نگاهی به نتایج ۹ دوره برگزاری کنفرانس «قلب آسیا»
مثلث اتهام در کنفرانس
حسین آهن . کارشناس روابط بینالملل
نهمین نشست کنفرانس بینالمللی وزرای خارجه «قلب آسیا» در تاریخهای 9 و 10 فروردینماه 1400 در شهر دوشنبه، پایتخت تاجیکستان، برگزار شد. ازسوی کشورمان جناب آقای دکتر ظریف در این نشست شرکت کردند. وزیر امور خارجه کشورمان در سخنرانی خود در کنفرانس قلب آسیا در تاجیکستان به موضوع صلح در افغانستان اشاره و تأکید کردند، هرگونه موافقتنامه صلح در افغانستان باید تضمینکننده حق تعیین سرنوشت مردم این کشور باشد. ایشان همچنین با اشاره به دستاوردهای ارزشمند مردم افغانستان در ایجاد حکومت قانون و بهویژه تدوین قانون اساسی، تلاش کشورهای منطقهای برای تسهیل گفتوگوهای صلح بینافغانی را ضروری دانسته و راهحلهای تحمیلی خارجی برخی بازیگران فرامنطقهای را که با اهداف سیاسی داخلی ارائه میشود، غیرسازنده شمرده و تنها راه برقراری ثبات دائمی در افغانستان را گفتوگوهای بینافغانی دانستند. برای نخستینبار نشست وزرای خارجه «قلب آسیا- روند استانبول» (HoA-IP) در سال ۲۰۱۱ در استانبول تأسیس شد. از آن سال تاکنون همهساله این کنفرانس به میزبانی کشورهای عضو برگزار شده است. این ساختار بینالمللی برای رسیدگی به چالشها و منافع مشترک افغانستان و همسایگان و شرکای منطقهای ایجاد شد که کشورهای ایران، افغانستان، آذربایجان، چین، هندوستان، قزاقستان، قرقیزستان، پاکستان، روسیه، عربستان سعودی، تاجیکستان، ترکیه، ترکمنستان، امارات متحده عربی و ازبکستان اعضای «قلب آسیا» هستند. همچنین 17 کشور حامی و 12 سازمان حمایتکننده منطقهای و بینالمللی نیز در این جمع حضور دارند. روند قلب آسیا با محور قراردادن افغانستان قصد داشت، بستری را برای همکاریهای منطقهای صمیمانه و نتیجهگرا فراهم کند. در تحلیل و توجیه اولیه برای شکلگیری روند قلب آسیا تقویت همکاریهای منطقهای و تأمین صلح و مبارزه مشترک با تروریسم و تلاش برای گسترش ارتباطات تجارتی بین کشورهای منطقه، گفته شده است و از ابتدا این موضوع برجسته شده بود که یک افغانستان باثبات و دموکراتیک برای ثبات و امنیت منطقه و توسعه اقتصادی کشورهای آسیای مرکزی و جنوبی از اهمیت حیاتی برخوردار است. بنابراین هدفی که از آغاز مورد پیگیری قرار گرفت این بود که از طرق مختلف و با اتخاذ مجموعهای از اقدامات اعتمادساز امنیت و ثبات در افغانستان برقرار شود تا همه کشورهای منطقه از مزیت برقراری امنیت در این کشور بهرهمند شوند. با توجه به محوریت افغانستان در پروسه استانبول یا قلب آسیا این کنفرانس برای افغانستان در مقایسه با سایر کشورهای دیگر از اهمیت بیشتری برخوردار است و دولت افغانستان تلاش کرده که از ظرفیت روند قلب آسیا برای بهبود اوضاع امنیتی کشور استفاده کند. بنابراین در دومین کنفرانس قلب آسیا - روند استانبول (HoA-IP) که در کابل برگزار شد، کشورهای شرکتکننده در این روند شش حوزه همکاری را بهعنوان اقدامات اعتمادساز (CBM) برای رسیدن به اهداف ذکر شده بالا در اولویت قرار دادند. هر CBM دارای یک نقطه کانونی اختصاصی است که مسئول هماهنگی تلاشها برای دستیابی و تصویب یک برنامه اجرائی توسط رهبر گروه و حمایت از CBM خاص است. نقطه مرکزی برای هماهنگیها کانونی در اداره همکاری منطقهای وزارت امور خارجه افغانستان مستقر است. هر CBM باید دو جلسه گروه فنی منطقهای (RTGM) در یک سال برنامهریزی کند. درحالحاضر هفت CBM با عناوین زیر فعال هستند: 1- مبارزه با مواد مخدر 2- مبارزه با تروریسم 3- فرهنگی و آموزشی 4- زیرساختهای منطقهای 5- مدیریت بلایای طبیعی 6- تجارت، بازرگانی و فرصتهای سرمایهگذاری 7- توسعه کشاورزی ( این CBM در سال 2019 ایجاد شد) با توجه به اهداف اعلامشده جمهوری اسلامی ایران جزء اولین کشورهایی بود که به این روند ملحق شده و با حضور فعال مسئولیت کمیته اعتمادساز فرهنگی و آموزشی {Culture & Education (CE-CBM)} را بر عهده گرفت. نکته قابلتوجه این است که همه موضوعات فوق تحتالشعاع موضوع امنیت قرار گرفته و تا هنگامی که مسئله امنیت در افغانستان حل نشود، سایر موضوعات نمیتوانند آنگونه که شرایط اقتضا میکند، به فعالیت بپردازند. هرچند مقامهای حکومتی امیدوارند که این کنفرانس بتواند زمینهای را برای کمک به ثبات در منطقه فراهم کند ولی آگاهان مسائل افغانستان اعتقاد دارند پیچیدگی اوضاع به حدی است که نمیتوان با چنین کنفرانسهایی بر معضل منطقهای با این پیچیدگی نقطه پایان گذاشت. البته آقای ناب معاون وزیر امور خارجه در همین اجلاس تاجیکستان گفته است که تشکیل نهمین کنفرانس وزیران قلب آسیا - روند استانبول با توجه به اوضاع نابسامان موجود بسیار حیاتی است و این نشان میدهد که دولت افغانستان همچنان برای ادامه گفتوگوهای صلح با حفظ دستاوردهای 19 سال گذشته متعهد است. از آنجا که یکی از اهداف کنفرانس قلب آسیا، تأمین ثبات در منطقه و مبارزه مشترک با تروریسم است و دولت افغانستان همواره پاکستان را متهم به حمایت، تجهیز و تأمین مالی گروههای تروریستی کرده است، فضای جلسات همواره تحتتأثیر مباحث چالشی میان افغانستان و پاکستان بوده است. پاکستان نیز در پاسخ به اتهامات افغانستان این کشور را متهم به پناهدادن برخی از عناصر ضدپاکستانی متهم میکند که به نظر میرسد در چنین فضایی امکان همکاری برای مبارزه مشترک با تروریسم وجود ندارد. در سالهای اخیر رقابت هند و پاکستان در افغانستان بخشی از مشکل افغانستان ذکر شده است. مقامهای پاکستانی ادعا دارند که هند حضور پررنگ در افغانستان دارد و فعالیتهای هند در برخی مناطق افغانستان هیچ توجیهی ندارد. در این زمینه بیشترین انگشت اتهام به سمت فعالیتهای سرکنسولگریهای هند در جلالآباد و قندهار است. دولت افغانستان اعتقاد دارد این کشور حق دارد با هر کشور دیگر روابط خوب داشته باشد، ولی به هیچ کشوری اجازه نمیدهد تا از خاک افغانستان علیه کشور دیگری استفاده کند. هنگامی که افغانستان و هند در فضای کنفرانس قلب آسیا انگشت انتقاد را بهسوی پاکستان دراز میکنند، نمیتوان امیدوار بود در چنین فضایی توافق عمدهای برای صلح و امنیت در منطقه به دست بیاید. نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان و پاکستان بارها در مناسبتهای مختلف از دو کشور خواسته است برای بهبود وضعیت در منطقه با یکدیگر همکاری کنند؛ اما افغانستان اقدامات پاکستان را هدفمند و برای اعمال فشار به خود تلقی کرده و بارها بر این موضع خود تأکید و اصرار کرده است که تحت فشار هیچ گفتوگویی با مقامهای پاکستانی صورت نمیگیرد. مهمترین ابزار اعمال فشار پاکستان بر افغانستان گروه طالبان است که این روزها در نتیجه همان سیاستهای طراحیشده از سوی پاکستان، آمریکا و دولت افغانستان مجبور به مذاکره با این گروه شدهاند. گروهی که معلوم نیست رهبر آن زنده است یا طبق اخبار منتشرشده در اثر ابتلا به کرونا فوت کرده است. مدتی طولانی است که هیچ پیام صوتی و تصویری از ملا هبتالله منتشر نشده است. جالب است که پوشش حفاظتی رهبران طالبان در پاکستان توسط سازمان اطلاعاتی این کشور تأمین میشود و دولت پاکستان نیز درباره این شایعه هیچ واکنشی نشان نداده است. در گذشته نیز مرگ ملاعمر توسط مقامات پاکستان بعد از چند سال خبری شده بود. تا اینجای کار پاکستان در اجرای نقشه خود موفق بوده است. دولت افغانستان که اعلام کرده تحت فشار با این کشور مذاکره نمیکند، اکنون مجبور شده است تحت فشار با گروه دستنشانده پاکستان که از سرنوشت رهبر آن گروه خبری نیست، مذاکره کند، هرچند طالبان دارای رهبری واحد نیست و جابهجایی رهبران این گروه بهراحتی انجام شده و سایر اعضای گروه هم به قول خودشان با رهبر جدید بیعت میکنند. اکنون برای همه مشخص شده که کلید حل مشکل افغانستان در دست پاکستان است، اخیرا سفیر پیشین کانادا در افغانستان در مقاله مفصلی به نقش پاکستان در جریان ناامنیهای افغانستان پرداخته و گفته است طالبان به نیابت از پاکستان با دولت افغانستان درحال جنگ هستند. اما آیا دولت و مردم افغانستان زیر بار درخواستهای پاکستان میروند. آنچه در تاریخ افغانستان موجود است، مردم این کشور هیچگاه زیر بار زور نرفتهاند. در برهههایی از تاریخ بهصورت تاکتیکی اینگونه نشان دادهاند که زیر بار زور رفتهاند ولی بعد از مدتی از جایی دیگر نهضتی و حرکتی آغاز شده و متجاوز را از خانه خود بیرون کردهاند ولی باید اعتراف کنیم که داستان طالبان که از جنس همین مردم هستند، قدری متفاوت است. به نظر نگارنده دولت افغانستان باید مذاکره مستقیم خود را با دولت پاکستان پیگیری کند تا همه چیز روشن و آشکار شود و پاکستان نتواند خواستههای خود را با نقاب گروه طالبان ارائه کند. اینکه پاکستان چه نگرانیهایی از ناحیه افغانستان دارد نیز معلوم است. دولت افغانستان مرز موجود بین دو کشور موسوم به خط دیوراند را به رسمیت نمیشناسد و نسبت به مناطق پشتونشین پاکستان در ایالت سرحد شمالی و بلوچستان ادعا دارد. گروههایی نیز در داخل پاکستان به دنبال ایده تشکیل پشونستان بزرگ شامل بخشهای پشتونشین پاکستان و افغانستان هستند. در صد سال اخیر دولت افغانستان اقداماتی را برای تغییر بافت جمعیتی کشور انجام داده و تقریبا پشتوها را در تمام مناطق افغانستان پراکنده کرده است. حتی در استانی مانند هرات امروز جمعیت کثیری از پشتوها ساکن شدهاند و مشابه همین وضعیت در استان نیمروز هم مشاهده میشود. حتی در مرکز افغانستان با ساکنکردن جمعیت موسوم به کوچیها در هزارهجات بخشهایی از این منطقه را به کوچیها که پشتوزبان هستند، واگذار کرده است. این سیاستها نگرانیهایی در پاکستان ایجاد کرده است. هنگامی که روابط هند و افغانستان گرم و صمیمانه میشود، اولین کشوری که احساس نگرانی میکند، پاکستان است. علت هم کاملا واضح است، هند از خواست پشتوزبانهای پاکستان برای جدایی از پاکستان حمایت میکند و در بلوچستان پاکستان نیز از ایده تجزیه بلوچستان حمایت میکند، این موضوعات انگیزه و بهانه کافی برای پاکستان ایجاد میکند که مانع از شکلگیری چنین تحولاتی شود. راهحل مشکل افغانستان در پیگیری جلسات پروسه استانبول قلب آسیا نیست، این پلتفرم در 9 دوره تشکیل جلسه هیچ مشکلی را از افغانستان حل نکرده است. در این اجلاس کشورها مشارکتکننده جمع میشوند و هرکدام موضع خودشان را بیان میکنند و تا سال بعد و کنفرانس بعدی هیچ اتفاقی نمیافتد. جمهوری اسلامی ایران به جهت روابط دوستانهای که با دولت افغانستان دارد و در سال 2012 بعد از تماس تلفنی آقای زلمی رسول، وزیر خارجه افغانستان و گفتوگو با جناب آقای صالحی، وزیر خارجه کشورمان و درخواست ایشان برای شرکت ایران در نشست استانبول پذیرفت که در روند استانبول قلب آسیا شرکت کند، در غیر این صورت از ابتدا هم برای ایران معلوم بود که از این تنور برای مردم افغانستان آبی گرم نمیشود ولی به قول ضربالمثل فارسی که میگوید اگر از این چاه برای شما آبی درنمیآید ولی برای عدهای نان تأمین کرده است. دولت افغانستان اکنون بهخوبی آگاه است که گیر کار کجاست، مستقیم به سراغ همان گیر اصلی بروند و مشکل را از ریشه حل کنند. این از اصول اولیه روابط بینالملل است که با کشور همسایه نمیتوان در حالت نزاع و تنش زندگی کرد و انتظار صلح و آرامش از آنها داشت. مشکل دوستان افغانستان از این روحیه عمومی مردم افغانستان ناشی میشود که میگویند آن چیزی که مال ماست که مال ماست و نیاز به مذاکره ندارد، ما درباره آن چیزی مذاکره میکنیم که فعلا در دست ما نیست و برای بهدستآوردن آن در تلاش هستیم. پس بیایید اول نوع نگاهتان به مسائل را اصلاح کنید، بعدا به سراغ حل مشکلات بروید.