|

چرایی رفتارهای نامناسب بوروکرات‌ها

حمزه نوذری جامعه‌شناس و استاد دانشگاه

هرازگاهی کلیپ‌هایی در فضای مجازی منتشر می‌شود که برملاکننده رفتار نامناسب و دور از انسانیت بوروکرات‌ها و کارکنان سازمان‌ها با افراد جامعه است. رفتار نامناسب مأموران گشت ارشاد با دختران و کارکنان مرکز نگهداری سالمندان نمونه‌های اخیر آن است. هرکدام از ما در مراجعه به سازمان‌های اداری با چنین برخوردهای زشت و دور از شأن انسانی بوروکرات‌ها مواجه بوده‌ایم. در کلیپ‌های اخیر رفتار با شهروندان عادی به‌گونه‌ای ناصواب و نادرست بود که گویی جانیان و تبهکاران خطرناک هستند. رفتارهای این‌چنینی اقدامات مناسب سازمان‌ها را زیر سؤال می‌برد؛ برای مثال فعالیت‌های مناسب نیروی نظامی در حوزه امنیت و آرامش شهروندان با اقدامات نادرست چند مأمور گشت ارشاد ممکن است کم‌رنگ شود، اما همه می‌دانیم که هم امنیت و هم احساس امنیت در کشور ما در وضعیت خوبی است. اما چرا چنین رفتارهای نامناسبی شکل می‌گیرد؟

بخشی از پاسخ در نداشتن مهارت‌های نرم کارکنان و عدم آموزش مناسب آنها نهفته است. در استخدام کارکنان از مسائل عقیدتی و فقهی پرسش می‌شود (که در جای خود اهمیت دارد) اما پرسش از مهارت‌های نرم چندان مورد توجه نیست. در آ‌موزش‌ها به مهارت‌های تعاملی و ارتباطی نیز توجه نمی‌شود. در اموری که جنبه تعاملی و ارتباطی دارند، کارکنانی به خدمت گرفته شوند که به مهارت‌های اجتماعی و نرم تسلط داشته و به تعامل و ارتباط با دیگران علاقه‌مند باشند که این موضوع در سازمان‌های ارائه‌کننده خدمات اجتماعی اهمیت دوچندان می‌یابد.اما مهارت‌های اجتماعی و نرم کدام‌اند؟ مهارت‌های نرم مهارت‌هایی برای توسعه توانایی‌هایی مانند کار گروهی، ارتباط مؤثر و ارتباطات اجتماعی موفق در نظر گرفته می‌شود. برخی مهارت نرم را به‌ معنای پذیرش چالش‌ها، غلبه بر مشکلات و حل مسائل مربوط به کار و همچنین شناخت، درک و مدیریت احساسات خود و دیگران برای دستیابی به عملکرد بهتر شغلی در نظر می‌گیرند. مهارت‌های نرم که همان مهارت‌های انسانی شامل مهارت‌هایی مانند ارتباطی، کار گروهی، مفهومی و مدیریت هستند، نه‌تنها توانایی افراد برای درک و ارتباط با دیگران را افزایش می‌دهند، بلکه مهارت‌های سخت (فنی) افراد را نیز غنا و ارزش بیشتری می‌دهند. به‌طور‌کلی، مهارت‌های نرم در مقابل مهارت‌های سخت (کار با تکنولوژی و ماشین‌آلات، جزئیات فنی و محاسبه‌ای) به ‌معنی درک، کار و مشارکت با دیگران در محیط کار تعریف می‌شود. اگر کارکنان مهارت اجتماعی و نرم را فرابگیرند، سعی می‌کنند راهی برای همکاری و تعاون افراد یا گروه‌هایی با ترجیحات عمیقا متفاوت و کمک برای نظم‌بخشی مجدد به آن ترجیحات بیابند. این کار عمدتا به ‌واسطه تلاش برای ساختن یک هویت جمعی مشترک صورت می‌گیرد. کارکنان و افراد مهارت‌دیده کنش‌هایشان را متناسب با سازماندهی حاضر میدان، موقعیت خودشان در آن میدان و حرکت‌های سایر افراد و گروه‌های دیگر در میدان پردازش می‌کنند. افرادی که مهارت‌های اجتماعی و نرم را فرامی‌گیرند، قدرت تسامح و تساهل بیشتری در ارتباط با دیگران پیدا می‌کنند. کارکنانی که با سایر افراد جامعه پیوسته در ارتباط هستند، باید روشی را برای ترجمان قواعد و منابع حاضر به تولید نظم‌های محلی به‌ وسیله متقاعدکردن طرفدارانشان به همکاری و یافتن ابزار تطابق با سایر گروه‌ها بیابند. آنها این کار را به ‌وسیله ساختن هویت‌های مصالحه‌پذیری که گروه‌های بسیاری را به صحنه می‌آورد، انجام می‌دهند. چند نکته اساسی در حوزه مهارت‌آموزی کارکنان باید مد‌نظر باشد: نخست، رویکرد آموزشی و مهارتی نباید تنگ‌نظرانه باشد. دوم، آموزش و مهارت صرفا انتقال اطلاعات نیست، بلکه تقویت پتانسیل انسانی برای کنش ارتباط با سایرین است و مهم‌تر از همه اینکه باید بیاموزیم چگونه بیاموزیم. رویکرد مهارت‌آموزی مبتنی بر انسان‌محوری باشد، یعنی تقویت و افزایش ظرفیت‌های انسانی اساس کار باشد و مباحث تجاری و منطق سود کمتر مداخله داشته باشد. سوم، مهارت‌ها مبتنی بر نیاز جامعه و بازار باشد. چهارم، ارائه خدمت مهارت‌آموزی جامع و فراگیر باشد. اندیشیدن به راه‌ها و شیوه‌های بهتر انجام‌دادن کارها که هم خلاقانه و نوآور و هم انسان‌محور باشد، نیاز امروز جامعه است.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها