|

درمان جدید آلزایمر و سیاست‌های دارویی

بابک زمانی. نورولوژیست

چند روز پیش فدراسیون دارویی آمریکا یک درمان جدید برای آلزایمر را به تصویب رساند. بعد از نزدیک به 20 سال این اولین داروی تأیید‌شده برای آلزایمر است. انتظار برای درمانی جدید در سال‌های اخیر همراه با توجه روزافزون به این بیماری در پیشخوان اذهان عمومی تبدیل به اشتیاقی فزاینده شده بود. روش‌های درمانی و داروهای سنتی متعددی که در فرهنگ‌های مختلف برای این مقصود در کشور ما و در دنیا به کار می‌روند، هیچ‌کدام نتوانسته‌اند به چنین تأییدی دست پیدا کنند. این داروی جدید برخلاف داروهای تأیید‌شده قدیمی، نه بر علائم آلزایمر بلکه بر روند اساسی این بیماری تأثیرگذار است؛ اما مثل سایر داروهایی که اخیرا به بازار آمده‌اند یا خواهند آمد، قیمت این دارو نیز چالشی است در برابر دستگاه‌ها و سیاست‌های دارویی کشور! حداقل 60 هزار‌ دلار در سال یعنی معادل 150 میلیون تومان در ماه. اگرچه این مبلغ از قیمت داروی جدید «اس‌ام‌آ» که سالانه حداقل 600 هزار دلار در سال است، بسیار کمتر است؛ اما شیوع بسیار بالای آلزایمر و درخواست بالقوه‌ای که به وجود خواهد آمد، خبر از چالش جدی‌تری می‌دهد. واقعیت این است که داروهای جدیدی که در بیماری‌های مهمی مثل آلزایمر و ام‌اس، موتور نورون و... به بازار خواهند آمد، بالقوه داروهای بسیار گران‌قیمتی هستند. ذخایر طبیعت و داروهایی که از پیش در فرهنگ‌های مختلف استفاده می‌شدند، رو به پایان است. اولا حالا داروها عموما داروهای «سنتتیک» هستند؛ یعنی ماده‌ای است که باید ساخته شود. البته همیشه امکان دارد تأثیر یکی از داروهای سنتی کشورها به اثبات برسد، مثل داروی «اداراون» که یک داروی سنتی ژاپنی است ولی از چرخه مطالعات علمی بین‌المللی موفق بیرون آمده؛ اما این موضوع در گرو آن است که جوامع پزشکی کشورها، روند علمی تحقیق روی داروها از سوی نهادهای مستقل را بپذیرند که حداقل در کشور ما بسیار بعید می‌نماید. ثانیا داروهای جدید بر اساس مکانیسم بیماری‌ها و با هدف تأثیر بر چرخه بیماری ساخته می‌شوند؛ این داروی جدید نیز به‌طور اختصاصی بر مکانیسم بیماری آلزایمر تأثیر می‌گذارد و در همان ابتدای بیماری مانع رسوب آمیلوئید بر سطح مغز می‌شود بنابر‌این بر مکانیسم اصلی بیماری آلزایمر مؤثر است و بر دمانس از نوع دیگر تأثیری ندارد، تحقیق روی این مکانیسم و این تأثیر تحقیقی بسیار پرهزینه بوده و بر مطالعات پیشینی بسیاری متکی است؛ اما بعد از طی این مراحل، تازه مثل داروهای قدیم که تنها باید مورد مطالعه بالینی قرار می‌گرفتند تا اثری که علت آن معلوم نبود به اثبات برسد، این مرحله بالینی را نیز باید گسترده‌تر از سابق و طبق جدید‌ترین معیارهای «طب بر مبنای شاهد» پشت سر بگذارند. تنها اشاره گذرا به قیمت این داروهای جدید، برق از سر سیستم‌های سلامت ناکارآمد می‌پراند؛ به‌‌خصوص که دیگر به‌راحتی نمی‌توان از استدلال توطئه شرکت‌ها و امپریالیسم استفاده کرد. از اختلاف‌نظر درباره میزان اثردهی دارو که همواره و به‌خصوص برای این داروی اخیر هم وجود دارد، نمی‌توان سوءاستفاده کرد. این بحث در جزئیات و دقت مطالعات است نه در کلیت موضوع. درباره آلزایمر برخلاف مورد «اس‌ام‌آ»، یک داروی بسیار گران‌بها برای یک بیماری بسیار نادر مطرح نیست که بتوان ناکارآمدی سیستم بیمه در تهیه آن برای دو یا سه بیمار در سال را هم (که قاعدتا برای یک کشور رقم سنگینی نیست) در انظار عمومی توجیه کرد. درمانی جدی برای یک بیماری بسیار شایع است که روزبه‌روز به دلایل مختلف هم شیوع و هم توجه به آن افزایش می‌یابد. باید منتظر ماند و دید سیستم سلامت و بیمه انعطاف‌ناپذیر کشور ما که به داروهای ارزان، اتکا بر تولید داخل و حذف داروهای برند از داروخانه‌ها و تنگدستی و محاسبه «یک قران و دوزار» در تهیه دارو برای بیماران متکی است در برابر داروی جدید برای بیماری آلزایمر با اين قیمت و داروهای دیگری که در آینده خواهند آمد، چه سیاستی در پیش خواهند گرفت. آیا قادر خواهد بود با تغییری در بینش‌ها و سیاست‌های خود با تحولات دانش پزشکی که حاصل اقتصاد آزاد و پیشرفت و استقلال دانش هستند کنار بیاید؟

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها