سوگواری در تنهایی
نشست مجازی سوگواری در تنهایی با هدف تحلیل پیامدهای ارتباطی، جامعهشناختی و روانشناختی کرونا به همت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به صورت مجازی برگزار شد. در این نشست که با دبیری منصور ساعی استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، دکتر مهدی محسنیانراد استاد دانشگاه امام صادق، نعمتالله فاضلی استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و روحالله شهابی استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد، هرکدام از استادان به تحلیل مسئله سوگواری در تنهایی از زاویه دید دانش خود پرداختند. به گزارش شفقنا، در این میان محسنیانراد نظرات خود در این زمینه را بیان کرد و گفت: «به نظرم با توجه به فراگیری و پیشروی کرونا در جهان و ایران، شرایطی برای همگان پیش آمده که وارد لایه پیچیده بسیار ناشناختهای به نام «ارتباط درونفردی» یا به زبان عامیانه «ارتباط با خود از نوع رنجآور» شدهایم. این اندوه عمیق هنگام فوت نزدیکان، امری طبیعی است. زمانی که فرد در اندوه عمیق فرو میرود تا زمانی که به آرامش و وضعیت عادی برگردد، زمانبر است. واژه چهلم یا 40 روز قطعا در طول تاریخ و از درون تجربیات گذشتگان در انسان معاصر درست شده و مقطع مناسبی است تا فرد به حالت طبیعی خود برگردد. شواهد علمی نشان میدهد که طولانیشدن دوره اندوه و سوگواری اگر در تنهایی بگذرد، بیشتر رنجآور خواهد شد. امروزه در همه جوامع کرونازده، افرادی که به دلایل غیرکرونایی هم فوت میکنند از تمام مواهب سوگواری جمعی در فضای واقعی محروم میشوند و در تنهایی سوگواری میکنند. یک نکته بسیار مهم این است که این اندوه عمیق سوگوار با اجرای هنجارهای خاصی همراه است که در فرهنگهای مختلف متفاوت است. در تقریبا ۹۰ درصد جوامع پوشیدن لباس سیاه یکی از این نمادهای ارتباطی مرتبط با سوگواری است. میدانیم در بندرعباس سوگواری همراه با حرکتها و رفتارهای خاص است یا مثلا در هند طبق تجربهای که داشتم، شاهد تدفین مادری بودم که همه اقوام به آرامی شاهد سوزاندن جسد بودند و کسی عکسالعمل پرجنبوجوشی نداشت. اینها مجموعهای از کنشها و بهکارگیری نشانههای ارتباطی است». در بخش دیگری از این نشست نعمتالله فاضلی، جامعهشناس نیز تشریح کرد: «به نظرم در دوران کرونا، آن ارتباط با خود، تنهاشدنش بیشتر شد؛ چون در واقعیت روز به روز جامعه، آیینهای بیرونی را مصرفی، تجاری و وجوه مادی مرگ را پررنگ میکرد، اما وجوه درونی و معنایی درباره مرگ نحیفتر و کمرنگتر شد و اغلب ما این باور و تجربه زیسته را داشتیم. مثلا شاهد برگزاری مراسمها با آداب و آیینهای فراوانی چون مراسمهای پررنگ و لعابتر و سنگهای گرانقیمتتر در دهههای اخیر بودیم و همه اینها نشانهای بود برای اینکه بدانیم تغییر مفهوم مرگ و سوگواری معنای خود را از سالها پیش شروع کرده بود. سوگواری در تنهایی در فرایندی اتفاق افتاد که سالها پیش رخ داد و آنچه کرونا برای ما رؤیتپذیر کرد، یک تنهایی بود که در واقعیت جامعه کمابیش رخ داده بود. کاری که کرونا کرد، سوگ را کم کرد؛ به نوعی قید سوگواری را زد».