|

تغییر افراد یا تغییر رویکردها

حسین معافی، مدرس دانشگاه و فعال فرهنگی-اجتماعی در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: دنیا به‌ طور مداوم در حال تغییر و تحول است و به تعبیر «پیتر دراکر» یگانه امر ثابت در دنیای امروز تغییر است. امروزه همه ابعاد زندگی بشر از‌جمله دانش، فناوری و مدیریت با شتابی بی‌مانند در حال تحول هستند. سازمان‌ها و نهادها برای بقا و پویایی خود ناگزیر به نوآوری و تغییرات مستمر و دائمی هستند. اگر تغییر، تحول و نوآوری ضرورت نداشت، بشر هنوز در زندگی انسان‌های اولیه و شاید هم در سطح زندگی جانوران باقی می‌ماند. گاهی برای عبور از چالش‌های پیش‌رو لازم است از افکار قدیمی و سنتی دست برداشت و گزینه‌های جدید را امتحان کرد. عوامل بسیاری وجود دارد که باعث می‌شود مدیران سازمان تصمیم بگیرند تغییراتی را در سازمان ایجاد کنند. چه در حوزه کسب‌وکار، چه در حوزه فناوری و چه در حوزه مدیریت اجرائی کشور. اگر تغییر وجود نداشت مدیریت کار ساده‌ای بود. هرچند بسیاری از فرایندهای مدیریت تغییر سازمانی با شکست مواجه می‌شود؛ اما اعمال تغییر در مواردی ضروری است. تغییرات ممکن است مثبت و مطلوب یا منفی و نامطلوب باشند؛ اما از آنجا که تغییر، اتخاذ یک رویکرد آینده‌نگر و تنها راهی است که به کمک آن می‌توان آینده را چه به‌عنوان یک فرد و چه به‌عنوان یک سازمان در دست گرفت؛ بنابراین باید پذیرای تغییر بوده و عناصر مثبت آن را در سازمان و به‌ویژه تیم‌های پروژه توسعه داد. کلمه «تغییر» در شعارهای انتخاباتی بسیاری از نامزدهای ریاست‌جمهوری به چشم می‌خورد؛ ولی چگونه این تغییر می‌تواند مشکل‌گشا باشد و جامعه و مدیریت اجرائی کشور را به سوی رویکردهای جدید رهنمون شود؟ به‌ طور کلی تغییر می‌تواند دو نوع باشد: 1- تغییر افراد و 2- تغییر رویکردها. اما کدام تغییر تحول‌آفرین بوده و می‌تواند نقش مهم‌تری داشته باشد؟ مسلما تغییر رویکرد خیلی مهم‌تر از تغییر صرف افراد برای حصول به مقصود در مدیریت اجرائی کشور است؛ چراکه افراد جدید در سیستم معیوب قبلی نتایج و برون‌داد مشابه گذشته خواهند داد و عملا چرخه معیوب قبلی با تفاوت‌هایی جزئی تداوم خواهد یافت. پس به همراه کنار‌گذاشتن افراد مستهلک و تکراری، باید در بطن ماجرا رویکردهای جدیدی به نفع سیستم مدیریت اجرائی کشور و نهایتا به سود مردم تغییر کنند تا انتظارات و مطالبات بحق جامعه برآورده شود و شاهد تحولاتی در حل بحران‌ها و مشکلات کشور عزیزمان ایران باشیم. با مدیریتی که در چندین دهه گذشته تجربه کرده‌ایم، اکثر دولت‌ها در ایستگاهی مشابه متوقف شده‌اند و نارضایتی و بی‌عدالتی به قوت خود باقی مانده است. با وجود همه تلاش‌هایی که دولت‌های مختلف داشته‌اند همچنان هدف اصلی انقلاب که حاکمیت عدالت است، تحقق نیافته است. در تمام سیستم‌های اداری کشور همواره برنامه‌ها و طرح‌های فراوانی در بایگانی‌ها وجود دارند که در حال خاک‌خوردن هستند و معمولا مدیران ارشد کشور جسارت اجرای آنها را ندارند. همچنین مجریان و مدیران فراوانی با طرز فکرهای متفاوتی تاکنون داشته‌ایم؛ اما همچنان مشکل اصلی کشور پابرجاست. همه برنامه‌ها و طرح‌ها باید در بستر قانون و مقررات تدوین و اجرائی شوند و تغییراتی مهم و رویکردی در برنامه‌های سازمان‌ها و ادارات صورت گیرد. متأسفانه از سوی دولت‌ها در سال‌های گذشته خیلی به این موضوع توجه نشده است و امیدواریم که در دولت سیزدهم به این مهم پرداخته شود تا بلکه بسیاری از چالش‌ها و مسائل کشور مرتفع شود. البته مجلس شورای اسلامی نیز آن‌طور که باید در اجرای قوانین و مقررات موفق نبوده و در ریل‌گذاری این مسیر نتوانسته است قوانین لازم را اجرائی کند و به همین دلیل است که طرح‌ها و برنامه‌هایی که تاکنون تدوین و به مرحله اجرا رسیده است، ناکام مانده‌اند. تغییر رویکرد مدیریتی در تمام وزارتخانه‌ها و ادارات به‌ویژه سیستم آموزش، سلامت، محیط زیست، کشاورزی، منابع و معادن کشور و... لازم و ضروری است و با تغییر دولت‌ها و تغییر افراد نمی‌توان شاهد رشد و تحول در کشور در همه زمینه‌ها بود، آنچه مهم است تغییر رویکردها و آماده‌شدن برای تغییرات جدید و رویارویی با بحران‌ها و حوادث پیش‌بینی‌نشده در عصر حاضر است. امروزه مسئله تغییر و تحول یکی از مسائل بسیار مهم و حیاتی است که سازمان‌های کنونی درگیر آن بوده و بقا و دوام خود را وابسته به آن می‌دانند؛ بنابراین راهکارهایی لازم است تا مدیران و کارکنان هر سازمان نسبت به پذیرش تغییر و نوآوری مقاومت کمتری از خود نشان داده و تغییرات مفید و اساسی را به‌راحتی بپذیرند. کارشناسان پنج فعالیت ضروری برای مدیریت تغییر اثربخش را بیان کرده‌اند: 1- ایجاد انگیزه برای تغییر 2- ایجاد تصویری از آینده مطلوب مد‌نظر 3- ایجاد نوعی حمایت اساسی از تغییر اثربخش 4- تعیین مدیریت گذار از وضع موجود به وضع مطلوب و5- حفظ میزان شتاب تغییر.

امیدواریم دولت سیزدهم که به‌عنوان دولت کرامت و عدالت و با تکیه بر جوان‌گرایی و تحول‌گرایی کابینه خود را تشکیل داده است، بتواند با تغییر رویکردها و حمایت‌های جدی، در مدیریت اجرائی کشور تحولات سازنده‌ای را رقم بزند تا هرچه سریع‌تر شاهد رشد و شکوفایی بیش‌از‌پیش ایران اسلامی در همه عرصه‌ها باشیم و آنچه را شایسته مردم غیور ایران است، به نظاره بنشینیم.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها