نویافتههایی از جهان پیش از تاریخ در سال 1399
سونیا شیدرنگ. دکترای باستانشناسی پارینهسنگی از دانشگاه بوردو فرانسه
دنیای باستانشناسی در سالی که گذشت شاهد کشفیات جالبتوجهی بود که در اینجا منتخبی از این یافتههای جدید را معرفی میکنم. خوانندگان علاقهمند برای اطلاعات بیشتر میتوانند اصل مقالات منتشرشده را در وبگاه مجلات ساینس، نیچر و... ببینند.
- قدیمیترین سلاحهای پرتابی چوبی: اشیای ساختهشده از چوب در مکانهای دوران پارینهسنگی بهندرت یافت میشوند. نمونههای نادر یافتشده بهعلت شرایط مناسب و خاص محیطی که در آن نهشته شدهاند تاکنون باقی ماندهاند. از یافتههای کمیاب از این دوران تکههای چوب هستند که از مکان باستانی شونینگن در آلمان یافت شدهاند و طبق نظر کاشفین نیزه و سلاحهای پرتابی هستند. از دهه 1990 میلادی تاکنون چندین شیء چوبی از رسوبات دریاچهای-باتلاقی این مکان بهدست آمده است که حدود 300 هزار سال قدمت دارند و توسط انسان هایدلبرگی برای شکار استفاده شدهاند. آخرین یافتههای این مکان با تحلیلهای جالبتوجه در مورد پیچیدگی این ابزارهای شکار، امسال در مجله نیچر منتشر شد. این تحلیلها بیشتر براساس یک تکه چوب صنوبر به طول 65 سانتیمتر و قطر حدود سه سانتیمتر است که با استفاده از ابزار سنگی بهشکل یک ابزار پرتابی شکار درآمده است. بررسی ریز ساییدگی و مقایسه با نمونههای ساختهشده بهصورت تجربی و همچنین مشاهدات قومنگاری حاکی از این است که از ابزار سنگی برای صاف و صیقلیکردن این شاخه و آمادهسازی آن به عنوان یک ابزار پرتابی شکار استفاده شده
است. به نظر کاوشگران این مکان، این ابزارهای پرتابی برای شکار خرگوش، پرندگان و حتی حیوانات بزرگجثه مانند اسب استفاده میشدهاند که بقایای آنها و پرندگانی مانند قو و اردک در لایه مربوط به این یافته کشف شده است. بازسازیهای تجربی نشان میدهد که این ابزارهای پرتابی در زمان پرتاب سرعتی حدود 30 متر در ثانیه داشتهاند که مستقیما با نوع چوب بهکاررفته در آنها در ارتباط است. دامنه پرتابی آنها هم احتمالا حدود پنج تا صد متر متغیر بوده است. این مکان باستانی توسط تیمی از متخصصان به هدایت پروفسور «نیکلاس کنارد» از دانشگاه توبینگن و مؤسسات همکار وی در حال کاوش و مطالعه است.
- کشف کهنترین شواهد زیرانداز (شاید هم رختخواب) ساختهشده توسط انسان: امسال تیمی بینالمللی از باستانشناسان به سرپرستی یکی از پژوهشگران دانشگاه ویتواترسند آفریقای جنوبی نتایج پژوهشهای خود درخصوص بقایای بسیار کهن زیرانداز و پوشش کف را در ساینس منتشر کردند. نتیجه این بررسیها حاکی از کشف بقایای قدیمیترین زیرانداز ساختهشده توسط انسان در حدود 200 هزار سال پیش است که هم میتوانسته کاربرد تختخواب/ رختخواب و هم زیراندازی برای انجام کارهای روزانه را داشته باشد. این زیرانداز از دستههای علف تشکیل میشده که روی بقایای خاکسترشده زیرانداز خشکشده قبلی ساخته میشدهاند. این بقایا در کاوشهای غار بوردر در کوهستان لبومبو آفریقای جنوبی به دست آمده است. شواهد حضور انسان در این مکان به تاریخی حدود 227 هزار سال پیش بازمیگردد. این پناهگاه صخرهای عظیم بهدلیل حفاظت بسیار عالی مواد آلی در رسوبات کف آن شواهد منحصربهفردی از بقایای گیاهی فسیلی را ارائه کرده است. به گفته کاوشگر این غار، «لین ودلی»، این لایه که بقایای آن توسط میکروسکوپهای الکترونی روبشی و طیفسنجی و آنالیز فیتولیت شناسایی شده است، شامل دستههای علفی بوده
که از نزدیکی غار تهیه شده و روی لایه نرمی از خاکستر قرار داده میشده و غیر از ایجاد بستری مناسب و نرم، باعث دفع حشرات میشده و حتی شامل بقایای چوبهای معطر هم بوده است. این زیرانداز هم میتوانسته کاربرد رختخواب داشته باشد و هم زیرانداز نرمی برای انجام کارهای روزانه، چراکه شواهد ساخت ابزارهای سنگی و گل اخیرا نیز از لابهلای آن به دست آمده است. این کشف جالب، شاهدی دیگر از قدرت ادراک و شناخت انسان هوشمند نخستین از محیط اطراف خود و برآوردهکردن نیازهای روزانهشان است که با مهارت درخورتوجهی که تا پیش از این ناشناخته بود، به انجام رسیده است.
- انسانها دیانای مرتبط با خطر بیماری حاد کرونا را از نئاندرتالها به ارث بردهاند: براساس یک مطالعه جدید که نتایج آن امسال منتشر شد، پژوهشگران معتقدند بخشی از دیانای مرتبط با بیماری کووید-19 حدود 60 هزار سال پیش از نئاندرتالها به انسانهای مدرن منتقل شده است. این یافته جدید توسط گروه تحقیقاتی ماکسپلانک به سرپرستی «سوانته پابو» و همکاران دیگرش منتشر شد. براساس این مطالعه که به مقایسه دیانای بیش از سه هزار بیمار مبتلا به کرونا با توالی دیانای مطالعهشده از برخی از فسیلهای نئاندرتالها میپردازد، بخشی از ژنوم که شامل شش ژن روی کروموزوم 3 است، در طول تاریخ تطور بشر از نئاندرتالها به انسانهای مدرن منتقل شده و با نوع حاد بیماری کرونا در ارتباط است. نکته جالبتوجه این است که این بخش از ژنوم در جمعیتهای انسانی در بنگلادش بسیار رایج است (شاید دلیل ابتلا و مرگومیر بیشتر مهاجران بنگلادشی در انگلیس همین ژنهای کنترلکننده عامل خطر بیماری تنفسی حاد باشد و نه بهدلیل تضاد طبقاتی و فقر بیشتر) و حدود 63 درصد مردم حداقل یک نسخه از آن را دارند و در مناطق جنوب آسیا تقریبا یکسوم مردم این بخش ژن را دارند.
اما در اروپا، فقط هشت درصد مردم دارای این بخش از ژنوم بوده یا در شرق آسیا فقط چهار درصد و در آفریقا نیز به کلی وجود ندارد. در حال حاضر تحقیقات بیشتر بر کروموزوم نهم که با گروه خونی مرتبط است و ارتباط دارندگان هر یک با ابتلای بیشتر و کمتر به کرونا متمرکز است تا این نظریه مربوط به نئاندرتالها که نقدهای بسیاری درپی داشته است. اما برخی از پژوهشگران معتقدند احتمالا بیشتر ژنهای نئاندرتالها برای انسانهای مدرن مضر بودهاند و براثر فرایند تکامل و انتخاب طبیعی از بین رفتهاند. اما برخی از این ژنها در خط سیر تکاملی در نقاط و جوامع مختلف به بقای خود ادامه دادهاند. شاید داستان این است که پاسخ سیستم ایمنی بدن که در دوره پارینهسنگی میانی در برابر نوع باستانی این ویروسها کافی بوده است، بیشتر از حد مورد نیاز بشر امروزی است و حملات تند آن منجر به ازبینبردن ششها و ازکارافتادن اندامهای داخلی بدن میشود.
- شواهد بیشتر از تأثیرات مثبت ژنتیک نئاندرتالها بر انسانهای مدرن؛ باروری بیشتر: از هر سه زن در اروپا یک زن «گیرنده پروژسترون» را که یک واریانت خاص ژنی است، از تأثیر ژنتیک نئاندرتالها بر انسانهای مدرن و در نتیجه امتزاج آنها به ارث برده است. این «گیرنده پروژسترون» نمونه دیگری از واریانتهای ژنتیکی مفیدی است که از انسانهای نئاندرتال به انسانهای مدرن به ارث رسیده است و زنانی که دارای این واریانت ژنتیکی نئاندرتالها هستند مشکلات کمتری در دوران بارداری داشته و کمتر دچار سقط جنین میشوند و بچههای بیشتری به دنیا میآورند. نتیجه مطالعهای که امسال در نشریه زیستشناسی و تطور مولکولی توسط پژوهشگران مؤسسه انسانشناسی تطوری ماکسپلانک و مؤسسه کارولینسکا در سوئد منتشر شد، این اطلاعات جدید را ارائه داد. به گفته «هوگو زبرگ» و «سوانته پابو» (دو نفر از پژوهشگران این مطالعه) براساس آنالیز بیش از 450 هزار از دادههای افراد شرکتکننده در یک بانک داده زیستی که 244 هزار نفر آنها مؤنث بودند مشخص شد که 29 درصد زنان دارای یک کپی از این نوع «گیرنده پروژسترون» نئاندرتالها و سه درصد از زنان دارای دو کپی هستند. «گیرنده
پروژسترون» یک گیرنده داخل سلولی است که توسط هورمون استروئیدی پروژسترون که یکی از هورمونهای زنانه است و در زمان بارداری ترشح میشود، فعال میشود.
- قدیمیترین شواهد حضور انسان هوشمند در اروپا و احتمال نفوذ فرهنگی آنها بر نئاندرتالها: امسال گزارش تحلیلی نتایج کاوش اخیر مکان مشهور «باچو کیرو» در دامنههای شمالی کوههای بالکان واقع در کشور بلغارستان ازسوی پژوهشگران مؤسسه انسانشناسی تطوری ماکسپلانک و همکارانشان در مجله نیچر منتشر شد. براساس یافتههای جدید، گروهی از انسانهای هوشمند در حدود 46 هزار سال پیش در این غار سکونت داشته و ابزارهای سنگی متفاوتی از ابزارهای نئاندرتالها میساختهاند که به صنایع دوره آغازین پارینهسنگی جدید منسوب است. این انسانها بهصورت گستردهای از آویزهای ساختهشده از دندان حیوانات و دیگر مواد اولیه استفاده میکردهاند. در کنار تیغههای سنگی این صنعت، ساکنان این غار بیزون و اسب وحشی و خرس غار شکار میکردهاند که دندان خرسها احتمالا زینتبخش آنها بوده است. نکته جالب توجه درباره این کشفیات این است که مطالعات ژنتیک باستانی روی یک دندان آسیای انسان و چندین تکه استخوان دیگر از این کاوشها نشان داده که به غیر از ریختشناسی دندان آسیا که مشابه انسانهای هوشمند است، توالی دیانای میتوکندریایی آن نیز حاکی از شباهت آن با
انسانهای مدرن روسیه، اسپانیا و چین است. پژوهشگران در این مکان 1271 قطعه استخوان را مورد آزمایش قرار داده و کلاژن باقیمانده را به روش جدید «زووم اماس» استخراج کردند و 95 قطعه را نیز سالیابی کردند. این سالیابیها بقایای انسانی و بستر باستانشناختی آن را به بازه زمانی 43650 تا 45820 سال پیش نسبت دادند. اما قدیمیترین سالیابی این مکان براساس بقایای استخوانی حیوانات تاریخ 46940 سال پیش است که مصادف با یک دوره گرم اقلیمی است و احتمالا تأثیر زیادی در پراکنش جمعیت انسانهای مدرن از غرب آسیا به اروپا داشته است. جالب است که آویزهای دندان خرس مشابه آویزهای ساختهشده بهدست نئاندرتالها در حدود 44 هزار سال پیش تا 42 هزار سال پیش است و جزء فرهنگی به نام شاتلپرونی به حساب میآید. حال سؤال این است، آیا نئاندرتالها تحت تأثیر فرهنگی انسانهای مدرن تازه از راه رسیده قرار گرفته بودند؟
- کشف ردپای انسانهای مدرن نخستین در شبهجزیره عربستان: انتشار گزارش کشف ردپاهای 120 هزار ساله انسان و حیوانات در حاشیه بستر دریاچهای کهن در شبهجزیره عربستان از خبرهای مهم امسال بود. آثار ردپای انسانهای مدرن اولیه ازسوی تیمی از پژوهشگران به سرپرستی «مایکل پتراگلیا» از مؤسسه ماکسپلانک در منطقهای به نام الاثر کشف شده که هزاران سال پیش یک دریاچه آب شیرین بوده و اکنون بستر فسیلشده آن باقیمانده است. این ردپاها که شامل هفت عدد ردپای انسان و تعداد زیادی ردپای حیواناتی مانند فیل، شتر و دیگر علفخواران هستند، براساس آنالیز سنسنجی دانههای کوارتز رسوبات لایههای بالا و پایین محل کشف آنها به بازه زمانی 132 هزار سال تا 102 هزارسال پیش بازمیگردند. اما پژوهشگران این کشف احتمال تعلق آنها را به حدود 120 هزار سال پیش محتملتر میدانند. اندازه این ردپاها نشان میدهد که احتمالا مربوط به انسانهایی بلندقامتتر و لاغرتر از نئاندرتالها بودهاند. این آثار درواقع لحظهای از عبور انسانهای مدرن اولیه بر لبه دریاچه در حال خشکشدنی را ثبت کردهاند که میتوانسته منبع آب این انسانها و حیوانات اطراف آنها بوده باشد. متأسفانه
هیچ بقایای دیگری ازجمله ابزار سنگی یا استخوان حیوانات در این محل یافت نشده است. انسانهای مدرن احتمالا بیش از 120 هزار سال پیش از آفریقا وارد عربستان شدهاند، زمانی که این منطقه بیابانی امروزی، دارای علفزارهای گسترده و منابع متعدد آب شیرین بوده است.
- کشف قدیمیترین اثر هنری پارینهسنگی چین: قدمت پیکرکهای پارینهسنگی در اروپا به بیش از 40 هزار سال پیش بازمیگردد، درحالیکه این نوع آثار هنری در مناطقی مانند شرق آسیا ناشناخته باقی ماندهاند. اما امسال انتشار نتایج مطالعه یک پیکرک استخوانی پرنده از مکانی در چین نشان داد که ساخت چنین آثاری در شرق آسیا نیز رواج داشته است. این اثر در نتیجه سرند آبی رسوبات بههمریخته از حفر چاه در اواخر دهه 50 میلادی در مکان باستانشناختی به نام «لینگجینگ» در شهرستان هنان چین به دست آمده است. با توجه به بستر باستانشناختی آن احتمالا بین 13هزارو 800 سال تا 13 هزار سال قدمت دارد. اگرچه بازه زمانی لایه باستانشناختی منسوب به این رسوبات بههمریخته، از آخرین دوره بیشینه یخچالی تا دوره کوتاه و سرد موسوم به «یانگر درایاس» عنوان شده است. آنالیز میکروسکوپی کانفوکال و میکروتوموگرافی این پیکرک و خردهاستخوانهایی که از بستر باستانشناختی مرتبط با آن بهدست آمده نشان میدهد که پیکرک از استخوانی که به علت حرارت سیاه شده و با چهار تکنیک مختلف حکاکی ساخته شده است. به گفته پژوهشگران که از دانشگاههای شندونگ چین، بوردو فرانسه و برگن
نروژ هستند، سبک و تکنیکهای شکلدهی به این پیکرک کوچک با نمونههای اروپایی متفاوت بوده، بهویژه داشتن پایه در این اثر که میتواند نشاندهنده سبک خاص شرق دور باشد. کشف این اثر قدمت آثار هنری کهن از این دست را به دوره متأخر پارینهسنگی چین میبرد. با وجود برجانبودن این اثر در بستر باستانشناختی آن، براساس مطالعه دیگر آثار یافتشده همراه با این پیکرک و تهیه 28 سالیابی رادیوکربن از بستر مربوطه، قدمت حدودی این اثر 13هزارو 500 سال تخمین زده شده است. در لایههای قدیمیتر این مکان باز، شواهد جالب دیگری مانند کوبههای استخوانی مخصوص ساخت ابزار و حتی خارجکردن مغز استخوان به دست آمده که به تاریخی حدود 115 هزار سال پیش بازمیگردد.
- شواهد انطباق زیستی و سکونت انسان در اواخر پلیستوسن در آن سوی خط والا: یکی از ویژگیهایی که گونه انسان مدرن یا هوموساپینس را از دیگر انسانریختها جدا میکند، پراکنش گسترده و جهانی آن و قدرت انطباق بالا با محیطهای مختلف و استفاده از منابع آنهاست. چگونگی پراکنش انسان مدرن و تصرف قارههای مختلف در یک بازه زمانی نسبتا کوتاه نسبت به الگوهای رفتاری مشابه در انسانریختهای دیگر از موارد جالب چگونگی تطور انسان است. نتایج آنالیز ایزوتوپی یک مجموعه از دندانهای انسان مدرن پلیستوسن جدید از مکانهای پارینهسنگی جزایر تیمور و آلوور والاسیا اندونزی (بهویژه مکان آسیتا کورو) که امسال در مجله نیچر منتشر شد، نشان میدهد انسان در یک بازه زمانی مشخص به چه منابع غذاییای وابسته بوده و چه تغییراتی در الگوی استفاده از این منابع دیده میشود. همچنین این موضوع را مطرح میکند که این نخستین ساکنان ازطریق دریانوردی در حدود 45 هزار سال پیش و در مسیر پراکنش بهسوی استرالیا به این جزایر رسیدهاند؛ انسانهایی که در بازه زمانی حدود 42 هزار تا 39 هزار سال پیش در این جزایر میزیستهاند، بیشتر از منابع ساحلی استفاده میکردهاند، اما
بعدها احتمالا بهدلیل افزایش جمعیت از حدود 20 هزار سال پیش به سمت منابع جنگلی درون جزیره و استفاده گسترده از آنها روی آوردند. این مسئله نشانگر قدرت تطبیق زیاد انسانهای مدرن و پیشرفت آن در بازه زمانی کوتاه است. ازآنجاییکه این جزایر در زمان مورد بحث مجزا بودهاند، فرضیه استفاده از وسیلهای مانند قایق و در کل دریانوردی این انسانها نیز تقویت میشود. به نظر پژوهشگران، این جزایر بهدلیل فقر منابع غذایی برای استقرارهای دائمی و بلندمدت چندان قابل توجه نبودهاند. این مطالعه بهصورت مشترک توسط مؤسسه ماکسپلانک، دانشگاه ملی استرالیا و دانشگاه گاجا مادا اندونزی منتشر شده است.
- پای انسان بسیار پیشتر از آنکه تصور میشود به قاره آمریکا رسیده است: شواهد جدید باستانشناختی بهدستآمده از یک غار دورافتاده در مکزیک به نام چیکیهیتا که شامل تعداد قابل توجهی دستتراشهای سنگی و سالیابی لایههای محل کشف آنهاست، حاکی از حضور انسان در این منطقه در حدود 30 هزار سال پیش است. پیش از این قدیمیترین شاهد حضور انسان در آمریکای شمالی مربوط به یک مکان باز در تگزاس بوده که تاریخ آن به حدود 19 هزار سال پیش بازمیگشت. براساس مطالعات دیانای بیشتر ساکنان بومی آمریکا ریشههای مشترکی با ساکنان شرق آسیا، بهویژه چین و ژاپن دارند، اما قدیمیترین قرابتهای دیانای حاکی از نزدیکی ریشه نخستین ساکنان آمریکا با ساکنان جزایر ملانزی و فلیپین و ابورجینهای استرالیاست. این کشف باستانشناختی جدید سؤالهای بسیاری را مطرح میکند که آیا سازندگان این ابزارهای سنگی میتوانستهاند از مناطق پیشگفته نشئت گرفته باشند یا چه زمانی و چگونه این جمعیتهای انسانی به آمریکا رسیدهاند. اگرچه برخی پژوهشگران معتقدند بسیاری از قطعات موسوم به دستتراش، حاصل دست انسان نبوده و بهصورت طبیعی ایجاد شدهاند.
- نئاندرتالها غذای دریایی هم میخوردهاند: معمولا تصور میشود که نئاندرتالها به غیر از گوشت جانوران خشکیزی، بهویژه گیاهخواران بزرگ به منابع غذایی دیگر بیتوجه بودهاند و قدرت شناختی استفاده از آنها را نداشتهاند؛ اما این فرضیه درک اندک و عدم شناخت نئاندرتالها از محیط و منابع پیرامونشان روزبهروز بیشتر به چالش کشیده میشود و تفاوتهای رفتاری نئاندرتالها و انسانهای مدرن همزمان آنها بهویژه در آفریقا و حتی انسانهای مدرن بعدی که آنها را شاید رو به نابودی کشاندند، کم و کمتر میشود. مطالعه جدیدی که بر بقایای باستانشناختی یک غار به نام فیگورا براوا در کشور پرتغال انجام شده است، نشان میدهد نئاندرتالها بهصورت گسترده از منابع غذایی دریایی استفاده میکردهاند. این مقاله که در مجله ساینس منتشر شد نشان میدهد که نئاندرتالهای این غار در بازه زمانی حدود 86 هزار تا صدوشش هزار سال پیش از ماهی، صدفهای دریایی و خرچنگ و حتی کوسه و دلفین بهعنوان یک منبع غذایی تکمیلی در کنار گوشت حیواناتی مانند گوزن، بز و اسبسانان استفاده میکردهاند. پژوهشگران این مطالعه نمیدانند که آیا نئاندرتالها این گونههای دریایی را
خود مستقیم بهدست میآوردهاند یا از ساحل جمعآوری میکردهاند. براساس این مطالعه نئاندرتالهای این غار احتمالا از دانههای میوه کاج هم استفاده میکردهاند.