چشمانداز روشن سینما!
بهناز شیربانی: از آخرینباری که قدم به سالنهای سینما گذاشتیم، برای بسیاری از ما به سال کشیده است و هنوز مشخص نیست شرایط چه وقت متعادلتر خواهد شد تا بتوان با خیالی آسوده روی صندلیهای سینما نشست و از تماشای فیلم لذت برد. این هراس و محدودیت از حضور در سالنهای سینما تنها محدود به کشور ما نیست. در دوران همهگیری ویروس کرونا تمامی کشورها شرایط مشابهی را تجربه کردند و کشورهای زیادی یکی پس از دیگری مدتی است وضعیت عادیتری را تجربه میکنند و حضور در فضاهای پررفتوآمد مثل سابق هراسآور نیست و به نظر میرسد این شرایط به مرور در بسیاری از کشورها حاکم خواهد شد. اما در روزهایی که از تعطیلی سینماها و شرایط دشوار زندگی بسیاری از هنرمندان صحبت میکنیم، یادآوری اینکه پیش از همهگیری کرونا نیز سینمای ما شرایط اقتصادی مطلوبی را تجربه نمیکرد، دور از ذهن نیست. این در حالی است که در ماههای گذشته تولید پرتعداد سریالهای شبکه نمایش خانگی که عمدتا ارتباط مؤثری با مخاطب برقرار کردهاند هم زنگ خطری برای تغییر عادات مردم به تماشای سریال را پررنگتر میکند. اما همه اینها حدس و گمانهایی است که ذهن بسیاری از سینماگران را مشغول کرده است. اینکه درنهایت پس از عبور از این دوران گذار باز هم باید نگران مخاطب سینما بود یا خیر؟ پرسشی است که با برخی سینماگران در میان گذاشتیم. برزگر: چشمانداز روشنی میبینم مجید برزگر، کارگردان و تهیهکننده، در پاسخ به این پرسش «شرق» که چشمانداز سینمای ایران را بعد از همهگیری ویروس کرونا به جهت استقبال مردم از اکران سینماها چطور میبینید؛ گفت؟ «گمان میکنم اگر شرایط به حالت عادی برگردد. بهطور طبیعی مردم هم به زندگی عادی باز خواهند گشت. فکر میکنم در شرایط گذار از این دوران و بعد از واکسیناسیون با توجه به چیزی که درحالحاضر دستکم تجربه جهانی به ما نشان میدهد، استقبال از فضاهای عمومی است که بیشتر هم خواهد شد و امیدوارم در ایران هم اینطور باشد. آنچه مسلم است، در چند سال اخیر استقبال از سینما نسبت به جمعیت و سالنها کمتر بوده. بههرحال باید قبول کرد مردم گزینه جدی دیگری مثل پلتفرمهای آنلاین پیشروی خودشان دارند و این موضوع برای آنها گزینه مهمی شد و به آن عادت میکنند. پس رقیبی جدی برای سینماها ایجاد شده است. البته که پیش از رونق این پلتفرمها، در نمایشهای سینمایی و در شرایط پیش از کرونا هم بسیاری از تماشاگران به هر دلیلی که بخشی از آن شرایط اقتصادی یا دسترسی به سالنهای سینما بود، منتظر میشدند که به شکل فیزیکی فیلمها در دسترس قرار بگیرند و دیویدی فیلمها در فروشگاهها پخش شود و فروش آنها بسیار قابلتوجه بود و شمار تماشاگرانی که از آن طریق یا حتی از طریق نمایشهای غیرقانونی در شبکههای ماهوارهای به دیدن فیلمها مینشستند، قابلتوجه بود و عمل رفتن به سینما همان زمان هم کمتر بود. فکر میکنم ممکن است در یک ارزیابی معکوس این پیشبینی هم انجام شود که شاید دلتنگی برای فضای عمومی مثل سینما، تئاتر و... بعد از یک دوران یکی، دو ساله این اشتیاق را به تماشاگران بدهد که ترجیح بدهند در مراکز عمومی مثل سینما و در کنار هم و در سالن تاریک فیلم ببینند. حداقل امیدواری ما سینماگران میتواند این موضوع باشد». او در پاسخ به این پرسش که بعد از این دوران چه فیلمهایی میتواند مخاطب را به تماشای فیلم در سینما ترغیب کند، گفت: « باید گفت طبیعتا اگر جامعه هدف سینما عموم مردم باشد، بهصورت طبیعی فیلمهای مخاطبپسند یا فیلمهایی برای مخاطب عموم میتواند راهگشا باشد که در کنار این استقبال همه نوع فیلمی به چرخه نمایش برگردد. همانطورکه میدانید مثلا در سالنهای هنر و تجربه در دوران اوج استقبال تماشاگران فیلمهای بهشدت خاص را هم در این مجموعه مخاطبان خودش را داشت و دیده میشد. گمان میکنم یا دستکم امیدوارم این اتفاق بیفتد و من چشمانداز روشنی میبینم که سینماها بازگشایی شوند و مقداری هم از این محدودیت تسلط پلتفرمها کمتر شود و گزینهها برای تماشاگران بیشتر شود». ساداتیان: قطعا بار دیگر شاهد رونق سینما هم خواهیم بود سیدجمال ساداتیان، تهیهکننده هم معتقد است سینما یک مقصد گردشگری است و دیدن فیلم در سینماها بهانهای است که مردم خانه نمانند. او در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «عموما میبینیم وقتی خانوادهای دور هم جمع میشوند، اولین گزینهای که برای تفریحکردن مطرح میشود، سینمارفتن است. اما چیزی که دراینبین اهمیت دارد، اعتمادسازی و ارتباط برقرارکردن فیلمها با مخاطب است. در یکسالونیم گذشته تولیدات شبکه نمایش خانگی افزایش قابلتوجهی داشت و در مقابل چراغ سینماها خاموش بود اما من بههیچوجه این دو حوزه را مقابل هم نمیبینم. شبکه نمایش خانگی همچنان مخاطب خودش را خواهد داشت و به مرور و با بهترشدن شرایط قطعا بار دیگر شاهد رونق سینما هم خواهیم بود. اما در این میان مهم است که چه فیلمهایی بعد از تعطیلی طولانیمدت سینماها اکران خواهد شد. موافقم که برخی از فیلمهای در صف مانده مناسب اکران سینماها نیستند و بهتر است از طریق اکران آنلاین نمایش داده شود. اگر به سینماهای دنیا هم نگاه کنیم، متوجه میشویم که از تعداد قابلتوجهی فیلم ساختهشده در سال تنها تعداد کمی از آنها راهی جشنوارههای مخالف شده و مورد توجه قرار میگیرند. سینمای ما هم جدا از این موضوع نیست. اما تولید فیلمهای خوب که ارتباط مناسبی با مخاطب برقرار کند به چرخه درست تولید و اکران کمک خواهد کرد. این موضوع هم مستلزم سعه صدر مسئولان سینمایی است که به دلیل ممیزیهای بسیار فیلمساز به خود سانسوری نرسد و بتواند با تمام توان به ساخت یک فیلم خوب فکر کند». مسیر روشنی نمیبینم ابوالحسن داودی، کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیهکننده در پاسخ به این پرسش که چه دورنمایی نسبت به شرایط سینما پس از دوران همهگیری کرونا دارد؟ گفت:«یکسالواندی از دوران همهگیری ویروس کرونا در تمام دنیا میگذرد و تمامی بشریت خسارات غیرقابلجبرانی را متحمل شدهاند. اما همه به این موضوع آگاه هستند که اثرات این فاجعه جهانی در کشور ما کمی خاصتر است؛ چراکه عادات اجتماعی شکل گرفته به دلیل شرایط و ویژگیهایی که در ارتباطات جامعه و حکومت وجود دارد و ضعف عمومی مسئولیت اجتماعی که شاهدش هستیم، باعث میشود اساسا الگوی رفتاری ایرانیها با تمام دنیا تفاوتهایی داشته باشد. به شکلی که به نظر میآید عاداتی که در جامعه ما به وجود میآید و جا میافتد، وقتی که بهدلیل عارضهای جمعی از بین میرود، شکلگیری دوباره آن سختتر و دیرتر از بار نخست است. طبیعی است در جایی که ارتباط مردم و مسئولان طبیعیتر و مسئولانهتر است به همان نسبت رشد عادات و مسئولیتهای اجتماعی تودههای مردمی سریعتر شکل میگیرد و در صورت هرگونه تخریب با سرعت تندتری به حالت قبل برمیگردد. آگاهیم که فرهنگ جدیدتر سینمارفتن، تنها انتخاب یک فیلم و دیدن آن نیست و مسائل مهمتری چون استاندارد مکان و شیوه نمایش، آمیختگی آن با عناصر دیگر سرگرمی و تفریح در پردیسها و مجموعههای سینمایی، آداب سینمارفتن را بهتدریج عوض کرد و به استانداردهای جهانی نزدیک شد. به مرور سینما، از صرف نمایش فیلم به مرکز رفاهی تغییر شکل پیدا کرد و مردم بهتدریج عادت کردند تا برای سرگرمی ساعاتی را در مجموعههایی که به همین منظور طراحی شدند سپری کنند و سینما هم بخشی از این مجموعه سرگرمی محسوب شد که توانایی جذبکردن آدمهایی با هر شکل سلیقهای را دارد. او ادامه داد: طبیعی است که جریان سینمارفتن بعد از همهگیری ویروس کرونا در تمام دنیا دچار مشکل شد. ابعاد این بیماری در کشورهایی که ارتباط مسئولان و مردم بهتر و متعهدانهتر بود و تمرکز بیشتری برای رفاه و بهداشت مردم در نظر گرفته شده بود، توانستند بهسرعت همهچیز را کنترل کنند و به زندگی عادی برگردند. برای مثال در آمریکا با رفع بحران و بهوجودآمدن شرایط آرامتر در کنترل جامعه، میبینیم که سینماها هم به شکل عادی کارشان را از سر گرفتند. فرهنگ و مناسک سینمارفتن پابرجا ماند و شاهدیم که فیلمهایی که در آمریکا پیش از همهگیری در دسته فیلمهای پرمخاطب محسوب میشدند، همچنان مخاطبان بسیار زیادی دارند. این موضوع نشاندهنده این واقعیت است که در فرهنگ بعضی جوامع آداب اجتماعی حتی اگر مدتی به فراموشی سپرده شود اما میتواند بهسرعت به وضعیت قبل برگردد. اما در کشور ما این شکل از عادات اجتماعی، در صورت تخریبشدن سختتر و دشوارتر ترمیم میشود. بنابراین طبیعی است که بعد از این وقفه طولانی و بستهبودن سالنهای سینما، اگر شرایط مثل قبل عادی شود، مدت بسیار زیادی زمان لازم است که بار دیگر مردم اعتماد کنند و قدم به سالنهای نمایش بگذارند و بههرحال این موضوع ارتباط مستقیمی دارد با اعتماد و اعتقاد مردم به مسئولان و حاکمانی که وظیفه عادیکردن شرایط اجتماعی را دارند. به همین دلیل در ایران با مشکلات متعددتری روبهرو هستیم و تا رسیدن به شرایط مطلوب قطعا مسیر طولانیتری در پیش خواهیم داشت و مسئولان مربوطه هم دستکم تا اینجا با گفتار و رفتارشان نشان دادهاند که هیچ برنامهریزی کوتاهمدت، میانمدت یا طولانیمدتی برای بیرونرفتن از شرایط دشوار سینمای ایران درنظر نگرفتهاند. در ماههای گذشته هم شاهد بودیم که شکل ارتباط دولت و سینماگران و البته بیشتر سینماداران، هم عمدتا کمک استعانتی است که بیهیچ برنامهریزیای پیش میرود و نمیتوان انتظاری از این کمک برای بهبود وضعیت نمایش در آینده داشت و به دلیل مبهمبودن وضعیت پیشروی این بیماری و ضعف سیاست کلی که در این زمینه در کشور حاکم است، من چشمانداز روشن و نزدیکی مبنیبر اینکه سینما و فرهنگ و مناسک سینمارفتن با چه روشی و چگونه میتواند به شرایط قبل برگردد، نمیبینم. دستکم میتوان با قاطعیت گفت که این مسیر روشن حداقل در آینده نزدیک قابلرؤیت نیست. او در بخش دیگری از صحبتهایش درباره عادت مردم به تماشای سریال و رونق این بخش نیز گفت: «من نسبت به هر جریانی که رو به آینده است، خوشبینم اما بازهم چیزی که در اینجا تحتعنوان پلتفرمها شاهدیم معمولا هم نکات مثبت و هم آسیبهایی دارد. شاید بهنوعی میتوان گفت همهگیری ویروس کرونا میتوانست بیش از آنکه برای سینمای ما زنگ خطری باشد، با استفاده درست از این فرصت شاید میتوانست این شبه صنعت را با گستره وسیع ابزار جدید نمایشی به یک بازسازی و نوسازی برساند. متأسفانه از شرایط استفاده درستی نکردیم و به یقین نمیتوان انتظار داشت که بعد از پشتسر گذاشتن این دوران حداقل به روزهای عادی گذشته در سینما برگردیم و این را بهعنوان امر مسلم پیشآمده میبینم. از سوی دیگر شاهد هستیم که در عرصه بهوجودآمدن پلتفرمها بیشتر از رقابت سالم یک جور انحصار به وجود آمده است. دو پلتفرم درحالحاضر انحصار تولید و عرضه فیلمها و سریالها را در اختیار دارند و عدم ارتباط سازمانیافتهشان با بدنه تولید فکر در سینما، باعث شده است تا خودشان در آینده بیشتر صدمه ببینند. درحالحاضر هم میبینم که بسیاری از محصولاتی که با سرمایهگذاری آنها تولید شده است، به نتیجه و تعداد تماشاگر مطلوب نرسیده. اینکه این پلتفرمها روزبهروز بیشتر از بدنه سینما فاصله میگیرند و عدم ارتباطشان با صنوف سینمایی باعث میشود بیشتر از همه به خودشان آسیب بزنند. اینکه با پشتیبانی عناصر قدرت و سرمایههای غیرخصوصی یا احیانا نامشروع بتوان همه عرصهها را فتح کرد، نکتهای است که تاریخ هم نشان داده است میتواند منجر به شکست شود و اتفاقی نیست که مردم آن را تاب بیاورند. نرخهایی که از خرید فیلمها توسط این پلتفرمها به گوش میرسد، هنوز بسیار ناامیدکننده است و تعداد مشترکان و استفادهکنندگان بالاترین رکورد سریالهای این پلتفرمها هنوز با تعداد بینندگان فیلمهای پرمخاطب اکران تفاوتی فاحش و معنادار دارند؛ اگرچه در ایران هم به مثابه بقیه دنیا، آینده بیشتر از آن پلتفرمهاست.