بایدن توانایی تضعیف عربستان را ندارد
جورجیو کافیرو. تحلیلگر خاورمیانه
برای عربستان سعودی، ریاستجمهوری نامتعارف دونالد ترامپ فرصتی بینظیر برای دستیابی به اهداف دیرینهاش در منطقه بود. رابطه شخصی نزدیک بین جرد کوشنر، داماد ترامپ و مشاور مورداعتمادش و محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی، این پادشاهی را قادر کرد تا بهصورت دوستانه و غیررسمی با واشنگتن همکاری کند. در دوران دولت ترامپ، ریاض جسورانه اقدامات فراوانی را دنبال کرد که به احتمال زیاد در دوران ریاستجمهوری «سنتی» کاخ سفید نمیتوانست انجام دهد. محاصره قطر و اقدامات قاطع دیپلماتیک علیه کانادا، هر دو نمونههایی از استفاده بنسلمان از هرجومرج و آشفتگیای که ترامپ در واشنگتن به وجود آورده بود، هستند. اما رئیسجمهور دموکرات، جو بایدن که در ماه ژانویه روی کار آمد، آماده است که رویکردی کاملا متفاوت نسبت به پادشاهی عربستان اتخاذ کند. با توجه به فشار درونحزبی به بایدن برای ایجاد تغییرات جدی در روابط ایالات متحده و سعودی، سؤال اینجاست که آیا بایدن میتواند به وعده انتخاباتی خود مبتنی بر رفتار با ریاض مانند «کشوری منزوی» عمل کند؟ به نظر میرسد پیوند ویژه محمد بن سلمان با دولت ترامپ باعث شده است که سیاستمداران دموکرات بیشتری علیه عربستان موضع بگیرند. حسین ابیش، تحلیلگر مسائل خاورمیانه توضیح داد که «عربستان، زمانی که اجازه داد ترامپ و دولتش تا این حد به این کشور نزدیک شوند، خود را در معرض انتقادات دموکراتها در مورد سیاست خارجی دولت قرار داد و تبدیل به سپر بلا شد». دیو دس روشه، استادیار دانشگاه دفاع ملی واشنگتن میگوید، «روشن بود که دموکراتها عربستان سعودی را راهی غیرمستقیم برای حمله به ترامپ میدانند». دس روشه اشاره میکند که بسیاری از دموکراتها تنها بعد از رویکارآمدن ترامپ در ژانویه ۲۰۱۷ بود که با حمایت ایالات متحده از ائتلاف تحت رهبری عربستان در یمن مخالفت کردند. با قدرتگرفتن بایدن دموکرات و برنامه او تحت عنوان «بازگشت به شرایط عادی»، بنسلمان چندین مانور زیرکانه برای پیشبرد منافع عربستان انجام داد. از زمان پیروزی بایدن در انتخابات تا کناررفتن ترامپ از ریاستجمهوری دو ماه فاصله بود. رهبری سعودی در این دو ماه، گامهایی برای نشاندادن خواست خود جهت همکاری با ریاستجمهوری جدید برداشت. از جمله این تلاشها، پایاندادن به محاصره قطر و آزادی تعدادی از زندانیان سیاسی بود.
ترقیخواهان دموکراتیک ضدسعودی دموکراتها در مورد تعامل با عربستان سعودی تا حدودی با یکدیگر اختلافنظر دارند. کسانی که در جناح ترقیخواه قرار دارند، چندان به عربستان خوشبین نیستند. این بخش رو به گسترش حزب - که توسط اعضای جوانتر و متمایل به چپ کنگره مانند ایلهان عمر رهبری میشود- معتقدند باید از رابطه نزدیک میان آمریکا و عربستان احتراز کرد. زمانی که مسئله عربستان سعودی در جریان رقابتهای انتخاباتی مطرح شد، بایدن به جناح مترقی حزب خود نزدیک شد. این اتفاق تأثیر فزاینده این جناح را نشان میدهد. بایدن در سخنرانی خود در آگوست ۲۰۱۹، اعلام کرد میخواهد «دستور ارزیابی مجدد روابط با عربستان سعودی» را صادر کند. او افزود «آمریکا دیگر اصولش را صرفا مبنی بر خرید نفت یا فروش اسلحه قرار نخواهد داد». بعدتر در همان سال، بایدن ادعا کرد که دولتش «سعودیها را همانطورکه هستند، منزوی خواهد کرد». اگرچه بایدن هنوز با عربستان سعودی مانند یک کشور منزوی رفتار میکند اما به محمد بنسلمان این پیغام را داده که قطعا اقدامات سیاسی جدیدی را در پیش دارد. رئیسجمهور آمریکا تاکنون دو مورد را در مورد عربستان اعلام کرده است؛ یکی پایان حمایت کشورش از اقدامات نظامی «مهاجمانه» عربستان در یمن و دیگری انتشار جزئیات گزارش اطلاعاتی در مورد مرگ خاشقجی. اما این کارها قرار است چه معنایی داشته باشد؟ منافع مشترک ایالاتمتحده و عربستان سعودی از نظر ژئوپلیتیکی، ایران قطعه کلیدی این پازل است. حتی اگر مذاکرات جاری هستهای، توافق هستهای را احیا کند، مسائل غیرهستهای همچنان به ایجاد اختلاف بین واشنگتن و تهران دامن میزند. تا زمانی که این وضعیت پابرجاست، ایالات متحده نیازمند همکاری با عربستان سعودی خواهد بود. جنگ بزرگ قدرت نیز بر چگونگی نگاه دولت بایدن به ریاض تأثیر خواهد گذاشت. همکاریهای فزاینده عربستان و سایر کشورهای عربی که بهطور تاریخی طرفدار غرب بودند با چین و روسیه، نگرانی مقامات آمریکا را دوچندان میکند. در فضایی چندقطبی که پکن و مسکو بلندپروازانهتر از قبل در منطقه درحال فعالیت هستند، دولت بایدن نمیخواهد اقدامی کند که ریاض را به سمت شرق سوق دهد. بهاحتمالزیاد، همه این عوامل اجازه نمیدهند بایدن، محمد بنسلمان را بر سر مرگ خاشقجی مستقیما تحریم کند. با نگاه به جلو، بعید است بایدن همکاری ایالات متحده-عربستان را بیشتر کند. اما فشارها از سوی جناح مترقیتر حزبش برای تحریم بنسلمان رو به افزایش است. اما درنهایت، بایدن تلاش خواهد کرد تا بین ملاحظات عملی و برنامه بلندپروازانه سیاستخارجی مبتنی بر حقوقبشر خود تعادل ایجاد کند.