بازی پیچیده چین با ایران و خلیجفارس
چین در خلیجفارس دنبال چیست؟ به واقع پکن از احیای برجام منتفع میشود؟ بازی این کشور با آمریکا، ترکیه، عربستان و ایران چگونه میتواند بر منافع کشور ما تأثیرگذار باشد.
به گزارش روزنامه شرق، چین در خلیجفارس دنبال چیست؟ به واقع پکن از احیای برجام منتفع میشود؟ بازی این کشور با آمریکا، ترکیه، عربستان و ایران چگونه میتواند بر منافع کشور ما تأثیرگذار باشد. پژوهشگران زیادی به این موضوعات پرداختهاند. چین در مذاکرات احیای برجام با سکوت پیش میرود، کمتر موضعگیری میکند اما به نظر میرسد نقش اقتصادیای که در خلیجفارس ایفا میکند میتواند روی احیای برجام تأثیر بگذارد.
افرایم هالیوی، رئیس سابق موساد، روز ۱۴ دسامبر گفت که چین نقش مهمی در مذاکرات هستهای با ایران در وین ایفا کرده است. به گزارش شبکه ۷ اسرائیل، هالیوی گفت تنها بازیگری که میتواند در مذاکرات وین مؤثر باشد و باعث پیشرفت آن شود، همان بازیگری است که موضع او را در قبال موضوع ایران نمیشنویم و آن کشور چین است. نفوذ چین بر سیاست ایران احتمالا بزرگترین نفوذ یک قدرت خارجی بر این کشور است. در هیچ مقطعی از تاریخ، چین به اندازه امروز در وین به ثبات جهانی کمک نکرده است.
اسپنگلر، تحلیلگر آسیاتایمز، در مقالهای با توجه به اظهارات این مقام اسرائیلی نوشته که «نگاه هالیوی به چین بهعنوان یک نیروی تثبیتکننده در منطقه بهویژه در زمان تنش شدید بین پکن و واشنگتن، قابل توجه است».
او در این مقاله که دیپلماسی ایرانی آن را به فارسی برگردانده، اینگونه ادامه داده است: «من هشت سال پیش در مقالهای با عنوان صلح چینی در خاورمیانه A Pax Sinica در خاورمیانه؟، 28 اکتبر 2013) نوشتم که چین از منافع و نفوذ برای ایفای نقش تثبیتکننده در غرب آسیا برخوردار است و اگر بخواهد میتواند این کار را انجام دهد. من در آن زمان نوشتم ظرفیت چین برای اعمال فشار بر نظام ایران قابل توجه است. چین ظرفیت اعمال نفوذ راهبردی در خاورمیانه را دارد.
چین بیش از یک دهه است که شریک تجاری اصلی ایران بوده است و از تحریمهای غرب علیه ایران برای دیکتهکردن شرایط تجارت خود استفاده میکند، ولی پکن بیش از آنکه به ایران نیاز داشته باشد، به عربستان سعودی، یعنی رقیب راهبردی ایران نیاز دارد. چین در سپتامبر ۲۰۲۱ بیش از هشت میلیون تن نفت از عربستان وارد کرد که نسبت به سال قبل ۵۰ درصد افزایش داشته است.
چین ممکن است از روابط خود با ایران برای اعمال فشار بر آمریکا استفاده کند، ولی نمیخواهد تهران بر خلیج فارس مسلط شود. چند سال پیش در پکن، از یک پژوهشگر چینی شنیدم که چین فروش موشکهای خود را به ایران و عربستان با دقت تنظیم میکند تا توازن قدرت منطقهای را حفظ کند.
نفوذ ترکیه در سال گذشته در منطقه بهشدت کاهش یافته و سقوط لیر، آنکارا را به کشورهای خلیجفارس وابسته میکند. بدتر از همه آنکه، لفاظی اخیر رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه در دفاع از اقلیت اویغورهای ترکتبار، چین را خشمگین کرده است. اردوغان معمولاً از سینکیانگ بهعنوان ترکستان شرقی یاد میکرد تا اینکه فشارها و مشوقهای چین او را ساکت کرد. پکن عملیات ترکیه در شمال شرق سوریه - یعنی علیه اقلیت کرد سوری - را غیرقانونی خوانده است».
نویسنده نتیجهگیری کرده که «چین برای چندین دهه خاورمیانه را به آمریکا واگذار کرد، ولی باید بیاموزد که چگونه در منطقه مانند قدرتهای امپریالیستی گذشته مانور دهد».
پیشتر گای برتون، در مؤسسه سلطنتی خدمات دفاعی انگلیس در مقالهای درمورد سیاستهای خاورمیانهای چین نوشته بود که «پوششهای اخیر رسانهای بر این موضوع تأکید میکنند که چین با سرمایهگذاری 400 میلیارددلاریاش در ایران، زنگ خطر را برای سیاستمداران آمریکایی به صدا درآورده است. به این ترتیب چین میرود تا به یک تهدید جهانی و خاورمیانه به یک میدان برای رویاروییهای جهانی تبدیل شود. علاوه بر تمایل چین برای همکاری با دشمنان ایالات متحده، توسعه بندر چندمنظوره در جیبوتی تهدید دیگری عنوان میشود، چراکه چین میتواند در آنجا کشتیهای نظامی مستقر کند.
در حقیقت اهداف منطقهای چین و پیامدهای آن روشن نیست. چین روابط گستردهای با ایران و حضور پررنگی در شاخ آفریقا دارد. از سوی دیگر روابط چین با دشمنان ایران از جمله عربستان سعودی، امارات متحده عربی و اسرائیل نیز بر کسی پوشیده نیست. چین در سوریه از حکومت اسد حمایت میکند اما در یمن، طرف عربستان را میگیرد. چین تا به حال تلاش کرده با عدم دخالت مستقیم در رویاروییهای منطقهای، توازن در روابط را مدیریت کند. این کنارایستادن و ناظربودن در بسیاری از رویاروییها بیش از آنکه تصویر یک حامی را القا کند، کشوری را نشان میدهد که بیشتر اوقات جا خالی میکند».