بدزبانیهای بدون مکافات
قادر باستانی- پژوهشگر ارتباطات و رسانه
بدزبانی و توهین در فضای مجازی و محیط واقعی، توسط افرادی صورت میگیرد که غالبا شناختهشده هستند و چنین تصور میکنند که به نوعی برای خود حاشیه امن دارند. شاید اگر ارادهای برای برخورد با این پدیده وجود داشته باشد، دیگر آش آنقدر شور نمیشود که صدای همه دربیاید! تجربه نشان داده، آنهایی که خودشان زمانی مروج بدزبانی، تحقیر و توهین بودند، در گذر زمان گرفتار همین بلا میشوند.
تاریخ سرزمین ما پُر است از موارد عدیده آزار زبانی مخالفان فکری، مسلکی و سلیقهای در دورههای مختلف که حتی باعث برخوردهای فیزیکی و نزاعهای بیپایان شده است. این عارضه بدخیم، ریشه در عدم پذیرش مخالف دارد که شوربختانه مدتهای مدیدی، گرفتار آن بودیم و با ظهور فضای مجازی و امکان دسترسی افکار متعدد و متضاد در آن، گونه تازه و بدیعی از آن را شاهد هستیم. دسترسی به رسانه برای برخی اقشار و طبقات اجتماعی، زمانی سخت و ناممکن و لاجرم مسیر تحقیر و توهین یکطرفه بود. اکنون چنین تبعیضی نیست و همه به سهولت دسترسی دارند و جوابِ های را با هوی میدهند. اگر به همین چند دهه گذشته نظری بیفکنیم، چنین بدزبانیهای آزاردهندهای را بارها میبینیم. اصلا جرقه انقلاب اسلامی با سرمقاله روزنامه اطلاعات شروع شد که روحانیت انقلابی را «ارتجاع سرخ و سیاه» نامید و به امام خمینی توهین کرد. بعد از انقلاب، فرصت بزرگ آزادی و رهایی از بند استبداد پهلوی، به جای آنکه مطبوعات را به محلی برای تضارب افکار تبدیل کند، به تنورههای آتش تبدیل کرد که جز فحاشی و اهانت به مخالفان خود، کار دیگری نمیکردند. همین گروههایی که با همدستی یکدیگر بساط طاغوت را جمع کردند، فردای پیروزی، بدترین توهینها را نثار هم میکردند. بدزبانی و توهین، مقدمهای است برای برخورد در سطوح بالاتر و چنین نیست که ماجرا به کلمات تحقیرآمیز ختم شود. در گذشته این بدزبانیها در مطبوعات رقم میخورد و محدود بود و امروز چنین محدودیتی وجود ندارد. هر کسی حق خود میداند درباره فرد و گروه رقیب خود که توهین کرده، بدزبانی کند و این تسلسل بیپایان، فضای عمومی کشورمان را به آوردگاهی تبدیل کرده که انگار همه شمشیر به دست گرفتند و در پی نابودی مخالف خود هستند. شاید ذات و طبیعت انسان همین است که بر دیدگاه خود پای بفشارد و مخالفش را از صحنه به در کند، اما قانون و قاعده است که به چنین فضای خشنی، نظم میبخشد. انتظار بحق این است که مسئولان، بیتبعیض عنصر بدزبانی را در فضای حقیقی و مجازی کنترل کند. معمول این است که بدزبانی و توهین به خودی، مشمول برخورد میشود و آن دیگری نه. در این شرایط تبعیضآلود، آرامش برقرار نمیشود و همه ضرر میکنند. راه درست آن است که کسی برای خود احساس حاشیه امن نکند. توهین به هر کس، جزا داشته باشد. چنین نشود که برخی هر چه بخواهند بدزبانی کنند و تشویق شوند و وقتی برخی دیگر بدزبانی میکنند، فریادها بلند شود. در همین فضای مجازی، افراد مشخصی هستند که هر روز انواع تحقیر و توهین و بدزبانی است که نثار کنشگران سیاسی مخالف خود میکنند. دستور صریح رهبری هم که برای منع چنین رفتارهای نابهنجاری ابراز شده است. با این افراد، برخورد قانونی شود و خبرش را برای عموم پخش کنند. اکنون گروههایی در تلگرام و واتساپ، با عنوان ارزشی فعالیت دارند یا در اینستاگرام، محتواهای مستمر روزانه تولید و پخش میکنند و پیامهایشان توهین به مقامات دولتی، شخص رئیسجمهور، معاون اول، وزیران و مدیران وابسته است. با اینها همانند افرادی که در خط مقابل هستند و بدزبانی میکنند، برخورد شود. وقتی توهین و بدزبانی برای همه هم هزینه داشته باشد، دیگر شاهد آن نخواهیم بود که افرادی به عنوان ادای تکلیف، با فراغ بال عنان قلم از دست بدهند و هر آنچه دلشان میخواهد به مخالفان خود نسبت دهند. اگر افرادی فکر میکنند با این برخوردها بدنه اجتماعیشان تضعیف میشود و افراد پای کارشان، انگیزه و روحیه خود را برای پشتیبانی از دست میدهند، اشتباه میکنند. فضای عاری از بدزبانی، به نفع همه است. اگر هوادار و پشتیبان، با تحقیر و توهین در صحنه میماند، همان بهتر که برود؛ خُسران او بیشتر از منفعتش است. همین توهین و تحقیرهاست که جمعیتی را مستأصل میکند و به خیابان میکشاند. خط قرمزها باید شفاف باشد. اگر افراد و نهادهایی، خط قرمز باشند و حریف مقابل در سیبل حمله قرار گیرد، تبعیض است و عوارض ناگوار آن، بیشتر دامنگیر همان افراد و نهادها خواهد شد که شده است. باید یک بار برای همیشه، قواعد زیست در فضای سیاسی برای همگان روشن شود، شفاف باشد، تبعیض نباشد، حق و باطل نشود. ملاک عمل، قانون و نیز خواست عامه مردم باشد که در صندوق رأی ابراز میکنند. جلوی ضرر را از هرجا که بگیری منفعت است؛ نگذاریم بیش از این بر تنور دشمنی و عداوت دمیده شود. ما انسانیم و لابد میتوانیم متمدنانه در کنار یکدیگر، سرنوشت خوبی برای این سرزمین رقم بزنیم. شاید وقت آن باشد، رسانه ملی پیشقدم شود و با رفع تبعیض، اتخاذ مشی حرفهای، پرهیز از تحقیر و توهین و بدزبانی به مخالفان، اصلاح نظام خبردهی، ایجاد امکان حضور افکار و سلایق مختلف درون انقلاب و نیز دوری از پروپاگاندای محفلی، این حرکت ملی را پرچمداری کند.