|

با آغاز دولت بايدن، اسرائيل به برقراري روابط نزديك‌تر با فرانسه مي‌انديشد

چرخش آرام نتانياهو به ‌سمت مكرون

یك ماه چشم‌انتظاری برای تماس ازسوی كاخ ‌سفید، برای «بنیامین نتانیاهو»، نخست‌وزیر اسرائیل، روشن كرد روزهای خوش او به پایان رسیده است و باید خود را برای دوران جدیدی آماده كند. او كه در داخل نیز شرایط مناسبی ندارد و در حال آماده‌شدن برای انتخابات پارلمانی دیگری است، درصدد است موقعیت بین‌المللی خود را در میان اعراب، آن‌هم بعد از امضای چندین توافق‌ برقراری روابط دیپلماتیك در دوران «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهوری سابق آمریكا و دیگر رهبران جهان تثبیت كند. بنابراین شاید زمان آن رسیده که اسرائیل با به‌روز‌کردن سیاست خارجی خود، دنبال رابطه‌ای نزدیک‌تر با فرانسه باشد.
مكرون، رفیق خوب گذشته
نزدیكی به فرانسه در این میان می‌تواند گزینه خوبی برای نتانیاهو باشد. كشوری که بسیاری از اسرائیلی‌ها آن را به‌دلیل حمایت از مواضع فلسطینیان در مجامع بین‌المللی و انتقادهای پاریس به سیاست‌های اسرائیل، ضداسرائیلی می‌دانند و برای بسیاری از آنان یادآور تحریم‌های تسلیحاتی است كه از سوی شارل دوگل، رئیس‌جمهوری وقت فرانسه قبل از جنگ شش‌روزه سال 1967 علیه تل‌آویو وضع شد.
همان‌طور که «الیور روفوویچ»، سخنگوی پیشین ارتش اسرائیل، در ماه سپتامبر 2020 در مقاله‌ای برای مؤسسه استراتژی و امنیت اورشلیم (JISS) نوشته بود، «در‌حال‌حاضر منافع سیاسی فرانسه و اسرائیل در بسیاری از موارد مشترک است». نخست آنكه امانوئل مکرون، رئیس‌جمهوری فرانسه، رهبری ایستادگی اروپا در برابر بلندپروازی‌های رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهوری ترکیه، در شرق مدیترانه را برعهده داشت. این بلندپروازی‌ها هم اختلاف‌های ترکیه با یونان و قبرس را در‌بر می‌گیرد و هم حمایت اردوغان از اردوگاه‌های رقیب در لیبی را. موضع سخت مکرون در قبال اردوغان باعث شده است که فرانسه و اسرائیل علیه ترکیه در کنار هم قرار بگیرند.
هفته گذشته، یونان و فرانسه در راستای تلاش‌های یونان برای تقویت ارتشش برای مقابله با چالش ترکیه در همسایگی خود، یک قرارداد تسلیحاتی سه میلیارد دلاری امضا کردند. این قرارداد، تنها چند هفته پس از توافق 1.68 میلیارد دلاری یونان و اسرائیل برای راه‌اندازی یک مرکز آموزش پرواز برای نیروی هوایی یونان امضا شد.
ترکیه و یونان در تابستان گذشته تنشی در دریای مدیترانه داشتند؛ یک کشتی اکتشافی کوچک و یک ناوچه کوچک نیروی دریایی که برای تحقیقات لرزه‌نگاری دریایی در آب‌هایی که یونان آن را بخشی از سرزمین خود می‌داند، رو‌در‌روی هم قرار گرفتند و یونان برای عقب‌نشینی کشتی ترکیه، ناوهای جنگی خود را روانه منطقه کرد و پس از آن نیز آتن با متحدان خود مانوری دریایی برگزار کرد. در این میان، مکرون پیشتاز حمایت از یونان در اتحادیه اروپا بود.
درگیری‌های لیبی نیز مکرون و فرانسه را به‌همراه امارات متحده عربی، متحد نزدیکش در خلیج‌فارس و مصر، روبه‌‌روی ترکیه قرار داد. آنکارا برای حمایت از دولت لیبی که از سوی سازمان ملل به رسمیت شناخته می‌شود، پشتیبانی نظامی خود را در اختیار لیبی قرار داد. در آن سو نیز فرانسه به همراه مصر، امارات و روسیه از نیروهای ژنرال خلیفه حفتر، رقیب دولت لیبی، پشتیبانی می‌کنند. روفوویچ می‌نویسد: «مکرون تنها رهبری است که فعالانه با سیاست ترکیه در شرق مدیترانه مقابله می‌کند. این رویکرد مکرون باعث شده پاریس به متحدی درخور توجه برای مصر، امارات و اسرائیل تبدیل شود». در لبنان نیز رویکرد مکرون بسیار به اسرائیل نزدیک است؛ رئیس‌جمهوری فرانسه از زمان انفجار مرگ‌بار در ماه آگوست گذشته در بیروت، دو بار به لبنان سفر کرده و خواستار اصلاحات جدی در ساختار سیاسی و دولت لبنان شده و این درخواست به معنای چیدن بال‌های حزب‌الله لبنان است؛ خواسته‌ای که کاملا با منافع اسرائیل سازگار است».
به نوشته روفوویچ، مکرون در هماهنگی نزدیك با مصر و امارات، حمایت از کشورهای مسلمان میانه‌رو را در دستور کار قرار داده و مقابله با رادیكالیسم اسلام‌گرایانه را یکی از مهم‌ترین اولویت‌های خود ذکر کرده است. فراتر از این موضوعات، موقعیت فرانسه در برابر ایران است. با خروج دونالد ترامپ از کاخ سفید، فرانسه در حال ظهور به‌عنوان تنها قدرت غربی است که موضعی جدی و سرسختانه علیه ایران دارد.
روزنامه اسرائیلی اورشلیم‌پست در گزارشی می‌نویسد: «ژان لودریان»، وزیر خارجه فرانسه، اخیرا هشدار داد ایران در حال ایجاد ظرفیت برای ساخت سلاح‌های هسته‌ای است و زمانی که مذاکرات با ایران از سر گرفته شود، علاوه بر مسائل هسته‌ای، باید «بحث‌های جدی درباره موشک‌های بالستیک که قادر به حمل کلاهک هسته‌ای هستند و نیز اقدامات بی‌ثبات‌کننده ایران در منطقه انجام شود».
مکرون هم در مصاحبه اخیر خود خواستار مشارکت سایر کشورهای منطقه ازجمله عربستان سعودی در مذاکرات جدید با ایران شده و اعتقاد دارد: «کنارگذاشتن این کشورها در مذاکرات منتهی به توافق هسته‌ای سال 2015، یک اشتباه بود». با این نوع اظهار‌نظرها و موضع‌گیری‌ها، فرانسه در حال بازگشت به موقعیتی است که در زمان دولت باراك اوباما، رئیس‌جمهوری اسبق آمریكا داشت. در آن زمان نیز پاریس سرسخت‌ترین موضع را در قبال ایران در جریان مذاکرات ایالات متحده، بریتانیا، آلمان، فرانسه، روسیه و چین با تهران داشت.
«ران لرمان»، معاون مؤسسه استراتژی و امنیت اورشلیم و معاون سابق رئیس شورای امنیت ملی اسرائیل، معتقد است: «موضع سرسختانه فرانسه درقبال ایران، این امکان و فضا را به اسرائیل می‌دهد تا مانع از عجله و شیفتگی دولت جو بایدن برای از‌‌سرگیری مذاکره با ایران شود». از طرف دیگر، بایدن گفته است علاقه‌مند به بازسازی روابط بین ایالات‌متحده و اروپاست که در دوره ترامپ با چالش‌های زیادی همراه بود. در چنین شرایطی، هماهنگی مواضع میان اسرائیل و فرانسه بسیار مفید و کارساز خواهد بود.
در مذاکرات منتهی به توافق هسته‌ای ایران در سال 2015، فرانسه مشتاقانه خواستار جلب نظر اسرائیل در این توافق‌نامه بود؛ اما این هماهنگی انجام نشد، زیرا نتانیاهو که نمی‌خواست مشروعیتی به این توافق بدهد، به همه ارگان‌های اسرائیلی دستور داد درباره این توافق‌نامه با طرف دیگر وارد مذاکره نشوند. از نظر نتانیاهو، چنین تعاملی از سوی اسرائیل باعث بهتر‌شدن توافق نمی‌شد.
لرمن می‌گوید: «در مورد ایران و ترکیه، مواضع فرانسه و اسرائیل بسیار نزدیک است. اسرائیل باید با پاریس هماهنگ‌تر شود». باوجوداین‌، مسئله فلسطین همچنان به‌عنوان مانع احتمالی در ارتقای همکاری‌ها بین اسرائیل و فرانسه مطرح است. به گفته روفوویچ، «با وجود اختلاف‌ها بر سر مسئله فلسطین، اما اشتراک منافع میان اسرائیل در طیف وسیعی از موضوعات از لیبی تا لبنان و شبه‌جزیره عربستان تا ایران، می‌تواند باعث افزایش نزدیکی دو طرف و حل چالش‌ها شود».
او ادامه می‌دهد كه در این میان ممکن است امارات متحده عربی به فرانسه القا کند که روابطش با اسرائیل را گروگان منافع با فلسطین نکند. فرانسه باید نگاهی تازه به مزایای روابط نزدیک‌تر با اسرائیل بیندازد. اسرائیل هم به نوبه خود باید ابتکار عمل را در ایجاد چارچوب رسمی و غیررسمی برای مذاکرات دو‌جانبه در دست بگیرد. با گذشت زمان هم می‌توان یونان، قبرس، امارات متحده عربی و مصر را به این مذاکرات افزود. روفوویچ می‌افزاید: «هم‌ترازی آشکار ابوظبی، منامه و اورشلیم، یک بستر دیپلماتیک و نظامی برای بازسازی روابط گذشته بر اساس منافع مشترک اضطراری و چشم‌انداز جدیدی از خاورمیانه فراهم می‌کند. اگر مداخله‌های فرانسه در لبنان و لیبی و تلاش‌ها برای مهار ترکیه با موفقیت انجام می‌شود، در آن صورت صلح پاریس با اسرائیل هم ضروری است».
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها