|

مرثیه لبنان

‌ابوالقاسم دلفی- ‌سفیر سابق ایران در فرانسه

‌در شرایطی که نزدیک به هشت ماه از استعفای حسن دیاب، آخرین نخست‌وزیر مورد تأیید مجلس لبنان که در پی انفجارات بندر بیروت رخ داد، می‌گذرد و درحالی‌که در این مدت شخصیت‌های مختلفی برای تشکیل کابینه در این کشور بحران‌زده سیاسی و اقتصادی کاندیدا شده‌اند و هیچ‌یک نتوانسته‌اند رضایت جامعه سیاسی و طایفه‌گری لبنان را کسب کنند، سرانجام سعد حریری، نخست‌وزیر پیشین این کشور، مجددا مأموریت یافت تا کابینه را تشکیل دهد. حریری نیز با وجود گذشت چندین ماه از مأموریتش هنوز نتوانسته به آنچه رضایت طوایف سیاسی لبنان نامیده می‌شود، دست یابد و این در شرایطی است که فشارهای سیاسی و اقتصادی بین‌المللی برای سوق‌دادن لبنان به سمت آنچه تمایلات آشکار و پنهان منطقه‌‌ای و اروپایی به‌‌ویژه منویات عربستان و فرانسه نامیده می‌‌شود، در حال افزایش است و چنانچه بخواهیم با عبور از تعارفات سیاسی به بطن تحولات لبنان وارد شویم، در رأس تمامی فشارها و جوسازی‌های داخلی، منطقه‌‌ای و بین‌المللی، فشار برای ایجاد شکاف در ائتلاف و نزدیکی پاره‌ای مواضع و همسویی‌های حزب‌الله و میشل عون، رئیس‌‌جمهور لبنان و به تعبیری، گسستگی بین حزب‌الله و حزب میهن‌پرستی آزاد به ریاست جبران باسیل، وزیر خارجه سابق و داماد میشل عون رئیس‌جمهور لبنان قرار داد. ‌‌تصویرسازی از علت و ریشه نابسامانی‌های اقتصادی‌ و سیاسی و اجتماعی لبنان در نقش و جایگاه حزب‌الله در روند تحولات همیشه پرتلاطم این کشور و منفصل‌کردن این نقش از آنچه از دیدگاه بدخواهان حزب‌الله «حرکت مقاومت» در منطقه و صحنه‌گردانی حزب‌الله در این تحولات نامیده می‌شود، به‌گونه‌ای خزنده و بسیار مزورانه در حال سوق‌دادن افکار عمومی داخلی لبنان و منطقه علیه جایگاه حزب‌الله و دبیرکل شجاع این حزب قرار گرفته است. طبیعتا راهبرد هدف‌قراردادن حزب‌الله و تحرکات آن در لبنان و منطقه به ‌شکلی آشکار و نمادین در راستای تعریف سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران برای تأثیرگذاری بر روند تحولات منطقه و کشورهای حوزه تأثیر‌گذاری آن تعریف و تبلیغ می‌شود و از این رهگذر منتهاعلیه این حرکت طراحی‌شده دقیق، بی‌اثر یا کم‌اثرکردن نقش و جایگاه جمهوری اسلامی ایران و همراهانش در منطقه قرار گرفته است.‌‌ اینکه صحنه‌آرایی اوضاع نابسامان داخلی لبنان در پرتو عدم توافق سیاسی در این کشور را که عمدتا ناشی از نفوذ کشورهای خارجی در تحولات داخلی لبنان بوده و باعث ناکارآمدی عمومی در این کشور است، به حساب مواضع حزب‌الله و همسویی این حزب و رئیس‌جمهور لبنان تعریف و منطق‌سازی کنند، حکایت از آن دارد که سرمایه‌گذاری‌های مختلف جمهوری اسلامی ایران طی سال‌های گذشته در منطقه و به‌ویژه فداکاری‌ها و ایثارگری‌هایی که برای دفع شر تروریسم داعش به عمل آمده است، بیش از پیش با تدبیر و هوشمندی مدبرانه که علی‌الاصول باید در عملکرد و رویکردهای حزب‌الله و سایرین با صبوری و کیاست تمام تبلور یابد، مورد توجه مدیریت صحنه قرار بگیرد. از حدود هشت ماه قبل که روند تشکیل کابینه در لبنان در بن‌بست قرار گرفته است، شخصیت‌هایی مانند میشل عون رئیس‌جمهور لبنان، نبی بری رئیس مجلس، سعد حریری نخست‌وزیر، سمیر جعجع رئیس حزب نیروهای لبنان، ولید جنبلاط سرکرده دروزی‌های لبنان و بالاخره سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان چهره‌‌های تعیین‌‌کننده‌ای در روند سیاسی لبنان هستند که در صورت اجماع درباره شرایط و متغیرهای کابینه آتی این کشور می‌‌توان به تشکیل دولت سعد حریری امیدوار شد.

هریک از این شخصیت‌ها محاسبات خاص خود را برای شرایط پیچیده فعلی لبنان دارند و چنانچه هر وضعیتی متناسب با خواسته آنها نباشد، امکان برهم‌زدن روند بازی را در اختیار دارند. سعد حریری، رئیس «جریان آزاد»، از حدود پنج ماه قبل مأمور تشکیل کابینه شده است. اتفاقات پس از معادلات متعاقب انفجارات بندر بیروت، سعد حریری را وادار کرد مجددا داوطلبی خود را برای تشکیل کابینه ابراز کند. او یک سال قبل از آن از قبول این پست امتناع کرده بود و این در شرایطی بود که طایفه شیعه لبنان در آن مقطع شدیدا اصرار بر بازگشت او به نخست‌وزیری داشت. اینکه حریری چرا بعد از مدتی امتناع مجددا قبول کرد که نخست‌وزیر شود، به عوامل مختلفی مربوط می‌‌شود که در درجه اول دراختیارداشتن کلیت رهبری اهل سنت لبنان قرار دارد. ضمن آنکه ابتکار فرانسه پس از سفر آقای مکرون به لبنان که ظاهرا برای سروسامان‌دادن به اوضاع نابسامان لبنان و در واقع برای نجات مارونیت سیاسی این کشور انجام شده بود، فرصتی برای سعد حریری فراهم کرد تا مجددا تجدید حیات سیاسی خود را در دستور کار قرار دهد. حریری معتقد به تشکیل کابینه‌ای با 18 عضو تکنوکرات بوده که در آن احزاب سیاسی امکان داشتن یک‌سوم اعضای کابینه را نداشته باشند، زیرا در این وضعیت فرصت مسدودکردن روند امور در دولت و کنترل تصمیم‌ها و تعلیق جلسات را می‌توانند مدیریت کنند.ملاحظه بعدی اینکه حریری مایل نیست تجربه قبلی در نخست‌وزیری خود را در همکاری با جبران باسیل که وزن سیاسی قابل توجهی دارد و به‌عنوان رئیس واقعی دولت می‌تواند عمل کند، تکرار کند.از طرفی حریری حسب وظیفه و به عنوان نخست‌وزیر می‌باید نقشه راه تشکیل کابینه را به رئیس‌جمهور ارائه دهد و آنگاه رئیس‌جمهور می‌تواند این نقشه راه را تأیید یا رد کند، ضمن آنکه مدعی است نقشه راه او براساس مطالبات جامعه بین‌المللی و به‌منظور آزادسازی روند کمک‌ها و اعتبارات به لبنان تهیه شده و می‌تواند همراهی همگانی را به دنبال داشته باشد.از ملاحظات کلیدی در تشکیل کابینه حریری توجه به این نکته ضروری است که او درخواست طایفه شیعه لبنان را برای انتخاب وزرای این طایفه پذیرفته است و به همین ترتیب با رئیس‌جمهور در واگذاری حق انتخاب نیز عمل کرده است. این سیاست و عملکرد حریری در شرایطی است که به دلیل عدم حمایت عربستان سعودی از سعد حریری به نظر نمی‌رسد او تعجیلی در تشکیل کابینه داشته باشد. ریاض بعد از جدایی حریری در سال ۲۰۱۷ از عربستان، به صراحت به نخست‌وزیر لبنان گفته است تا زمانی که از حزب‌الله فاصله نگرفته باشد نمی‌تواند روی حمایت ریاض حساب باز کند و این در حالی است که معادلات داخلی لبنان امکان تحقق چنین سیاستی را به حریری نمی‌دهد.شخصیت بعدی تأثیرگذار در روند تشکیل کابینه میشل عون یا صحیح‌تر آن «جناح عون- جبران باسیل» است که در شرایط فعلی در صحنه داخلی و خارجی لبنان به‌ عنوان معارضین اصلی حریری در تشکیل کابینه محسوب می‌شوند. با توجه به اینکه جبران باسیل به عنوان یک شخصیت سیاسی بسیار پیچیده در طایفه مسیحی لبنان رابطه مناسبی نیز با غرب و فرانسه ندارد و بر تمامی تصمیمات میشل عون رئیس‌جمهور نیز تأثیرگذار است، حریری اصولا آمادگی همکاری با چنین شخصیتی را ندارد؛ بنابراین نخست‌وزیر آتی لبنان بازگشت جبران باسیل به کابینه خود را غیرممکن می‌داند ضمن آنکه باسیل و رئیس‌جمهور خواهان یک‌سوم اعضای کابینه نیز هستند.حزب‌الله و نقش جریان مقاومت در تحولات داخلی لبنان دارای ملاحظات مخصوص به خود است. این حزب که به زعم اکثر بازیگران صحنه سیاسی لبنان از تمامی بازیگران داخلی این کشور قوی‌تر عمل می‌کند، به گمان معارضین خود بیش از همه جناح‌های لبنان، به یک دستور کار خارجی نیز وابستگی دارد. آشنایان با تحولات لبنان از منظر طایفه شیعه معتقدند که حزب‌الله در صحنه داخلی لبنان همواره دو ملاحظه را در دستور کار خود دارد که در درجه اول همواره به عنوان داور بین تمامی بازیگران صحنه سیاسی لبنان وارد عمل می‌شود، به گونه‌ای که هیچ‌یک از هم‌پیمانان یا شرکای این حزب در پایان بازی نه تضعیف شوند و نه پیروز از صحنه بیرون بیایند؛ به عبارت روشن‌تر حزب‌الله همواره به شکلی عمل می‌‌کند که همه طرف‌های درگیر به این برداشت برسند که در تصمیمات سیاسی آینده نقش دارند.همچنین گفته می‌شود حزب‌الله تا زمانی که یک توافق منطقه‌‌ای بین تهران- واشنگتن به دست نیامده باشد برای تشکیل دولت لبنان عجله‌ای ندارد، زیرا در صورت تحقق این توافق از موضع بهتری وارد بازی‌های منطقه‌ای و داخلی لبنان می‌شود.بخش دیگر نقش‌‌آفرینی‌های طایفه شیعه لبنان توسط رئیس مجلس این کشور ایفا می‌شود. نبی بری هم برای تشکیل کابینه اهداف خود را دنبال می‌کند که در درجه اول درصدد حفظ حق وتوی خود بر اصلاحاتی است که ممکن است به دلیل مشارکت او با سعد حریری، ولید جنبلاط و حزب‌الله رخ دهد و در ادامه مایل است به شکلی عمل کند که جریان «باسیل - عون» را که درصدد از بین بردن آن است، تضعیف کند. به همین دلیل نبی بری در منازعه حریری- عون برخلاف حزب‌الله، طرفدار سعد حریری است و همین امر باعث می‌شود که مواضع مخالف بری با حزب‌الله که هم‌پیمان میشل عون است به مرزهای خود نزدیک‌تر شود. رئیس مجلس کهنه‌کار صحنه تحولات لبنان مترصد آن است تا اگر در تشکیل کابینه مقرر شد امتیازی کسب شود‌، شامل تعویق یا لغو انتخابات مجلس لبنان در سال ۲۰۲۲ هم بشود. زیرا نبی بری نگران آن است که احتمالا طی آن انتخابات، طرفداران بیشتری را از دست بدهد. سمیر جعجع، رئیس نیروهای لبنانی، به‌عنوان بازیگر تأثیرگذار در صحنه مارونی‌های لبنان در‌واقع مایل است روند تحولات لبنان را کاملا مسدود و متوقف کند. از طرفی اگر او وارد کابینه دولت شود، میشل عون مسیحی دیگر نمی‌تواند یک‌سوم کابینه را از آن خود کند، زیرا در این صورت باید سهم مسیحیان لبنان را با سمیر جعجع تقسیم کند. رئیس «نیروهای لبنانی» با سوابق نه‌چندان روشن خود در گذشته لبنان، اگر در امتناع از حضور در دولت ادامه دهد، با این سؤال روبه‌رو می‌شود که آیا می‌توان در مجلس لبنان حضور داشت ولی در دولت مشارکتی نکرد؟ ضمن آنکه اگر انتخابات مجلس لبنان لغو شود، او شانس بیشتری برای رسیدن به اهداف خود را که کنترل حداکثر قدرت در لبنان است نیز خواهد داشت. بالاخره باید از ولید جنبلاط سیاست‌مدار هزارچهره دروزی‌های لبنان یاد کرد که جناح میشل عون سال‌هاست تلاش می‌کند طلال ارسلان از دیگر سران دروزی‌ها را به‌عنوان رئیس حزب دموکراتیک لبنان که متعلق به جنبلاط است، جا بیندازد. در همین راستا جناح میشل عون خواستار کابینه دولت حریری با 20 عضو است تا از این رهگذر یک وزیر هم به طلال ارسلان تعلق گیرد تا باعث تضعیف جنبلاط هم بشود. اما در این بین جنبلاط هم در یک اقدام فرار به جلو با تعلق وزیر به طلال ارسلان، موافقت کرده و پس از دیدار اخیرش با رئیس‌‌جمهور لبنان طی مصاحبه‌ خود به گونه‌‌ای برخورد کرد که گویی با رئیس‌‌جمهور درخصوص موضوع فوق به تفاهم دست یافته است. در یک نگاه کلی‌تر به نحوه بازیگری حزب‌الله در صحنه سیاسی داخلی لبنان به نظر می‌رسد که سیدحسن نصرالله درصدد ترغیب سعد حریری برای تشکیل دولت و واگذاری امتیازات جدید است و لذا اعلام می‌کند که از هر کابینه‌ای و با هر ترکیبی حمایت خواهد کرد و از این نظر خود هم عدول نمی‌کند. دبیرکل حزب‌الله پس از دیدار اخیرش با سعد حریری و میشل عون با انتشار پیام‌هایی درصدد سرعت‌بخشی به روند تشکیل کابینه و نمایش مواضع خود در تحقق این مهم با یادآوری این موضوع بوده است که سرانجام حل مشکل کابینه محقق می‌شود. در‌هرحال به نظر می‌رسد در افکار عمومی لبنان، پیشنهادات دبیر‌کل حزب‌الله همواره به طرفداری از رئیس‌‌جمهور و جبران باسیل، به‌عنوان معارضین نخست‌وزیری سعد حریری، ابراز می‌شود. از سوی دیگر جریان آزاد که سعد حریری آن را نمایندگی می‌کند معتقد است که رهبر حزب‌الله در دو جهت ایفای نقش می‌کند. از یک طرف می‌‌خواهد نشان دهد که طرفدار حریری است تا بدین‌ترتیب راه را برای میشل عون و اطرافیانش برای مانع‌تراشی باز کند و از سوی دیگر اصول طرح حریری را پذیرفته ولی تاکنون نام وزرای خود را اعلام نکرده زیرا قصد دارد از این طریق حق سخن‌گفتن برای خود در انتهای راه را محفوظ دارد. در شرایط جاری آنچه در صحنه تحولات داخلی لبنان درخصوص تشکیل کابینه دولت در‌حال گذار و تثبیت است، تلاشی است که حزب‌الله و جریان مقاومت در لبنان را که فداکاری‌ها و ازخودگذشتگی‌هایشان برای امنیت و ثبات لبنان و مقابله با تجاوزگری‌های رژیم صهیونیستی بر هیچ‌کس پوشیده نیست، یکی از عوامل کندکننده و مانع‌تراش در روند شکل‌گیری نهادهای قانونی و زمینه‌ساز برای مساعدت و کمک‌های بین‌المللی جهت بهبود شرایط اقتصادی لبنان جلوه دهد و در کنار این جریان مشکوک، ارتباط حزب‌الله با جمهوری اسلامی ایران و بازیگری این جریان برای مقاومت در منطقه را به شکل نامأنوسی تصویر کند که افکار عمومی لبنان و منطقه را از آن دور کند. در‌این‌بین و جدای از فضاسازی‌های داخلی و منطقه‌‌ای که نشئت‌گرفته از جریان سلفی و حمایت‌های تمام‌وکمال عربستان سعودی است، پاره‌‌ای اظهارنظرهای نزدیکان حزب‌الله و مؤثرین جریان مقاومت علیه رژیم صهیونیستی نیز باید با دقت نظر و فارغ از جوسازی‌ها مورد توجه قرار گیرد. مرحوم انیس نقاش مبارز ماندگار جریان مقاومت در منطقه که از ابتدای انقلاب اسلامی در ارتباط با تحرکات بیرونی مقاومت نیز قرار داشته است، در یکی از آخرین اظهارنظرهای خود قبل از درگذشتش در بهمن سال گذشته با رسانه المیادین که نزدیک به حزب‌الله هم هست، درخصوص تحولات جاری لبنان و فعالیت‌‌های حزب‌الله خاطرنشان کرده است که «هرگز قابل قبول نخواهد بود که اوضاع داخلی «لبنان» را از پرونده‌های مربوط به محور مقاومت و مقابله با دشمن صهیونیستی جدا کنیم. قابل‌قبول نخواهد بود اگر بگوییم که ما در جریان اوضاع مالی لبنان نبوده‌ایم، زیرا این مسئله مشکل و دل‌مشغولی مقاومت نیست. امنیت ملی تنها محدود به سلاح و دفاع نظامی نیست. این امنیت به آموزش‌و‌پرورش، اقتصاد، کشاورزی و بهداشت نیز مربوط می‌شود. عملیات نظامی بخشی از امنیت ملی است ولی فقط کافی نیست که از ملت دفاع کنیم». المیادین همچنین در معرفی «مرحوم» انیس نقاش اضافه کرده که ایشان از جمله کسانی بوده است که پیشنهاد تشکیل پاسداران انقلاب اسلامی را به‌منظور دفاع از دستاوردهای انقلاب در مقابله با کودتای نظامی داده بود و این پیشنهاد را در دیداری که در منزل وی با جلال‌الدین فارسی داشته به ایشان داده است. جلال‌الدین فارسی‌ بعدها نماینده فلسطینی‌های جنبش فتح در ایران می‌شود. در همین ارتباط روزنامه «اوریان لو ژور» چاپ لبنان در تحلیلی درباره اوضاع جاری لبنان خاطرنشان می‌کند که دیدگاه‌های انیس نقاش در مورد محور مقاومت و نقش حزب‌الله در لبنان مورد قبول بسیاری در لبنان قرار دارد و اضافه می‌کند که در لبنان فقر فراگیر شده است. نارضایتی عمومی وسیع‌تر شده است و به نظر می‌رسد که خطر درگیری مجدد حزب‌الله با اسرائیل پذیرش کمتری خواهد داشت. این روزنامه در تحلیل خود اضافه می‌کند که حزب‌الله تحت تأثیر فشارهای ناشی از اظهارات انیس نقاش به فکر دورشدن از ائتلاف با میشل عون افتاده است. اوضاع اقتصادی لبنان به‌ویژه پس از استعفای دولت در پی انفجارات بندر بیروت، رو به وخامت نهاده است. هرچند از یک منظر تحلیل روزنامه «اوریان لو ژور» را می‌توان در راستای تبلیغات و تنش‌آفرینی‌‌های رژیم صهیونیستی در لبنان تلقی کرد اما از منظر بیان بخشی از افکار عمومی لبنان می‌تواند مورد توجه قرار داشته باشد. همچنین برخی دیدگاه‌های محافل داخلی لبنان بر این محور قرار دارد که شرایط منطقه‌‌ای، حزب‌الله را به سمت تردید در اتخاذ تدابیر داخلی سوق داده و این امر می‌‌تواند حزب‌الله را بیش از پیش از هم‌پیمانان خود دورتر کند. ضمن آنکه تردید‌های حزب‌الله، جریان میشل عون - جبران باسیل را ممکن است به سمت پایان‌دادن به مواضع سخت خود در قبال تشکیل دولت مورد نظر سعد حریری سوق دهد. بدین معنی که به دلیل نگرانی از اینکه اگر اوضاع بین ایران و محور واشنگتن - تل‌آویو وخیم‌تر شود ممکن است جنگ با اسرائیل اجتناب‌ناپذیر شود. لذا با در‌نظرگرفتن مبانی این تحلیل، حزب‌الله نیاز خواهد داشت که اتحاد خود را با هم‌پیمانانش در لبنان جهت اجتناب از انزوا حفظ کند. برخی نظر‌ها نیز حول این محور دور می‌زند که بنا به تفکرات ابرازشده انیس نقاش، ایده مقاومت بر اثر فروریختن اقتصاد فعلی لبنان می‌تواند متلاشی‌شده تلقی شود و اگر حزب‌الله حل مشکلاتی همچون فساد طبقه سیاسی لبنان و واقعیت‌های مربوط به انفجارات بندر بیروت را مد نظر قرار ندهد، کارایی حرکت مقاومت دچار مشکل خواهد شد. و سرانجام اینکه هم‌زمان با چشم‌انداز نوعی بن‌‌بست در روند تشکیل کابینه لبنان که به دلیل تعارض دیدگاه‌های احزاب و جناح‌های داخلی این کشور است، فرانسوی‌ها که همواره حامی جریان مارونیت سیاسی لبنان بوده‌اند، در چارچوب راهبرد و سیاست‌های همیشگی خود در دفاع از منافع این طایفه در لبنان، حرکات خود را برای فشار بر لبنانی‌ها افزایش داده‌اند. ژان ایو لودریان وزیر خارجه فرانسه در نشست اخیر خود با اعضای کمیسیون سیاست خارجی پارلمان فرانسه در ضمن ارائه گزارشی از وضعیت سیاست خارجی فرانسه به موضوع لبنان نیز اشاره و با لحنی تهدیدآمیز اعلام کرد که اگر برخی مسئولین لبنانی مسئولیت خود را نمی‌پذیرند ما تردیدی در به‌عهده‌گرفتن مسئولیت خود نداریم. در شرایطی که هیچ علامتی از گره‌گشایی در روند تشکیل کابینه لبنان به چشم نمی‌خورد، به نظر می‌‌رسد که جامعه بین‌المللی هم درصدد افزایش بیشتر فشار بر لبنان است. با وجود رفتن ترامپ و ورود بایدن به کاخ سفید چشم‌انداز روشنی برای «سوگ لبنان» ترسیم نشده و جریاناتی که منتظر تغییر در کاخ سفید و ورود دموکرات‌ها برای دخالت بیشتر و بهبود اوضاع در لبنان بودند، نتیجه عملی این تغییر را در چارچوب منافع لبنان مؤثر نمی‌دانند. غالب نظرات در مورد نقش فرانسه در لبنان نیز حاکی از آن است که تجربه دخالت فرانسه در کشورهایی همچون ویتنام، الجزایر، رواندا، لیبی، سوریه، عراق و فاجعه حضور فرانسه در چاد و مالی نمونه‌هایی برای لبنانی‌ها هستند که باید از دخالت‌های فرانسه درس عبرت بگیرند. آمریکایی‌ها قطعا بدون توافق با فرانسه و اروپا به یاری لبنان نخواهند رفت؛ ضمن آنکه راهبرد کلان آمریکا در خاورمیانه نیز در شرف تغییرات عمیق قرار گرفته و نگاه به آسیا می‌تواند جایگزین خاورمیانه شود. از سوی دیگر کاخ الیزه فرانسه، در تلاشی برای دفاع از مسیحیان لبنان اخیرا میزبان سعد حریری و جبران باسیل بوده است اگرچه جبران باسیل به دنبال لابی‌های غربی -عربی تحت تحریم‌‌های شدید آمریکا و اروپا قرار گرفته است، با‌این‌حال به نظر می‌رسد آقای مکرون درصدد است برای حل‌وفصل مشکلات وی با سعد حریری و نوعی دفاع از منافع مارونیت سیاسی در این کشور، روابط این دو سیاست‌مدار لبنانی را تسهیل کند. هرچند سفر وی و حریری به فرانسه در هاله‌ای از ابهام قرار داشته و باعث بروز نوعی خشم در جامعه مدنی لبنان شده است. با‌این‌حال گفته می‌شود احتمال ملاقات حریری با جبران باسیل در پاریس وجود دارد که هدف آن ایجاد آشتی بین این دو خواهد بود که اگر محقق شود ممکن است پاره‌ای از گره‌های بن‌بست کابینه لبنان گشوده شود. در هر صورت اوضاع لبنان تحت تأثیر عوامل بسیاری همچنان در پیچیدگی و وخامت به سر می‌برد و حزب‌الله لبنان به‌عنوان یکی از بازیگران اصلی صحنه داخلی این کشور تحت فشارهای داخلی و منطقه‌ای فراوانی قرار گرفته است تا اولا در موضوع مناسبات خود با جمهوری اسلامی ایران و سپس تعیین تکلیف سلاح مقاومت، مابازاهایی را ارائه دهد. اگرچه شرایط جاری لبنان اولین مورد از این دست شرایط نیست و این کشور بارها شرایط بحرانی و عدم توافق درخصوص تشکیل کابینه را تجربه کرده است اما تحولات بین‌المللی ناشی از تغییرات در کاخ سفید، مناسبات پیچیده تهران - واشنگتن در پرتو تعیین تکلیف برجام و آینده راهبرد خاورمیانه‌‌ای ایالات متحده در دوران جو بایدن، شرایط جدیدی را برای منطقه در حال رقم‌زدن است که اگر حزب‌الله و حرکت مقاومت، هوشیاری لازم و شجاعت به‌موقع را برای عبور از این وضعیت بغرنج به خرج دهد، مسلما همچون همیشه به‌عنوان یکی از حافظان اصلی صلح و ثبات و امنیت لبنان در کنار مردم این کشور قرار خواهد گرفت و محبوبیت و مقبولیت خود را بیش از گذشته در استقلال داخلی برای خود حفظ خواهد کرد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها