|

یادداشتی بر فیلم پدر

پدر، فراموشی و دلشوره‌های بی‌پایانش

محمدعلی آرامی . متخصص مغز و اعصاب

فیلم پدر (فلوریان زلر، ۲۰۲۰) با بازی درخشان «سر آنتونی هاپکینز» و با فیلم‌نامه‌ای دقیق، بازیگری هنرمندانه و کارگردانی سنجیده و دقیقش بیننده را به دنیای ذهنی یک بیمار آلزایمری می‌برد. جهانی نابسامان که توالی زمانی و موقعیت‌های مکانی آن برهم ریخته شده و درک واقعیت با هجوم افسارگسیخته و بی‌نظم خاطرات دور و نزدیک امکان‌پذیر نیست. فراموشی به تنهایی شاید چندان امر مشکل‌سازی نباشد، آن هم برای فردی که عملا از فعالیت‌های شخصی نیازمند حافظه‌ای سالم و حضور در اجتماعات فاصله گرفته است. اما بیماری آلزایمر تنها فراموشی نیست. ازدست‌دادن توان محاسبه و پول خرج‌کردن یا فراموش‌کردن شماره تلفن فرزندان را می‌توان چاره‌ای کرد. حتی گم‌کردن آدرس منزل و نشناختن چهره افراد را نیز تحمل‌کردن چندان دشوار نیست. آنچه فرد آلزایمری را دچار وحشت و اضطراب می‌کند، توهم‌های مداومی است که پیوسته تغییر می‌کنند و او را برای کنشی متناسب و ابراز احساسات لذت‌بخش گیج و‌ مردد می‌کند. بر اساس توهمات و حافظه ضعیف و هجوم خاطرات است که هذیان‌ها سر برمی‌آورند. ساخت چنین فیلم‌های استادانه‌ای گذشته از ارزش‌های هنری آن، به جهت کمک به درک درست وضعیت ذهنی آشفته سالمندان مبتلا به آلزایمر و تبعات آن ارزشمند است. این فیلم به ما و پرستاران و خانواده‌ها یاد می‌دهد که آلزایمر فقط فراموشی نیست، اضطرابی بی‌امان، پریشانی و درماندگی است و همان‌گونه که در پایان فیلم می‌بینیم شاید تنها یک آغوش مهربان می‌تواند اندکی این پریشانی را چاره کند و امنیتی را برای پدر به ارمغان آورد. پدر اکنون همانند دوران نوزادی و کودکی خود، محتاج آغوش مهربان فرزندان خود است.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها