جستوجوی جادو در فوران ژنها
عبدالرضا ناصرمقدسی.متخصص مغز و اعصاب
«سریال کشف جادوگران» که دو فصل از آن تاکنون پخش شده اقتباسی هنرمندانه از سهگانه تمام ارواح به نویسندگی «دبورا هارکنز» است. این سریال که از سال 2018 در حال تولید و پخش است بهخوبی توانسته کتاب پرطول و تفصیل تمام ارواح را به تصویر بکشد. من اکنون در حال خواندن این کتاب هستم و واقعا هنرمندی کارگردانان این سریال را در بهتصویرکشیدن وقایع، حذف زوائد و ایجاد کششی بیشتر در داستان بسیار تحسین میکنم. نویسنده کتاب خود یک محقق تاریخ قرون وسطی است و بنابراین دانش گستردهای در مورد حوادث آن دوره دارد. اسامی و وقایع، بسیار دقیق به کار رفته و در خیلی از جاها میتوان رد وقایع تاریخی را دنبال کرد. من در جایجای فیلم و کتاب، به جستوجو در اینترنت میپرداختم تا با قهرمانان کتاب آشنا شوم. دقت تاریخی نویسنده باعث شده که این رمان فانتزی به روایتی جادومآبانه از آنچه بدان میتوان رشد بینش علمی انسان لقب داد، تبدیل شود. رشدی که بهزعم این داستان با حذف نادرست جادو و قدرتهای آن همراه بوده است. اگرچه در عالم واقع چنین نیست، ولی این داستان و فیلم فانتزی میخواهد با ترکیب علم، تاریخ و بینشهای تاریخی روایتی از یک جهان دیگر را
برای ما تعریف کند. باید توجه داشت آنچه اکنون خرافه و باور عوام محسوب میشود زمانی جزء حقایق غیرقابل انکار بوده و چه بسیار افرادی که به جرم جادوگری در آتش سوزانده شدهاند. از سوی دیگر انبوه کتابهای جادو و علومی مانند کیمیا، ریمیا، سیمیا، لیمیا و هیمیا، همه حاکی از آن است که دیدی جادویی به جهان دغدغهای جدی برای نوع بشر محسوب میشده تا آنجایی که کسی همچون «آیزاک نیوتن» که از پایهگذاران بنام علوم جدید است نیز وقت بسیاری را به کیمیاگری اختصاص داده بود. وقتی به این عناصر تاریخی توجه میکنیم چندان دور از ذهن نخواهد بود اگر کسی ولو شده در قالب یک داستان بخواهد بینشی جدید نسبت به جادو و روابط دیگر مستتر در بطن طبیعت به ما ارائه دهد. اما اهمیت این داستان، فقط در تاریخنگاری مبتنی بر بینشهای قدیمی آدمیان و آرزوهای آنها نیست. «هارکنز» سعی میکند جلوهای کاملا جدید به جادوگران و اهریمنها و خونآشامها بدهد. آنها برخلاف اندیشههای باستانی، زاده یا اعوان و انصار اهریمن محسوب نمیشوند. آنها لزوما شریر نیستند و در این روایت داستانی، آنچه را در انبوه داستانهای درباره جادوگران گفته میشود حاصل تبلیغات سوء و اشتباه
انسانها در مورد آنها میداند. طبق این روایت جدید آنها موجوداتی تنیده در بطن انسانها هستند. در واقع داستان نگاهی تکاملی به این موجودات با تواناییها و خصوصیات مختلف دارد. از نظر داستان، آنها حاصل تکامل هستند نه یک دخالت متافیزیکی. این یک دید منحصربهفرد است که نهتنها اساس داستان و سریال را شامل میشود بلکه مبنایی برای بیان دیدگاههای علمی در باب خونآشامها، جادوگران و اهریمنها میشود؛ موضوعی که کار «هارکنز» را هم برجسته و هم منحصربهفرد میکند. در این سریال این موجودات شبهانسان هر کدام متخصص در زمینهای هستند. یکی مثل «دیانا بیشاپ» که شخصیت اصلی این سریال است، متخصص تاریخ کیمیاگری و دوران قرون وسطی است و دیگری یعنی «متیو کلیرمونت» که یک خونآشام است، در چند رشته تخصص دارد. در طول سریال متوجه میشویم «متیو» آزمایشگاهی را ایجاد کرده که در آن به بررسی ژنهای موجودات گوناگون میپردازد و این سؤال را دنبال میکند که چرا نسل خونآشامها، اهریمنها و جادوگران در حال ازبینرفتن است. او در میان ژنها بهدنبال پاسخ به این سؤالات است. میخواهد بداند چرا ژنهای این موجودات در روند تکامل و انتخاب طبیعی در حال
حذفشدن هستند. او و همکارانش نمونههای خونی از موجودات مختلف جمعآوری کرده و با بررسی ژنهای آنها سعی میکنند هم یک نقشه ژنتیکی از دودمان این موجودات را تعیین کنند و هم بفهمند در ژنهای آنها چه چیزی در حال تغییرکردن است. آنها حتی با بررسی ژنها میتوانند بفهمند که یک جادوگر چه تواناییهایی دارد. مثلا آیا جادوی آب یا خاک یا آتش در تواناییهای او هست. به سخن دیگر تلویحا این گونه بیان میشود که جادو نیز چیزی حاصل تکامل بوده و یک جادوگر به دلیل انتخاب طبیعی حامل آن شده است. این توضیح نیز کاملا همسو با تلقی جدید نویسنده از این موجودات فانتزی است. او میخواهد هرچه بیشتر ماهیت آنها را باورپذیر و عقلانی کرده و برای همین هم از روشهای علمی برای بازخوانی یک موضوع فانتزی استفاده میکند. نکته جالب و بسیار مهم دیگری هم وجود دارد. داستان در یک کتابخانه شروع میشود: وقتی «دیانا بیشاپ» در کتابخانه بادلیان آکسفورد درخواست یک کتاب قدیمی در مورد کیمیاگری را میکند؛ کتابی که به نام اشمول 782 مشهور است. او کتاب را دریافت میکند، اما وقتی آن را میگشاید میفهمد که کتاب طلسم شده است. لغات نوشتهشده آن به حرکت درمیآیند و
«دیانا» متوجه تغییرات شدیدی در خود میشود. اثر کتاب تا به آن اندازه قوی است که سایر موجودات از جمله جادوگران و خونآشامان هم متوجه آن میشوند. چیزی در خون آنها به جوش میآید. انگار کتاب اعلام موجودیت کرده است. اما این کتاب قدرتمند که برای مدتها همه به دنبال آن بودند و حالا در برابر «دیانا» ظاهر شده است، کتاب حیات یا بقا نام دارد؛ اینکه چگونه گونههای مختلف به وجود آمدند و راز بهوجودآمدن و نابودی آنها در چیست. کتابی که انسان را به یاد اصل انواع داروین در پیگیری ریشه گونهها میاندازد. همه این موارد نشان میدهد که «هارکنز» چه هوشمندیای برای تألیف این کتاب به کار برده و چه بینش عمیقی را دستمایه ترکیب دید فانتزی با تاریخ شگفتانگیز اعتقادات پیچیده قرون وسطی کرده است. مانند خیلی از موارد دیگر کتاب، در مورد اشمول 782 هم تحقیق کردم و با کمال تعجب متوجه شدم این کتاب همان کتاب مشهور نکرونومیکون است که از آن با عنوان یکی از عجیبترین و پررازترین کتابهای تألیفشده یاد میکنند. کتابی که مملو از رازهای ترسناک است و چه کتابی بهتر از نکرونومیکون که دستمایه شروع چنین داستان بلندی باشد. من هم از دیدن سریال و هم از
خواندن کتاب بسیار لذت بردم و شما را هم به دیدن و خواندن این داستان جذاب دعوت میکنم.