مسائلی مانند جنگ و... مسئولان شهری آنقدر مشغول بودند که نامگذاری خیابانها به نام مشاهیر فرهنگ و هنر به دست فراموشی سپرده شد.
فردوسی، سعدی، حافظ، مولوی، رودکی، خیام، بهار و جلال آلاحمد از معدود شاعران و اهالی قلمی بودند که نامشان در پایتخت زینتبخش خیابان یا میدانی شد. به جز خیابانی مجاور وزارت فرهنگ و ارشاد به نام کمالالملک و بنبستی در مجاورت خانه استاد ابوالحسن صبا به نام کوچه صبا، شاید بتوان گفت نام هیچ خیابانی در پایتخت ایران به نام هنرمندان معاصر نامگذاری نشد. در میان این غفلتها، شورای کنونی شهر تهران (دوره پنجم) از سال گذشته مصمم به نامگذاری خیابانها به نام هنرمندان طرازاول کشور شد. نامهایی که برخلاف روند سالهای گذشته به غیر از شاعران، هنرمندان عرصه سینما و شاعران معاصر را نیز در بر میگرفت؛ اما یک ساختارشکنی نیز انجام شد؛ نام یک هنرمند موسیقی برای نخستینبار قرار بود روی خیابانی گذاشته شود که البته مشهورترین هنرمند زمانه خود است: «محمدرضا شجریان». از همان ابتدای تصویب نامگذاری یعنی فروردین 98، این تصمیم شورای شهر تهران با اماواگرها و واکنشهای ضدونقیض زیادی مواجه شد. سیل استقبال هنرمندان موسیقی و بیانیه خانه موسیقی ایران، تنها نهاد صنفی هنرمندان موسیقی، در حمایت از این تصمیم از یک سو و واکنش منفی افراد و جریاناتی که در تمام سالهای حیات این هنرمند دست به تخریب او در برخی رسانهها میزدند، از سوی دیگر، این نامگذاری را به یکی از جنجالیترین تصمیمهای شورای شهر تهران در حوزه فرهنگ بدل کرد. همانطورکه انتظار میرفت، پس از کشوقوسهای فراوان، نامگذاری خیابان شجریان به محاق فراموشی رفت تا اینکه صبح 19 مهر درحالیکه پیکر استاد محمدرضا شجریان در شهر توس به خاک سپرده میشد، رئیس شورای شهر تهران نامه ابلاغ مصوبه نامگذاری خیابان شجریان به شهردار تهران را امضا کرد. با پیگیریها و اعتراض مدیرعامل خانه موسیقی و رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر، سرانجام در آخرین روز پاییز 99 خیابانی در شهرک غرب تهران به نام محمدرضا شجریان مزین شد. دیری نگذشت، افرادی که تعدادشان به انگشتهای دو دست هم نمیرسید، چند تابلوی خیابان شجریان را مخدوش کرده و نام شهید فخریزاده را روی آن نهادند. در پلاکاردهای در دست این افراد نوشته شده بود: «در بهار آزادی، جای نام شهدا خالی!». این در حالی بود که شورای شهر تهران در همان روزهای ابتدایی ترور شهید فخریزاده، خیابانی را به نام او تغییر داده بود؛ اما عدهای این تغییر نام را یا ندیده بودند یا نخواستند ببینند. اهانت به نام بزرگان فرهنگ و هنر این مرزوبوم همانقدر مذموم و نکوهیده است که اهانت به شهیدان و جانبرکفان راه وطن. نام فردوسی، حافظ، سعدی، مولوی، شجریان و... بر تارک تاریخ میدرخشد و جانهای مردم فرهنگدوست چنان با این نامها عجین است که نیازی به تبلیغ از طریق نامگذاری خیابان و کوی و میدان به نامشان نیست. هیچجای جهان، فرهنگ ایران را بدون نام حافظ و شجریان و خیام نمیشناسند. ای کاش مسئولان و هر آن کسی که در امر فرهنگ و هنر دستاندرکار است و حتی دلواپسان فرهنگی بدانند نامگذاری این خیابانها تنها قدرشناسی اندکی از بزرگان ماست. شجریان نه نیازی به خیابان دارد، نه بزرگراه، نه میدان و نه شهر! به قول مولانا «اوست گرفته شهر دل...». چنانکه دیدیم در روزهای ابتدایی فقدان شجریان با آنکه عزای عمومی اعلام نشد، مردم خود عزادار بودند و با گذاشتن عکسهای او در هر جایی که امکان داشت، ادای دینی به این بزرگمرد فرهنگ زمانه خود کردند. همانطورکه همه میدانیم، سهم شجریان بیش از یک خیابان فرعی در تهران است، اما حال که این اتفاق پیش آمده، ای کاش حرمت اسطورههایمان را نگه داریم و قدر این خیابان را بدانیم.