|

آیا احیای برجام به زیان آمریکاست؟

دیپلماسی ایرانی: در حالی که مذاکرات هسته‌ای غیرمستقیم بین ایالات متحده و ایران در وین به‌خوبی پیش می‌رود، احتمال دستیابی به توافق و ازدست‌رفتن اهرم فشار واشنگتن بر تهران بسیاری را در کنگره نگران کرده است. جمهوری‌خواهان سنا این‌طور استدلال می‌کنند که تحریم‌های دونالد ترامپ مقدار زیادی اهرم فشار بر جمهوری اسلامی‌ ایجاد کرده و دولت جو بایدن نباید «صرفا برای بازگشت به توافق هسته‌ای 2015» از این اهرم فشار چشم‌پوشی کند. حتی اعضای حزب دموکرات هم روند بازگشت به توافق دوره باراک اوباما را کند کرده‌اند، اما واقعیت کاملا برعکس است. این تفکر رواج‌یافته درباره اینکه ایالات متحده در خارج از برنامه جامع اقدام مشترک اهرم فشار بیشتری بر ایران دارد، اشتباه است. هرگونه توافقی که به موجب آن ایالات متحده و ایران به برجام متعهد شوند، منافع مهم ایالات متحده را در محدودکردن برنامه هسته‌ای ایران و تسهیل دسترسی بین‌المللی به تأسیسات هسته‌ای این کشور تأمین می‌کند. دولت ترامپ با اعمال فشار حداکثری سبب شد ایران از اجرای محدودیت‌های برجامی‌خودداری و دسترسی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به تأسیسات خود را محدود کند. یعنی نتیجه دقیقا عکس ادعاهای مطرح‌شده درباره سیاست اعمال فشار حداکثری بود. دولت بایدن از طریق بازگشت متقابل به برجام سعی دارد پیشرفت‌های هسته‌ای ایران را معکوس کرده و آتشی را که ترامپ روشن کرده بود، خاموش کند. استراتژی «اعمال فشار حداکثری» دولت ترامپ در قبال ایران اثر تأسف‌باری بر اهرم فشار تحریم‌های ایالات متحده داشت. در نتیجه این رویکرد، برنامه هسته‌ای ایران حالا مجددا به‌ طور قابل توجهی گسترش یافته، فعالیت‌های منطقه‌ای این کشور بیشتر شده و حتی موشک‌های ایرانی روی نیروهای آمریکایی در عراق آزمایش شده‌اند. تحریم‌های ترامپ نه‌تنها تأثیر بازدارندگی نداشتند، بلکه به صورت تسریع‌کننده عمل کردند. عدم موفقیت تحریم‌های ترامپ نشان می‌دهد که نگرانی‌ها درباره دامنه تخفیف تحریم‌ها برای ایران به‌عنوان بخشی از بازگشت متقابل به پیروی از شرایط برجام بی‌مورد است. اگر قرار باشد دولت بایدن درسی از رویکرد دولت پیشین گرفته باشد، این است: تحریم‌های ایالات متحده زمانی بیشترین کارآمدی را دارند که به‌ طور مناسب استفاده شوند. اگر تحریم‌ها به طور گسترده ایجاد شوند، به‌‌ویژه در رابطه با کشوری مانند ایران که می‌داند تاب دوام‌آوردن زیر فشار آنها را دارد، اهرم فشار کمتری را‌ ایجاد می‌کنند. دولت بایدن با لغو تحریم‌ها اما حفظ قدرت قانونی برای اعمال آنها، شخصیت‌های حقیقی و حقوقی را در ایران که پیش‌تر هدف تحریم‌ها قرار گرفته بودند، ترغیب می‌کند تا از فعالیت‌هایی که آمریکا ناخوشایند می‌انگارد، خودداری کنند. دولت بایدن با اعمال محدودیت بر برنامه هسته‌ای ایران این امکان را برای ایالات متحده و شرکای آن فراهم می‌آورد تا توجه خود را به سایر فعالیت‌های ایران معطوف کنند. این روند از اندکی پیش آغاز شده است. متحدان منطقه‌ای آمریکا به‌ویژه عربستان سعودی گفت‌وگو با ایران درباره تعدیل رقابت در منطقه را آغاز کرده است. دولت ترامپ به رغم آنکه مدام درباره پرداختن به مسائل مربوط به ایران ابراز تمایل می‌کرد، باعث شد شرکای بین‌المللی آمریکا همه انرژی خود را صرف حفظ برجام کنند و این رویکرد، حتی تحمل پیشروی‌های ایران در برنامه هسته‌ای و صرف سرمایه قابل‌توجه دیپلماتیک برای سازوکارهای طراحی‌شده برای دورزدن تحریم‌های ایالات متحده را شامل می‌شد. اگر دیگر کشورها به فعالیت‌های منطقه‌ای ایران به‌عنوان نتیجه قابل پیش‌بینی تصمیم دولت ترامپ در خروج از برجام ننگرند، این فعالیت‌ها به یک نگرانی ثانویه تبدیل خواهند شد و مورد توجه قرار خواهند گرفت. در واشنگتن اغلب «اهرم فشار» با «قدرت» اشتباه گرفته می‌شود. شکی نیست که ایالات متحده قدرت تحمیل تحریم‌ها برای منزوی‌کردن اقتصاد ایران در جامعه بین‌المللی را دارد؛ اما دوره «اعمال فشار حداکثری» نشان می‌دهد که قدرت همیشه به معنای اهرم فشار نیست و نمایش بیش از حد قدرت می‌تواند به فرسودگی و ناکارآمدی اهرم فشار بینجامد. منبع: نیوزویک

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها