|

‌خطر اشتباه محاسباتی

جاوید قربان‌اوغلی . دیپلمات بازنشسته

یک هفته پس از دیپلماسی هوشمندانه دولت و انتشار بیانیه تفاهم بین دکتر علی‌اکبر صالحی و رافائل گروسی در ادامه فعالیت‌های نظارتی ضروری آژانس به مدت سه ماه، رد پیشنهاد جلسه 1+5 با ابتکار اروپا و موافقت آمریکا برای حضور در این نشست، بار دیگر «احیای برجام» با دست‌انداز جدیدی روبه‌رو شده است. واکنش بسیار تند نمایندگان و به‌ویژه رئیس مجلس و ارجاع موضوع به قوه قضائیه، پس از سخنان مقام معظم رهبری فروکش کرد. این تحول در شرایطی صورت گرفت که حتی برای یک تحلیلگر عادی سیاسی نیز مشخص بود دولت و سازمان انرژی اتمی بدون کسب مجوز، امکان ورود به این موضوع و توافق با یک مرجع بین‌المللی را ندارند. اینکه چگونه نمایندگان از این نکته غافل بوده و یک روز از وقت موکلان خود را در دو جلسه علنی و غیر‌علنی به این تفاهم اختصاص دادند و آن حرف‌ها را درباره دولت گفتند، جای تأمل بسیار دارد. اقدام دولت بار دیگر نقش و اهمیت «دیپلماسی» در برون‌رفت از بحران در شرایط بن‌بست را نشان داد؛ راهکاری که در شرایط حساس کنونی باید نصب‌العین قرار داده شود، به‌خصوص اینکه در چالش اولویت «مرغ و تخم‌مرغ» در مناقشه ایران و آمریکا برای احیای برجام و اینکه کدام‌یک باید گام اول را بردارد، تحولاتی در زیر پوست منطقه در جریان است که در صورت غفلت از آن و اشتباه محاسباتی از هریک از دو طرف مناقشه، امید به برون‌رفت از بحران به تیرگی گراییده و بایدن تحت فشارهای داخلی و لابی نیرومند اسرائیل، عربستان و برخی کشورهای اروپایی، به اتخاذ تصمیماتی وادار خواهد شد که حاصل آن خرسندی مخالفان برجام و استمرار سیاست فشار حداکثری ترامپ در مقابل ایران است.

1- حمله هوایی آمریکا به اهدافی در مرز سوریه با عراق که پس از دو حمله راکتی به پایگاه آمریکا در عراق صورت گرفت، اولین اقدام نظامی و به بیان دیگر «هشداری» به ایران است. گفته شده است متعاقب حمله راکتی به پایگاه آمریکا در اربیل، پنتاگون چند هدف بزرگ‌تر را به‌عنوان گزینه احتمالی پیش‌روی جو بایدن قرار داده بود، اما رئیس‌جمهوری آمریکا در نهایت کوچک‌ترین گزینه را انتخاب کرد. چند نکته مهم در تحولات میدانی باید مرکز توجه قرار گیرد: اول اینکه بیانیه مشترک وزرای خارجه آمریکا، فرانسه، آلمان، ایتالیا و بریتانیا در محکومیت حمله به پایگاه محل استقرار نیروهای آمریکایی در اربیل، اولین مواجهه دیپلماتیک مشترک اروپا و آمریکا با ایران پس از روی کار آمدن بایدن است و نکته مهم دیگر اینکه با وجود محکومیت حمله هوایی آمریکا از سوی وزارت خارجه روسیه و سفر اخیر وزیر خارجه عراق به ایران، اطلاع روسیه و عراق دو متحد ایران از این حمله است. پنتاگون مدعی شده است این تهاجم با همکاری اطلاعاتی عراق انجام گرفته و ساعاتی قبل از حمله نیز دولت روسیه را در جریان قرار داده است. 2- پنجشنبه هفته گذشته در یک کشتی تجاری تحت مالکیت اسرائیل در دریای عمان انفجاری رخ داد. در‌حالی‌که منابع بین‌المللی دلیل انفجار پنجشنبه‌شب در کشتی «هلیوس‌ری» را نامشخص اعلام و تأکید کردند هیچ‌یک از خدمه کشتی آسیبی ندیده‌اند، بنی گانتس، وزیر دفاع اسرائیل، ادعا کرد «ارزیابی اولیه» این است که ایران مسئول انفجار در این کشتی است. با توجه به استراتژی اسرائیل در برابر ایران و تلاش‌های گسترده این رژیم در تأثیر‌گذاری بر سیاست‌های آمریکا و سوق‌دادن بایدن به اتخاذ اقدامات سخت‌گیرانه و ازجمله عدم بازگشت به برجام، طرح چنین ادعایی از جانب مقامات رژیم صهیونیستی که خود ید طولایی در طراحی چنین سناریوهایی دارند، امر مستبعدی نیست. نکته عجیب، واکنش یکی از روزنامه‌های کشور به این حادثه است که مهر تأییدی بر ادعای مضحک مقامات اسرائیلی و به بیان بهتر بازی در زمین دشمن است. این روزنامه با طرح تبدیل‌شدن اسرائیل به هدفی مشروع و ادعای حرفه‌ای‌بودن این انفجار و طرح احتمال جاسوسی این کشتی در خلیج‌فارس نوشت: «اقدامات محور مقاومت در سوریه و عراق در کنار پیشروی‌های سریع انقلابیون یمن در مارب و این روزها حمله به کشتی جنگی رژیم صهیونیستی که در پوشش کشتی باربری و با پرچم کشوری دیگر در حال تردد بود، نشان می‌دهد اینکه می‌گویند دوران بزن‌در‌رو گذشته، حرف دقیقی است». این‌گونه ادعاهای غیر‌موجه و تحریک‌آمیز در کنار ابتکار شیطانی نتانیاهو در طرح «اتحاد چهار کشور علیه ایران»، موضوعی قابل تأمل است. 3- آمریکا درصدد ارائه قطع‌نامه‌ای در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی علیه ایران است. فارغ از صحت و سقم دلایل آمریکا در طرح چنین قطع‌نامه‌ای، باید در نظر داشت تصویب چنین قطع‌نامه‌ای با توجه به گزارش‌های مربوط به درخواست آژانس از ایران در توضیح پیداشدن آثار اورانیوم در دو سایت و همچنین آغاز غنی‌سازی 20‌درصدی ایران پس از مصوبه مجلس، با در‌نظر‌گرفتن حمایت اروپا چندان دور از ذهن نمی‌نماید. ضمن اینکه فارغ از عکس‌العمل روسیه و چین که احتمالا با آن موافقت کرده یا در خوشبینانه‌ترین حالت با بیانی غیرمؤثر مخالفت خود را با آن اعلام خواهند کرد، تصویب چنین قطع‌نامه‌ای، بی‌تردید فشارهای بین‌المللی بر ایران را افزایش داده و آمریکا و اروپا را یک گام برای فشار بین‌المللی به ایران بدون به‌کارگیری مکانیسم ماشه پیش‌بینی‌شده در برجام نزدیک‌تر خواهد کرد. 4- در کنار تحولات فوق، انتشار بخشی از گزارش سازمان اطلاعاتی آمریکا درباره قتل جمال خاشقجی، گام جدید دولت بایدن در برابر عربستان سعودی است. بر اساس این گزارش، روزنامه‌نگار منتقد سعودی با تأیید و دستور محمد بن‌سلمان در کنسولگری سعودی در استانبول به قتل رسیده است. اقدام واشنگتن به گفته آنتونی بلینکن «تنظیم مجدد روابط» آمریکا با پادشاهی سعودی است. تماس تلفنی بایدن با ملک‌سلمان نیز ظاهرا حول محور قتل خاشقجی و نقش شاهزاده سعودی در آن، حقوق بشر و «تغییرات چشمگیر» در روابط دو کشور بود. بایدن قبل از این نیز با اعلام عزم آمریکا به پایان جنگ یمن، خارج‌کردن حوثی‌ها از فهرست گروه‌های تروریستی و تعلیق فروش تسلیحات به عربستان در رابطه با جنگ یمن، رویکردی کاملا متفاوت با سلف خود ترامپ در پیش گرفته بود. اقدام رئیس‌جمهور آمریکا در واقع تحقق وعده‌ای است که او در نوامبر 2019 در جریان مبارزات مقدماتی انتخاباتی داده و تأکید کرده بود «به فروش اقلام نظامی به کسانی که در یمن کودکان را می‌کشند، خاتمه خواهم داد». قبلا نیز در همین ستون نوشتم بایدن نمی‌تواند مانند سلف خود اوباما عمل کند. او در هر تصمیمی برای ایران، ملاحظه جدی کنگره و متحدان خود را مد‌نظر قرار خواهد داد. شرط ایران در لغو یکباره همه تحریم‌ها برای بازگشت آمریکا به برجام، با وجود حقانیت حقوقی این خواسته‌، امری نامحتمل در شرایط کنونی است. از سوی دیگر استمرار وضعیت کنونی به نفع ایران نیست. هنر دیپلماسی می‌تواند به «بن‌بست اولویت مرغ و تخم‌مرغ» پایان دهد. راهکار شاید همان رویکرد منتهی به برجام در سال 1391 و گفت‌وگوهای مستقیم است. عبور از این پل که ممکن است با یک اقدام شرورانه اسرائیل منهدم شود، می‌تواند مفری برای بایدن از یک سو و آچمز‌کردن اسرائیل و عربستان از سوی دیگر باشد. در غیر این صورت، هرگونه اشتباه محاسباتی با توجه به روند تحولاتی که ذکر آن رفت، به‌مثابه بمبی است که لاجرم منفجر و کنترل اوضاع را از دو طرف سلب خواهد کرد. هرچند نباید به رویکرد جدید آمریکا به مهم‌ترین رقیب منطقه‌ای ایران خوش‌بین بود، ولی نمی‌توان با بی‌تفاوتی از کنار آن گذشت و آن را نادیده گرفت. عربستان مهم‌ترین چالش و رقیب ایران در منطقه و جدی‌ترین مخالف برجام در کنار اسرائیل است که در زمان مذاکرات ایران با 1+5 از هیچ تلاشی برای شکست آن فروگذار نکرد. فشار بر عربستان، بخشی از استراتژی کلی حزب دموکرات و بایدن است؛ با این وجود، نوع تعامل ایران با آمریکا در آن تأثیر‌گذار بوده و آینده سیاسی محمد بن‌سلمان در گرو تحولات آتی در این رابطه است.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها