تبعات آشوب در کنگره به خاورمیانه میرسد
راغده درغام. مؤسس و مدیر اندیشکده بیروت
حمله اخیر هواداران افراطی دونالد ترامپ به کنگره تا حد زیادی دستاوردهای داخلی و خارجی رئیسجمهور آمریکا را از کانون توجهها زدود. ترامپ درحالی کاخ سفید را ترک میکند که سخنرانی جنجالیاش در تحریک طرفداران خود که منجر به حمله به ساختمان کنگره و برجاگذاشتن پنج کشته شد، برای همیشه در یادها میماند. نسلهای آینده، دونالد ترامپ را به خاطر ایستادگی تجاری در برابر چین برای تأمین منافع داخلی خود ایالات متحده به یاد نمیآورند. آنها او را برای خارجشدن از توافق هستهای ناقص ایران که سلفش باراک اوباما امضا کرده بود، به یاد نمیآورند؛ توافقی که امکان نفوذ بیشتر این کشور در منطقه را فراهم کرد. آیندگان حتی او را به خاطر ایجاد روابط دیپلماتیک بیسابقه بین بسیاری از کشورهای عربی و اسرائیل و یا مشارکت مؤثر در برقراری آشتی بین عربستان سعودی و قطر و احیای شورای همکاری خلیجفارس به یاد نخواهند آورد. در عوض، نسلهای آینده، ترامپ را برای آن روز تاریک در پایتخت آمریکا به یاد میآورند که باعث شد احترام میلیونها آمریکایی و بسیاری از ساکنان جهان را از دست بدهد. ترامپ با فاجعهای که رقم زد بهترین هدیه ممکن را به جو بایدن، جانشین خود داد. مقاومت او در پذیرش شکست در انتخابات و تکرار ادعاهای تقلب سازمانیافته به جایی رسید که حتی مایک پنس، معاون خود را مورد حمله قرار داد و از او خواست تا برخلاف وظیفهاش در قانون اساسی، پیروزی بایدن در انتخابات ریاستجمهوری را تأیید نکند. ترامپ حتی رهبران ارشد جمهوریخواه را که در چهار سال گذشته حامی او بودند، از خود راند.
اما تبعات آنچه اخیرا در واشنگتن رقم خورد، تنها به ترامپ محدود نمیشود و میتواند برنامهریزیهای دولت بایدن در حوزه سیاست داخلی و خارجی را با تغییراتی روبهرو کند. بهطور خلاصه میتوان گفت جنونى كه در پایتخت آمریكا نمایان شد، زنگ خطری جدی بود و همه طرفها را نگران نزاعهاى داخلی در آمریکا کرده است. این بدان معنا نیست که روابط بین جمهوریخواهان و دموکراتها، بهسرعت و ناگهانی بهبود مییابد یا اینکه جدیترین طرفداران ترامپ، حزب جمهوریخواه را برای عدم همراهی با ادعاهای او خواهد بخشید. بههرحال ترامپ، نفوذ خود را در درون حزب جمهوریخواه حفظ میکند و در آینده از منابع انتخاباتی زیادی هم برخوردار خواهد بود. با توجه به اینکه بیش از 70 میلیون نفر به او رأی دادهاند، نمیتوان انتظار داشت که با پایان ریاستجمهوریاش، محو شود و از صحنه سیاسی کنار رود. درواقع، ترامپ میلیونها هوادار دارد که قصد دارند او را دوباره در انتخابات سال 2024 به کاخ سفید برگردانند یا حداقل ریاستجمهوری جو بایدن را با چالشهای اساسی روبهرو کند. درنظرگرفتن این تحولات ممکن است جمهوریخواهان میانهرو و دموکراتها را به همکاری در مورد بسیاری از موضوعات و مشارکت در تصمیمگیریهای کلیدی سوق دهد. دموکراتها اکنون بر کاخ سفید، سنا و مجلس نمایندگان تسلط خواهند یافت و برخی از آنها ممکن است تمایلی به همکاری با جمهوریخواهان نداشته باشند. اما سیاستمداران باتجربهتر این حزب ترجیح خواهند داد تا از رویارویی بیشتر جلوگیری کرده و مانع از تحریک جمهوریخواهان به کندکردن یا ایجاد مانع در مسیر اجرای برنامههای بایدن از جمله اقدام برای احیای توافق هستهای با ایران و لغو تحریمها شوند. استفاده از دستاوردهای ترامپ درباره خاورمیانه باید در نظر داشت که توصیهها و راهبردهای مشاوران جو بایدن لزوما مبتنیبر انکار دستاوردهای دولت ترامپ نیست و حتی در برخی موارد بایدن و مشاورانش بهدنبال استفاده از برخی از دستاوردهای ترامپ بهویژه در مورد اسرائیل خواهند بود. هدف اصلی این است که تمام کمکهای احتمالی آمریکا که مورد نیاز اسرائیل است، در هر مقطع زمانی تأمین شود، از جمله مشوقهای اسرائیل برای مذاکره با فلسطینیان و نیز اعطای مشوقهایی به فلسطینیان برای مذاکره با اسرائیل. در این حوزه، آنچه مهم است حفظ و گسترش دستاورد ترامپ و دامادش جرد کوشنر ازطریق توافقنامه تاریخی آبراهام و آغاز عادیسازی روابط بین کشورهای عربی و اسرائیل است. کوشنر همچنین نقشی اساسی در سازش میان عربستان و قطر ایفا کرد. حال باید دید در تیمی که بایدن قصد دارد برای سیاست خارجی خود معرفی کند، چه کسی نقش سیاسی، اقتصادی و استراتژیک جرد کوشنر را بر عهده خواهد داشت. با نگاهی به سابقه چهرههای شناختهشده تیم بایدن، توسعه و نوسازی پایگاههای ایالاتمتحده در منطقه ازجمله اولویتهای رئیسجمهور جدید آمریکا در خاورمیانه بهشمار میآید. استدلال آنها این است که در سالهای اخیر چین و روسیه ردپای نظامی خود را در خاورمیانه و خلیجفارس عمیقتر کردهاند و ایران هم همچنان بهدنبال جاهطلبیهای هستهای است. در صورت عدم نرمش تهران در برابر واشنگتن، سیاست دومرحلهای تیم بایدن که با فشار نرم شروع میشود، قبل از توسل به «مسیر سخت»، با چالشی جدی از سوی ایران روبهرو خواهد شد. یکی از توصیههایی که مطرحشده این است که برای شروع بهتر است ارتباط ایران با کشورهای تحت نفوذ خود از جمله عراق، لبنان، سوریه و یمن را به حداقل ممکن رساند. اما هنوز مشخص نیست که بایدن چگونه چنین اقدامی را انجام خواهد داد؟ ابزارهایی که تیم بایدن در فکر استفاده از آنها است، ممکن است شامل لغو تحریمها باشد، همانطورکه ایران بهشدت خواهان آن است. باوجوداین، بعید به نظر میرسد که این اقدام بهتنهایی برای تغییر رویکرد ایران در توسعه ایدئولوژی خود کافی باشد. استراتژی منطقهای ایران، برای حکومت این کشور دلایل وجودی زیادی دارد. انتظار میرود روش قابل پیشبینی تیم بایدن، یعنی لغو تحریمها قبل از تهدید به اعمال مجدد آنها، در اقناع حکومت ایران مؤثر باشد. اما این سیاست قبلا تکرار شده و شاید دیگر جواب ندهد. تیم بایدن میخواهد زمینه سفر رئیسجمهور جدید ایالات متحده به خاورمیانه را تا قبل از پایان سال 2021 فراهم کند اما تنها درصورتیکه چنین سفری دستاوردهای مشخص و قابل اشارهای داشته باشد. بایدن میخواهد شاهد مشارکت جدی و نقش فعالتر ایالات متحده در جایگاه رهبری جهان از جمله در خاورمیانه باشد و به همین دلیل، بحث انتصاب نماینده ویژه آمریکا در خاورمیانه با اختیارات گسترده در همان روزهای ابتدایی دوره ریاستجمهوری بایدن مطرح شده است. درباره رابطه ایالات متحده و اروپا که در چهار سال گذشته پرتنشترین دوران خود در تاریخ معاصر را تجربه کرد هم واضح است که تیم بایدن میخواهد مانند دوران ریاستجمهوری باراک اوباما، همکاری نزدیک با متحدان اروپایی را از سر بگیرد. در این مورد سیاست بایدن کاملا مغایر با سیاست ترامپ است که با اصرار به کمکهای بیشتر کشورهای اروپایی به ناتو، باعث تنش در رابطه واشنگتن با متحدان اروپایی و ناتو شده بود. این اشتیاق برای بهبود رابطه با ایالات متحده فراتر از اقیانوس اطلس است و تقریبا تمام جهان برای بازگشت به دوران قبل از ترامپ لحظهشماری میکنند. منبع: National